کلمه جو
صفحه اصلی

juniper


معنی : پیرو، سرو کوهی
معانی دیگر : (گیاه شناسی) ارس، اربس، (درختان و بته های همیشه سبز از جنس juniperus و خانواده ی cypress که چوب خوشبو دارند و روغنی که از کاج های آنها گرفته می شود کاربرد دارویی و غیره دارد)، سرو کوهی communis juniperus

انگلیسی به فارسی

(گیاه‌شناسی) پیرو، سرو کوهی( communis Juniperus )


منجمد، سرو کوهی، پیرو


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
• : تعریف: any of a variety of evergreen shrubs or small trees bearing cones that produce a blue-gray berrylike fruit.

• cone bearing evergreen shrub or tree whose berries yield an oil which is used in medicine as a stimulant and diuretic
a juniper is an evergreen bush with purple berries which can be used in cooking and medicine.

مترادف و متضاد

پیرو (اسم)
satellite, adherent, follower, disciple, impersonator, cohort, henchman, juniper

سرو کوهی (اسم)
gorse, juniper

جملات نمونه

1. A jay emerged from the juniper bush in a flash of blue feathers.
[ترجمه ترگمان]زاغ از بوته سرو کوهی با برق پره ای آبی بیرون آمد
[ترجمه گوگل]یک جوی از یک بوش پنبه برفی در یک فلاش پرهای آبی ظاهر شد

2. Used extensively in local cuisine, the juniper grows wild in the hills around the medieval walled town of Gubbio.
[ترجمه ترگمان]سرو کوهی به طور گسترده در غذاهای محلی استفاده می شود، در تپه های اطراف شهر walled قرون وسطایی of به طور وحشی می روید
[ترجمه گوگل]استفاده گسترده در غذاهای محلی، یخبندان در تپه ها در اطراف شهر گاببیو باستانی قرون وسطی وحشی رشد می کند

3. Over the years, juniper berries have come to be considered the classic flavoring for game.
[ترجمه ترگمان]در طول سال ها، انواع توت کوهی به سبک کلاسیک برای بازی در نظر گرفته می شوند
[ترجمه گوگل]در طول سالها، توت فرنگی به نظر می رسد طعم کلاسیک برای بازی است

4. The family floral emblem included the Juniper.
[ترجمه ترگمان]the، نماد این خانواده بود
[ترجمه گوگل]نماد گل خانوادگی شامل درخت عرعر بود

5. The village of Juniper Green may take its name from the Juniper bushes which once covered the lower slopes of the Pentlands.
[ترجمه ترگمان]دهکده ای که سبز می شد نام خود را از میان بوته ها پنهان می کرد که روزگاری دامنه های پایین دره Pentlands را پوشانده بود
[ترجمه گوگل]روستای یخبندان سبز ممکن است نام خود را از بوته های درخت عرعر نام برد که یکبار در دامنه های پایین تر پنتلاند قرار داشت

6. Add the thyme, bay leaves, potatoes and juniper with the sausages.
[ترجمه ترگمان]آویشن، برگ های خلیج، سیب زمینی و juniper را با سوسیس ها اضافه کنید
[ترجمه گوگل]عدس، برگ های خاردار، سیب زمینی و صنوبر را با سوسیس اضافه کنید

7. Juniper berries mix nicely with peppercorns, bay leaves, tarragon, allspice, and fennel.
[ترجمه ترگمان]انواع تمشک و سبزی و سبزی و سبزی و سبزی و سبزی را با آن مخلوط می کنند
[ترجمه گوگل]توت فرنگی یخبندان با کیک فلفل، برگ های خاردار، ترخون، نعناع و رازیانه مخلوط می شود

8. Add bay leaves, chili peppers, coriander seed, juniper berries, cinnamon stick, and thyme.
[ترجمه ترگمان]برگ خلیج، فلفل چیلی، دانه گشنیز، دانه های سرو کوهی، چوب دارچین و آویشن اضافه کنید
[ترجمه گوگل]برگ های خاردار، فلفل قرمز، بذر گشنیز، توت فرنگی، چوب دارچین و آویشن را اضافه کنید

9. Secluded gurgling tubs overlook mountain landscapes of pinon, juniper and scrub oak.
[ترجمه ترگمان]tubs Secluded از مناظر کوهستان of، سرو کوهی و scrub استفاده می کنند
[ترجمه گوگل]مجسمه های غول پیکر از چشم اندازهای کوه پینون، صنوبر و بلوط اسکراب چشم پوشی می کنند

10. Initially, juniper berries are green and then turn from dark blue to black as they get riper.
[ترجمه ترگمان]در ابتدا، دانه های سرو کوهی سبز هستند و سپس از آبی تیره به سیاه تبدیل می شوند تا بتوانند پخته تر شوند
[ترجمه گوگل]در ابتدا، توت فرنگی سبز می شود و سپس از رنگ آبی تیره به سیاه و سفید تبدیل می شود

11. That place with its sweeping cedar trees and juniper.
[ترجمه ترگمان]آن مکان با درخت های سدر یک و juniper
[ترجمه گوگل]این مکان با درختان سدر و درخت عرعر

12. A drop of juniper can also be rubbed into your forearms and solar plexus.
[ترجمه ترگمان]یک قطره از juniper نیز می تواند به forearms و شبکه شمسی نیز مالیده شود
[ترجمه گوگل]یک قطره یخبندان نیز می تواند به ساعد و ریه خورشید فرو برود

13. Smoky, crisp and dry, with traces of juniper and sage and admirable length.
[ترجمه ترگمان]Smoky، خشک و خشک، با نشانه هایی از juniper و sage
[ترجمه گوگل]دودی، ترد و خشک، با آثار سنگر و سنبله و طول قابل تحسین

14. Dried juniper berries are widely available in whole berry form, about half the size of small blueberries.
[ترجمه ترگمان]میوه های خشک سرو کوهی به طور گسترده در کل شکل و حدود نیمی از ذغال آخته در دسترس هستند
[ترجمه گوگل]توت فرنی خشک شده به طور گسترده ای در شکل کلی توت، حدود نیمی از زغال اخته کوچک موجود است

پیشنهاد کاربران

نوعی عطر خوش بو



کلمات دیگر: