کلمه جو
صفحه اصلی

kohl


معنی : سرمه، کحل، اسب اصیل عربی
معانی دیگر : (عربی) کحل

انگلیسی به فارسی

سرمه، کحل، اسب اصیل عربی


کلا، سرمه، کحل، اسب اصیل عربی


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
• : تعریف: a powdered substance used esp. by women in some Eastern countries as eye makeup.

• family name; helmut kohl (born 1930), chancellor of germany (1982-1998)
powder which is used to darken the eyelids (eyebrows, etc.)
kohl is a cosmetic used to darken the edge of a person's eyelids.

مترادف و متضاد

سرمه (اسم)
purl, kohl

کحل (اسم)
kohl

اسب اصیل عربی (اسم)
kohl

جملات نمونه

1. Helmut Kohl became the first Chancellor of a united Germany in 1990.
[ترجمه ترگمان]Helmut Kohl اولین صدراعظم آلمان متحد در سال ۱۹۹۰ شد
[ترجمه گوگل]هلموت کوهل در سال 1990 اولین صدراعظم آلمان بود

2. In a speech last week, Kohl predicted economic recovery before the end of the year.
[ترجمه ترگمان]، در یک سخنرانی هفته گذشته بهبود اقتصادی را قبل از پایان سال پیش بینی کرد
[ترجمه گوگل]در یک سخنرانی در هفته گذشته، Kohl پیش بینی بهبود اقتصادی قبل از پایان سال

3. Kohl pencil comes in at roughly three times the price it was in its previous incarnation as an eyeliner.
[ترجمه ترگمان]این مداد نزدیک به سه برابر قیمتی است که در تجسم قبلی خود به عنوان یک eyeliner نوشته شده بود
[ترجمه گوگل]مداد کوه در حدود سه برابر قیمت آن است که در تجسم قبلی خود به عنوان یک خط چشم بود

4. For more than a year now Mr Kohl has been locked in a battle to rescue his battered reputation for posterity.
[ترجمه ترگمان]بیش از یک سال است که آقای Kohl در مبارزه ای برای نجات شهرت battered برای آیندگان به سر می برد
[ترجمه گوگل]برای بیش از یک سال، آقای کوه در یک نبرد برای نجات شهرت ضرب و شتم خود برای نسل ها قفل شده است

5. Kohl, like Brandt in 197 engineered the vote by deliberately losing a confidence motion in the Bundestag.
[ترجمه ترگمان]کول کول، مانند ژولی وینت رپ که به عمد رای خود را از دست داده بود، رای خود را از دست داده بود
[ترجمه گوگل]Kohl، مانند Brandt در سال 197، این رأی را طراحی کرد که به عمد از دست دادن اعتماد به نفس در مجلس بوندستاگ انجام شد

6. In short, was the Kohl government, which held power for 1consecutive years, up for sale?
[ترجمه ترگمان]خلاصه اینکه، دولت Kohl، که برای ۱ سال متوالی قدرت را در دست داشت، به فروش رفت؟
[ترجمه گوگل]به طور خلاصه، دولت کوه، که قدرت را برای 1 سال متوالی، برای فروش گذاشت؟

7. Helmut Kohl, chancellor from 1982-9 has been castigated for flouting the party finance laws he enacted.
[ترجمه ترگمان]Helmut Kohl، رئیس دانشگاه از ۱۹۸۲ تا ۹ به خاطر بی احترامی به قوانین مالی حزب مورد انتقاد قرار گرفته است
[ترجمه گوگل]هلموت کوهل، صدراعظم آلمان در سالهای 1982-1989، برای تخطی از قوانین مالی حزب که به تصویب رسید، مورد انتقاد قرار گرفت

8. Postponement, says Kohl, is unacceptable, but so is relaxing the rules of entry.
[ترجمه ترگمان]Kohl می گوید، Postponement، غیرقابل قبول است، اما به همین دلیل در حال استراحت از قوانین ورود است
[ترجمه گوگل]Kohl می گوید Kohl، غیر قابل قبول است اما قوانین ورود را آرام می کند

9. Kohl always wanted to be seen as a prime mover for European unity.
[ترجمه ترگمان]Kohl همیشه می خواست بعنوان محرک اصلی برای اتحاد اروپا دیده شود
[ترجمه گوگل]کوهل همیشه می خواست که به عنوان یک حرکت اصلی برای اتحاد اروپا شناخته شود

10. More vehemently than ever, Mr Kohl refused to divulge the names of his other benefactors.
[ترجمه ترگمان]آقای \"کول\" بیشتر از همیشه اسم other رو فاش کرده
[ترجمه گوگل]آقای کوه از هر لحاظ بیشتر از هر زمان دیگری مجبور شد نام های دیگر خیرخواهان خود را افشا کند

11. Mr Kohl himself has floated the idea of offering dual citizenship on a trial basis.
[ترجمه ترگمان]آقای Kohl خودش ایده ارائه شهروندی دوگانه را به صورت آزمایشی مطرح کرده است
[ترجمه گوگل]آقای Kohl خود را معرفی کرده است ایده ارائه شهروندی دوگانه را بر اساس محاکمه

12. At each stage Mr Kohl has followed his instincts, taken his chances - and won.
[ترجمه ترگمان]در هر مرحله، آقای Kohl از غرایز خود پیروی کرده است، شانس او را به دست آورده و برنده شده است
[ترجمه گوگل]در هر مرحله، آقای Kohl از غرایز خود پیروی کرده، شانس خود را گرفته و برنده شده است

13. President Gorbachev, with whom Chancellor Helmut Kohl had been in frequent contact, clearly gave his approval.
[ترجمه ترگمان]رئیس جمهور گورباچف، که رئیس whom Kohl در تماس مکرر بود، به وضوح موافقت خود را اعلام کرد
[ترجمه گوگل]رئیس جمهور گورباچف، که با آنها سرپرست هلموت کوه در تماس مکرر حضور داشت، به وضوح تصدیق کرد

14. Mr Kohl has denied the allegations of an illegal Mitterrand connection.
[ترجمه ترگمان]آقای Kohl اتهامات یک ارتباط غیر قانونی غیرقانونی را رد کرده است
[ترجمه گوگل]آقای Kohl اتهامات مربوط به یک اتصال غیر قانونی میتران را رد کرد

15. Kohl wanted to reduce sick pay to 80 percent of wages.
[ترجمه ترگمان]Kohl قصد دارد حقوق بیماران را به ۸۰ درصد از دستمزدها کاهش دهد
[ترجمه گوگل]Kohl می خواست مبلغ بیمه را تا 80 درصد از دستمزد کاهش دهد

پیشنهاد کاربران

اسب اصیل عربی تک شاخ


کلمات دیگر: