1. The new Nazism is resurging in some places in Germany.
[ترجمه ترگمان]نازیسم جدید در برخی مکان ها در آلمان به رسمیت شناخته می شود
[ترجمه گوگل]نازیسم جدید در بعضی از نقاط آلمان بازسازی شده است
2. He joined the French resistance to combat Nazism, editing an underground newspaper, Combat.
[ترجمه ترگمان]او به مقاومت فرانسه برای مبارزه با نازیسم، ویرایش یک روزنامه زیرزمینی، مبارزه پیوست
[ترجمه گوگل]او به مقاومت فرانسه برای مبارزه با نازیسم پیوست و یک روزنامه زیرزمینی مبارزه را ویرایش کرد
3. The rise of Nazism in 193led to a fifth wave of Aliyah, and the Jews in the region increased from 11% of the population in 1922 to 30% by 1940.
[ترجمه ترگمان]افزایش نازیسم در ۱۹۳ میلادی منجر به موج پنجم الیا و یهودیان منطقه از ۱۱ درصد جمعیت در سال ۱۹۲۲ تا ۳۰ درصد در سال ۱۹۴۰ افزایش یافت
[ترجمه گوگل]ظهور نازیسم در 193 میلادی به موج پنجم علی، و یهودیان در منطقه از 11 درصد جمعیت در سال 1922 به 30 درصد در سال 1940 افزایش یافت
4. Any man or State who against Nazism will have our aid.
[ترجمه ترگمان]هر مرد یا کشوری که با نازیسم مقابله کند کمک ما را خواهد کرد
[ترجمه گوگل]هر مرد یا کشوری که علیه نازیسم کمک می کند
5. Opposition to Nazism has not come from one source only.
[ترجمه ترگمان]مخالفت با نازیسم تنها از یک منبع حاصل نشده است
[ترجمه گوگل]مخالفت با نازیسم از یک منبع تنها نیست
6. NAZISM: You have two cows. The government takes them both and shoots you.
[ترجمه ترگمان]nazism: شما دو گاو دارید دولت هر دوی آن ها را می گیرد و به شما شلیک می کند
[ترجمه گوگل]NAZISM: شما دو گاو دارید دولت هر دو آنها را میبرد و شما را میبرد
7. NAZISM: You have 2 cows. The State takes both and shoots you.
[ترجمه ترگمان]nazism: شما ۲ گاو دارید دولت هر دو را می گیرد و به شما شلیک می کند
[ترجمه گوگل]NAZISM: شما دو گاو دارید دولت هر دو و شما را میبرد
8. Apologists point to Stalinism and Nazism as murderous ideologies, as if their existence made Torquemada and the Taliban somehow acceptable.
[ترجمه ترگمان]apologists به Stalinism و نازیسم به عنوان ایدئولوژی ها کشنده اشاره می کنند، گویی وجود آن ها Torquemada و طالبان را به طریقی قابل پذیرش می داند
[ترجمه گوگل]متفقین به استالینیسم و نازیسم به عنوان ایدئولوژی های قاتل اشاره می کنند، به شرط اینکه وجود آنها Torquemada و طالبان به نحوی قابل قبول باشد
9. Nazism suppressed all three movements as degenerate.
[ترجمه ترگمان]نازیسم هر سه حرکت را به صورت فساد سرکوب کرد
[ترجمه گوگل]نازیسم تمام این سه جنبش را منحرف کرد
10. Paradoxically, Italy needed the war of Hitlerite nazism.
[ترجمه ترگمان]ظاهرا ایتالیا به جنگ of nazism نیاز داشت
[ترجمه گوگل]به طور متناقض، ایتالیا به جنگ نازیسم هیتلر نیاز داشت
11. The 1936 Berlin Games is remembered for its Nazism.
[ترجمه ترگمان]بازی های ۱۹۳۶ برلین به خاطر نازیسم به خاطر آمده است
[ترجمه گوگل]بازی های برلین 1936 برای نازیسم به یاد می آید
12. Architects, "were fascinated by the idea of a completely fresh start. And that's entirely understandable after the debacle of Nazism, " architect Albert Speer says.
[ترجمه ترگمان]معماران، \" شیفته ایده یک شروع کاملا تازه بودند و این کاملا قابل درک از افتضاح نازیسم است \"
[ترجمه گوگل]معماران '، با ایده شروع کاملا تازه درگیر شدند معمار آلبرت اشپر می گوید: این کاملا پس از فتنه نازیسم قابل فهم است
13. He also blasted the EU and its Organisation for Security and Co-Operation in Europe (OSCE), which, in July, passed a resolution equating Stalinism with Nazism.
[ترجمه ترگمان]وی همچنین اتحادیه اروپا و سازمان امنیت و هم کاری اروپا (ا اس سی ای)را مورد انتقاد قرار داد که در ماه ژوئیه قطعنامه برابر برابری Stalinism با نازیسم را تصویب کرد
[ترجمه گوگل]او همچنین اتحادیه اروپا و سازمان امنیت و همکاری در اروپا (OSCE) را که در ماه ژوئیه به تصویب رسانده است، به تصویب رسانده است
14. First, the problems they faced were huge, merciless and inescapable: the Depression, Nazism and Soviet Communism.
[ترجمه ترگمان]اول اینکه، مشکلاتی که آن ها با آن ها روبرو شدند بزرگ، بی رحم و غیرقابل اجتناب بودند: افسردگی، نازیسم و کمونیسم شوروی
[ترجمه گوگل]اول، مسائل مورد نظرشان عظیم، بی رحم و غیر قابل اجتناب بود: رکود، نازیسم و کمونیسم شوروی