کلمه جو
صفحه اصلی

lavatory


معنی : دستشویی، مستراح
معانی دیگر : آبریزگاه، مستراح (اتاقکی که خلا و دستشویی دارد)، (انگلیس) صندلی مستراح سیفون دار

انگلیسی به فارسی

دستشویی، مستراح


توالت، دستشویی، مستراح


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
حالات: lavatories
(1) تعریف: a room provided with washing and often toilet facilities.

(2) تعریف: a basin or bowl for washing or bathing, esp. one with running water.

(3) تعریف: (chiefly British) a room with a toilet.

• bathroom, washroom, room with a sink and toilet; toilet; wash basin, sink
a lavatory is the same as a toilet.
a lavatory is the same as a washbasin; used in american english.

دیکشنری تخصصی

[عمران و معماری] دستشویی - روشویی

مترادف و متضاد

دستشویی (اسم)
basin, lavatory, washstand

مستراح (اسم)
privy, toilet, lavatory, cloaca, loo, latrine, restroom, toilette, john

bathroom


Synonyms: latrine, powder room, restroom, shower, toilet, washroom, water closet, WC


جملات نمونه

1. Where is the ladies' lavatory please?
[ترجمه ترگمان]دستشویی زنونه کجاست؟
[ترجمه گوگل]لطفا توالت خانم کجاست؟

2. May I use your lavatory I'm bursting!
[ترجمه Mohamad daichi] ممکنه از دست شویی تون استفاده کنم دارم میترکم
[ترجمه ترگمان]اجازه می دهید از مستراح استفاده کنم؟
[ترجمه گوگل]می توانم از توالت تو بخوابم

3. The nearest public lavatory is at the station.
[ترجمه ترگمان]نزدیک ترین مستراح عمومی در ایستگاه است
[ترجمه گوگل]نزدیک ترین توالت عمومی در ایستگاه است

4. The criminal put the torn papers in the lavatory and tried to flush them away.
[ترجمه ترگمان]جنایتکار اوراق پاره شده را در مستراح گذاشت و سعی کرد آن ها را از خود دور کند
[ترجمه گوگل]جنایتکاران کاغذ های پاره شده را در توالت گذاشتند و سعی کردند آنها را از بین ببرند

5. Is there any lavatory in this building?
[ترجمه ترگمان]دستشویی تو این ساختمون هست؟
[ترجمه گوگل]آیا در این ساختمان توالت وجود دارد؟

6. The lavatory won't flush.
[ترجمه ترگمان]مستراح سرخ نمی شود
[ترجمه گوگل]توالت نفس نمی کشد

7. There's a bathroom and a lavatory upstairs.
[ترجمه ترگمان]یک حمام و دستشویی طبقه بالا هست
[ترجمه گوگل]حمام و دستشویی در طبقه بالا وجود دارد

8. The Feldwebel said he was going to the lavatory.
[ترجمه ترگمان]The گفت که میره دستشویی
[ترجمه گوگل]Feldwebel گفت که او به توالت رفت

9. What about going to the lavatory?
[ترجمه ترگمان]رفتن به مستراح چی میشه؟
[ترجمه گوگل]در مورد رفتن به توالت چه خبر؟

10. Is the lavatory vacant?
[ترجمه ترگمان]دستشویی خالیه؟
[ترجمه گوگل]آیا دستمال توالت خالی است؟

11. I told him about the lavatory on the entrance floor, which did for the fourteen tenants in the house.
[ترجمه ترگمان]به او درباره مستراح در طبقه اول گفتم که برای چهارده مستاجر خانه این کار را کرده بود
[ترجمه گوگل]من درباره توالت در طبقه ورودی به او گفتم که برای چهارده نفر مستاجر در خانه انجام داد

12. Louis always occupied the lavatory straight after breakfast.
[ترجمه ترگمان]لویی همیشه بعد از صبحانه به مستراح رفت
[ترجمه گوگل]لویی همیشه بعد از صبحانه توالت را اشغال کرد

13. The lavatory is vacant.
[ترجمه ترگمان]مستراح خالی است
[ترجمه گوگل]توالت تو خالی است

14. I rushed down the dark passage to the lavatory with both hands at my face.
[ترجمه ترگمان]با هر دو دستش به طرف دستشویی دویدم
[ترجمه گوگل]من به طرف چپ من رفتم

15. I heard the noise of water and the lavatory flushing.
[ترجمه ترگمان]صدای آب و مستراح را شنیدم
[ترجمه گوگل]من سر و صدای آب و توالت توالت را شنیدم

پیشنهاد کاربران

رستشویی هواپیما


کلمات دیگر: