1. Nitrous oxide is commonly known as laughing gas.
[ترجمه ترگمان]اکسید نیترو معمولا به عنوان گاز خندیدن شناخته می شود
[ترجمه گوگل]اکسید نیتروژن معمولا به عنوان گاز خنده شناخته می شود
2. If he runs out of laughing gas, the pharmacist will be right there with the perfect drug.
[ترجمه ترگمان]اگر او از گاز خندیدن خارج شود، آن داروساز با داروی مناسب آنجا خواهد بود
[ترجمه گوگل]اگر او از گاز خنده داری بیرون می رود، داروساز با مواد مخدر مناسب خواهد بود
3. Conclusion:Analgesic labor with inhaling laughing gas is safe, effective and simple and is worthy of popularizing in obstetrics, which shows on side effects on both mother and fetus.
[ترجمه ترگمان]نتیجه گیری: نیروی کار با تنفس گاز تنفسی بی خطر، موثر و ساده است و ارزش of در زنان را دارد که عوارض جانبی هم برای مادر و هم جنین را نشان می دهد
[ترجمه گوگل]نتیجه گیری: کار خشونت آمیز با استفاده از گاز خفیف، امن، موثر و ساده است و ارزشیابی در زنان و زایمان است که بر روی عوارض جانبی مادر و جنین تأثیر می گذارد
4. Wish you can benefit from our online sentence dictionary and make progress day by day!
[ترجمه ترگمان]ای کاش شما می توانید از فرهنگ لغت آنلاین ما بهره مند شوید و روز به روز پیشرفت کنید!
[ترجمه گوگل]آرزو می کنم که بتوانید از فرهنگ لغت حکم آنلاین ما بهره مند شوید و روز به روز پیشرفت کنید!
5. Objective To research the abirritation of laughing gas in induced abortion.
[ترجمه ترگمان]هدف تحقیق در مورد abirritation گاز خندیدن در سقط جنین القا شده
[ترجمه گوگل]هدف: تحقیق در رابطه با ریزش گاز خنده در سقط جنین
6. It's the laughing gas. It make your reflexes retard.
[ترجمه ترگمان]این گاز laughing واکنش ذهنی تو رو عقب میکشه
[ترجمه گوگل]این گاز خنده دار است این باعث می شود که رفلکس های شما تضعیف شوند
7. One might argue that money is laughing gas for most of us in its ability to dissipate anxiety and send our spirits soaring.
[ترجمه ترگمان]ممکن است اینطور استدلال شود که پول برای بیشتر ما در توانایی خود برای پخش اضطراب و فرستادن ارواح به پرواز است
[ترجمه گوگل]ممکن است استدلال کند که پول برای بسیاری از ما در خنداندن گاز در توانایی خود برای از بین بردن اضطراب و ارسال ارواح ما رو به افزایش است
8. The analgesia efficacy of the inhaling laughing gas group was not as good as that of epidural block, but method of former was simple.
[ترجمه ترگمان]اثربخشی analgesia گروه گاز تنفسی به اندازه بخش زیرین خوب نبود، اما روش قبلی ساده بود
[ترجمه گوگل]اثر ضد درد در گروه گاز خنک کننده استنشاق به عنوان بلوک اپیدورال خوب نبود، اما روش سابق ساده بود
9. Conclusion The inhalation anesthesia of laughing gas combined with local anesthesia of lidocaine has an exact effect on artificial abortion section and is easy and convenient.
[ترجمه ترگمان]نتیجه گیری بی هوشی ناشی از بی هوشی و بی هوشی همراه با بی حسی موضعی، تاثیر دقیقی بر روی بخش سقط جنین مصنوعی دارد و آسان و مناسب است
[ترجمه گوگل]نتیجه گیری بیهوشی استنشاق گاز خندهدار همراه با بیهوشی موضعی لیدوکایین اثر دقیقی بر بخش سقط مصنوعی دارد و آسان و راحت است
10. The bottle is filled with "laughing gas".
[ترجمه ترگمان]بطری با \"گاز خنده\" پر شده است
[ترجمه گوگل]بطری با 'گاز خنده' پر شده است
11. Methods 393 lying-in women who were given laughing gas to relieve pain during delivery were divided into two groups to compare the pain-relieving and delivering effects.
[ترجمه ترگمان]روش های ۳۹۳ افتاده اند - در زنانی که به گاز خندیدن داده شده اند تا درد را در هنگام زایمان تسکین دهند به دو گروه تقسیم شدند تا اثرات درد و اثرات را با هم مقایسه کنند
[ترجمه گوگل]روش ها 393 دروغ گفتن در زنان که گاز خنده آور را برای از بین بردن درد در حین زایمان داده شده بودند به دو گروه تقسیم شدند تا اثرات کاهش درد و تحمل را مقایسه کنند
12. OSLO (Reuters) - Thawing permafrost can release nitrous oxide, also known as laughing gas, a contributor to climate change that has been largely overlooked in the Arctic, a study showed on Sunday.
[ترجمه ترگمان]اسلو (رویترز)- مطالعه ای در روز یک شنبه نشان داد که اکو سی ها می توانند اکسید نیترو را آزاد کنند، همچنین به گاز خندیدن می گویند، که عامل تغییرات آب و هوایی است که تا حد زیادی در قطب شمال نادیده گرفته شده است
[ترجمه گوگل]OSLO (رویترز) - یک انجماد مرطوب، می تواند اکسید نیتروژن را آزاد کند، همچنین به عنوان گاز خنده کننده شناخته می شود که یکی از عوامل تغییرات اقلیمی است که عمدتا در قطب شمال نادیده گرفته شده است
13. There, in a process called denitrification, microbes convert the nitrogen into nitrous oxide (also called laughing gas) and an inert gas called dinitrogen.
[ترجمه ترگمان]در یک فرآیند به نام نیترات زدایی، میکروب ها نیتروژن را به اکسید نیتروژن تبدیل می کنند (همچنین گاز خنده نامیده می شوند)و گاز بی اثر به نام dinitrogen
[ترجمه گوگل]در این فرآیند، در یک فرآیند نامگذاری denitrification، میکروبها نیتروژن را به اکسید نیتروژن تبدیل میکنند (همچنین گاز خندهآمیز) و یک گاز بیرونی به نام دینیتروژن
14. Every time I relayed this story, there will always be some people laughing gas fork.
[ترجمه ترگمان]هر بار که این داستان را نقل می کنم، همیشه کسانی هستند که گاز گاز می زنند
[ترجمه گوگل]هر بار که این داستان را پخش می کنم، همیشه بعضی از مردم از چنگال گاز خسته می شوند
15. Therefore, the teacher asked me, I am also full of confidence to stand up, 80% is correct, the teacher harm laughing gas .
[ترجمه ترگمان]بنابراین معلم از من پرسید، من از اعتماد بنفس کامل برخوردار هستم، ۸۰ % صحیح است، معلم به گاز خندیدن آسیب می رساند
[ترجمه گوگل]بنابراین، معلم از من پرسید، من نیز پر از اعتماد به نفس برای ایستادن، 80٪ درست است، معلم آسیب به گاز خنده