کلمه جو
صفحه اصلی

lawlessness


معنی : بی قانونی
معانی دیگر : غیر قانونی بودن، نامشروعی، تمرد، هرزگی

انگلیسی به فارسی

بی قانونی


انگلیسی به انگلیسی

• lack of respect for the law; illegality; anarchy; wildness, unruliness, lack of restraint

مترادف و متضاد

بی قانونی (اسم)
anarchy, lawlessness

جملات نمونه

1. lawlessness was particularly in evidence in the villages
هرج و مرج به ویژه در روستاها به چشم می خورد.

2. Liberty often degenerates into lawlessness.
[ترجمه ترگمان]آزادی اغلب به بی قانونی تبدیل می شود
[ترجمه گوگل]آزادی اغلب به بی قانونی تبدیل می شود

3. That area is full of rampant lawlessness.
[ترجمه ترگمان]این منطقه مملو از بی قانونی گسترده است
[ترجمه گوگل]این منطقه پر از بی قانونی شگفت انگیز است

4. The climate here is one of violence and lawlessness.
[ترجمه ترگمان]آب و هوای اینجا یکی از خشونت و بی قانونی است
[ترجمه گوگل]آب و هوا در اینجا یکی از خشونت و بی قانونی است

5. There were reports of demonstrations and lawlessness in some provincial towns.
[ترجمه ترگمان]گزارش هایی حاکی از تظاهرات و بی قانونی در برخی از شهرهای ایالات وجود داشت
[ترجمه گوگل]گزارش هایی از تظاهرات و بی قانونی در برخی از شهرهای استان وجود دارد

6. Lawlessness is a major problem.
[ترجمه ترگمان]Lawlessness یک مشکل بزرگ است
[ترجمه گوگل]بی قانونی یک مشکل عمده است

7. More striking examples of lawlessness took place in Makarenko's dealings with several local authorities.
[ترجمه ترگمان]نمونه های برجسته دیگری از بی قانونی در معاملات Makarenko با چندین مقام محلی صورت گرفت
[ترجمه گوگل]مثالهای قابل توجهی از بی قانونی در ارتباط با Makarenko با چندین مقام محلی بود

8. Here, lawlessness, poverty and desperation were the norm.
[ترجمه ترگمان]در اینجا، بی قانونی، فقر و نومیدی امری عادی بود
[ترجمه گوگل]در اینجا، بی قانونی، فقر و ناامیدی، عادی بود

9. Russia's brutal repression and lawlessness have pushed people towards Islamic fundamentalism.
[ترجمه ترگمان]سرکوب وحشیانه روسیه و بی قانونی، مردم را به سوی بنیادگرایی اسلامی سوق داده است
[ترجمه گوگل]سرکوب و بی قانونی وحشیانه روسیه مردم را به سمت بنیادگرایی اسلامی تحمیل کرده است

10. Crime and lawlessness are rampant as never before in our history.
[ترجمه ترگمان]جنایت و بی قانونی در تاریخ ما شایع است
[ترجمه گوگل]جنایت و بی قید و شرط شایع است مانند هرگز در تاریخ ما

11. Everyone who practices sin practices lawlessness also, and sin is lawlessness.
[ترجمه ترگمان]هر کسی که مرتکب گناه عمل می کند، بی قانونی است و گناه، بی قانونی است
[ترجمه گوگل]هر کس که گناه را بر عهده می گیرد، بی شرمی نیز عمل می کند و گناه بی قانونی است

12. Property disputes date is no longer questioned phenomenon lawlessness?
[ترجمه ترگمان]تاریخ اختلافات املاک دیگر مورد سوال بی قانونی قرار نمی گیرد؟
[ترجمه گوگل]تاریخ اختلافات اموال دیگر بی قانونی نیست

13. Every one that does sin does also lawlessness; and sin is lawlessness.
[ترجمه ترگمان]هر کسی که گناه را مرتکب شود، بی قانونی است؛ و گناه، بی قانونی است
[ترجمه گوگل]هرکسی که گناه می کند، همچنین بی قانونی است و گناه بی قانونی است


کلمات دیگر: