کلمه جو
صفحه اصلی

lavishness


معنی : فراوانی، وفور، ولخرجی
معانی دیگر : اسراف

انگلیسی به فارسی

خوشبختی، فراوانی، وفور، ولخرجی


انگلیسی به انگلیسی

• extravagance, wastefulness; exorbitant spending; generosity

مترادف و متضاد

فراوانی (اسم)
plenty, aboundness, abundance, affluence, redundancy, profusion, amplitude, exuberance, ampleness, plenitude, great supply, lavishness, redundance, plentifulness, plentitude, superabundance

وفور (اسم)
abundance, affluence, profusion, wealth, bounty, exuberance, luxuriance, plenitude, lavishness, plurality, pluralism, opulence, plentitude, rout, superabundance

ولخرجی (اسم)
profligacy, squander, prodigality, lavishness

جملات نمونه

1. Sixthly, there are severe lavishness in land used for construction.
[ترجمه ترگمان]Sixthly، اندازه زیادی در زمین مورد استفاده برای ساخت وجود دارد
[ترجمه گوگل]ششم، در زمین هایی که برای ساخت و ساز استفاده می شود شدید است

2. Just because architecture may be growing more humble doesn't mean there's no place for over-the-top lavishness.
[ترجمه ترگمان]تنها به این دلیل که معماری ممکن است رشد بیشتری داشته باشد، به این معنا نیست که هیچ جایی برای بالای بیش از حد وجود ندارد
[ترجمه گوگل]فقط به این دلیل که معماری ممکن است در حال رشد بیشتر فروتنانه باشد، به این معنی نیست که هیچ جایی برای برتری بیش از حد وجود ندارد

3. The prosperity is visibly striking, not only for its lavishness relative to surrounding areas but also for its uniformity.
[ترجمه ترگمان]موفقیت به طور مشهود قابل توجه است، نه تنها برای اندازه خود نسبت به مناطق اطراف، بلکه برای یکپارچگی آن نیز قابل توجه است
[ترجمه گوگل]رفاه قابل توجهی نه تنها به خاطر آن است که آن را در مقایسه با مناطق اطراف آن، بلکه همگامی آن نیز قابل توجه است

4. A community office building (see photo) located in Taizhou, Zhejiang, was recently criticized by local media for its lavishness.
[ترجمه ترگمان]ساختمان دفتر اجتماعی (عکس)واقع در Taizhou، Zhejiang، به تازگی توسط رسانه های محلی برای تولید آن مورد انتقاد قرار گرفت
[ترجمه گوگل]یک ساختمان اداری محلی (عکس را ببینید) واقع در تایجو، ژجیانگ، اخیرا توسط رسانه های محلی برای شکوفایی آن مورد انتقاد قرار گرفت

5. A true epic needs more than the grandeur of its landscapes, the lavishness of its sets and the sheer manpower of its battle scenes: It needs a truly epic story.
[ترجمه ترگمان]یک حماسه واقعی بیش از عظمت مناظر آن، اندازه مجموعه های آن و نیروی انسانی صرف صحنه های نبرد خود نیاز دارد: این یک داستان واقعا حماسی نیاز دارد
[ترجمه گوگل]یک حماسه واقعی نیاز به بیش از عظمت چشم انداز آن، غنای مجموعه های آن و نیروی انسانی صحنه های نبرد آن: نیاز به یک داستان واقعا حماسی است

6. Lucullus spent the remainder of his days in voluptuous magnificence; a chinchilla robe of sybaritic lavishness.
[ترجمه ترگمان]لوکولوس باقیمانده عمرش را با شکوه شهوت برانگیز گذراند؛ یک ردای chinchilla در حد افراط بود
[ترجمه گوگل]Lucullus باقی مانده از روزهای خود را در شکوه خوشی سپری کرد؛ یک ریمل چینوچیلا از گلابی سیبریتی

7. Some local governments are competing with one another for lavishness and spend money hand over foot, arousing strong public resentment.
[ترجمه ترگمان]برخی از دولت های محلی برای افراط در رقابت با یکدیگر رقابت می کنند و پول خود را در طول پیاده خرج می کنند و باعث برانگیختن خشم عمومی می شوند
[ترجمه گوگل]برخی از دولت های محلی با یکدیگر برای رقابت با یکدیگر رقابت می کنند و پول را از دست می دهند و باعث خشم عمومی می شوند

8. Earlier this year, Beijing banned billboards that promoted "hedonism, lavishness and the worship of foreign things, " Bloomberg reported.
[ترجمه ترگمان]بلومبرگ گزارش داد که در اوایل سال جاری، پکن بیلبوردهای تبلیغاتی را ممنوع کرد که \"شادی، افراط و پرستش چیزهای خارجی\" را ترویج می کردند
[ترجمه گوگل]بلومبرگ گزارش داد که در اوائل سال جاری، پکن تابلوهای تبلیغاتی را ممنوع اعلام کرد که موجب 'هودونیسم، بی نظمی و پرستش چیزهای بیرونی' شد


کلمات دیگر: