کلمه جو
صفحه اصلی

manhunt


معنی : تعقیب جنایتکاران
معانی دیگر : تعقیب زندانی یا تبهکار فراری، شکار تبهکار (man hunt هم می گویند)

انگلیسی به فارسی

تعقیب جنایتکاران


مردانه، تعقیب جنایتکاران


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
• : تعریف: an organized, intensive search, usu. for a fugitive or fugitives from the law.

• intensive hunt or search made for a specific person (especially a criminal or escaped convict)
a manhunt is a search for someone who has escaped or disappeared.

مترادف و متضاد

تعقیب جنایتکاران (اسم)
manhunt

جملات نمونه

1. the manhunt netted the escaped prisoners
پس از تعقیب و جستجو،پلیس موفق به دستگیری زندانیان فراری شد.

2. Police have launched a nationwide manhunt .
[ترجمه ترگمان]پلیس عملیات تجسس در سراسر کشور را آغاز کرده است
[ترجمه گوگل]پلیس یک قاتل مردمی را راه اندازی کرده است

3. The police have launched a manhunt after the body of a six-year-old boy was found last night.
[ترجمه ترگمان]پلیس پس از اینکه جسد یک پسر شش ساله را در شب گذشته پیدا کردند، عملیات تجسس را آغاز کرده است
[ترجمه گوگل]پلیس پس از آنکه بدن یک پسر شش ساله در شب گذشته کشف شد، مردی را راه اندازی کرد

4. After an international manhunt, Frankel was found living in a Hamburg hotel under an assumed name in September 199
[ترجمه ترگمان]پس از تجسس بین المللی، فرانکل در هتلی در هامبورگ تحت یک نام فرضی در ماه سپتامبر ۱۹۹ فرد یافت شد
[ترجمه گوگل]فرانکل در سال 1969 در یک هتل هامبورگ زندگی می کرد و پس از یک مرد وحشی بین المللی زندگی می کرد

5. Seale, 4 who was arrested after a massive manhunt, yesterday admitted extortion, conspiracy, and possessing weapons.
[ترجمه ترگمان]Seale، ۴ نفر که پس از یک تعقیب عظیم بازداشت دستگیر شد، دیروز اخاذی، توطئه، توطئه و داشتن اسلحه دستگیر شد
[ترجمه گوگل]Seale، 4 ساله که پس از یک مرد عظیم دستگیر شد، دیروز اعتراف کرد: اخاذی، توطئه و داشتن سلاح

6. The military said it had launched a big manhunt for army coup leaders who escaped when their men surrendered.
[ترجمه ترگمان]ارتش اعلام کرد که عملیات تجسس برای رهبران کودتا که پس از تسلیم شدن افراد خود فرار کرده اند را آغاز کرده است
[ترجمه گوگل]ارتش گفت که آن را راه اندازی یک مرد بزرگ برای رهبران ارتش کودتا که فرار زمانی که مردان خود را تسلیم شد

7. Then more Chelsea players joined in the manhunt for Simpson.
[ترجمه ترگمان]سپس players بیشتری در تعقیب و تعقیب سیمپسون به گروه ملحق شدند
[ترجمه گوگل]سپس بازیکنان چلسی بیشتر به بازی سیمپسون پیوستند

8. By manhunt engine, we can make use of the dynamic repository to expand more search object.
[ترجمه ترگمان]با استفاده از موتور تجسس، می توانیم از مخزن پویا برای توسعه شی جستجو بیشتر استفاده کنیم
[ترجمه گوگل]با موتور manhunt، ما می توانیم از مخزن پویا برای گسترش شیء جستجوی بیشتر استفاده کنیم

9. A nationwide manhunt for an alleged child molester is over. Chester Stiles was arrested in Navade during a traffic stop and he is now scheduled to appear in court.
[ترجمه ترگمان]تجسس در سراسر کشور برای دستگیری یک کودک در سراسر کشور به پایان رسیده است چستر تاون در طی یک توقف ترافیک در Navade دستگیر شد و اکنون قرار است در دادگاه حاضر شود
[ترجمه گوگل]یک مرد عشایر در سراسر جهان برای یک فرزندخوانده متهم شده است چستر استیلز در ناواد در زمان توقف ترافیک دستگیر شد و اکنون او در دادگاه ظاهر شده است

10. A nationwide manhunt for an alleged child molester is over.
[ترجمه ترگمان]تجسس در سراسر کشور برای دستگیری یک کودک در سراسر کشور به پایان رسیده است
[ترجمه گوگل]یک مرد عشایر در سراسر جهان برای یک فرزندخوانده متهم شده است

11. The police have launched a massive manhunt for the escapees.
[ترجمه ترگمان]پلیس یک تعقیب گسترده برای فراریان را آغاز کرده است
[ترجمه گوگل]پلیس یک مرد عظیم برای فرار کرده است

12. The police launched a manhunt for the suspected murderer.
[ترجمه ترگمان]پلیس دنبال قاتل مظنون میگرده
[ترجمه گوگل]پلیس یک قاتل مظنون را به قتل رساند

13. Moonshiners tipped off about their manhunt about to be outspread.
[ترجمه ترگمان]اونا در مورد تعقیب و تعقیب شون فرار کردن
[ترجمه گوگل]Moonshiners در مورد manhunt خود را در مورد به گسترش گسترش

14. Another three bystanders also died during a massive manhunt involving hundreds of armed police commandos and snipers in black body armour, assisted by helicopters and dogs.
[ترجمه ترگمان]سه نفر دیگر نیز در طی یک تعقیب گسترده که شامل صدها نفر از کماندوهای ارتش مسلح و تک تیراندازان در سلاح های سیاه بدن بودند، کشته شدند
[ترجمه گوگل]سه نفر دیگر نیز در طی یک حادثه عظیم که شامل صدها نفر از کماندوهای پلیس مسلح و تک تیراندازان در زرهی سیاه و سفید با کمک هلی کوپتر و سگ بودند، مردند

15. Manhunt a New York Times Bestseller to be adapted into a forthcoming film starring Harrison Ford.
[ترجمه ترگمان]Manhunt یک روزنامه نیویورک تایمز است که قرار است در یک فیلم آینده با بازی هریسون فورد تطبیق داده شود
[ترجمه گوگل]منحانت یک نیویورک تایمز پرفروش را به یک فیلم پیشنهادی که هریسون فورد را بازی می کند، تطبیق داده است

The manhunt netted the escaped prisoners.

پس از تعقیب و جستجو، پلیس موفق به دستگیری زندانیان فراری شد.



کلمات دیگر: