1. lascivious pictures
عکس های شهوت انگیز
2. a lascivious look
نگاهی شهوت آمیز
3. The man was lascivious, sexually perverted and insatiable.
[ترجمه ترگمان]آن مرد شهوت انگیز و perverted و سیری ناپذیر بود
[ترجمه گوگل]این مرد خجالتی بود، از نظر جنسی غریب و ناامید بود
4. So much, thought Blanche, for flirting with the lascivious old devil.
[ترجمه ترگمان]بل انش که داشت با شیطان شهوت انگیز لاس می زد گفت: خیلی زیاد
[ترجمه گوگل]خیلی، فکر Blanche، برای flirting با شیطان قدیمی شیطانی است
5. In his old age Cato became lascivious and misconducted himself with a woman slave.
[ترجمه ترگمان]در دوران کهولت، کاتو به نحوی شهوت انگیز و misconducted با برده ای زن بود
[ترجمه گوگل]در سنین کودکی کاتو خجالتی بود و خود را با یک برده زن سوگوار کرد
6. She was a lascivious bitch, this Marcelle, and pleasant at the same time.
[ترجمه ترگمان]او یک ماده شهوت انگیز بود که در آن واحد هم خوشایند و مطبوع بود
[ترجمه گوگل]او یک زن فاحشه گمشده بود، این مارسل، و در همان زمان لذت بخش بود
7. The lascivious person was put in prison.
[ترجمه ترگمان] کسی که شهوت انگیز \"تو زندان بود\"
[ترجمه گوگل]این شخصیت بی نظیر در زندان قرار داشت
8. Vermont has laws against 'lewd and lascivious conduct, ' but doesn't prohibit public nudity.
[ترجمه ترگمان]ورمونت برای رفتار شهوانی و شهوانی قوانینی دارد، اما برهنگی عمومی را ممنوع نمی کند
[ترجمه گوگل]ورمونت قوانینی را علیه رفتارهای غیرواقعی و عاطفی دارد اما برهنگی عمومی را ممنوع نمی کند
9. That man used to be a lascivious person.
[ترجمه ترگمان] اون مرد یه آدم شهوت انگیز بود
[ترجمه گوگل]این مرد یک شخص خجالتی بود
10. The fickle and lascivious woman was sneered at by people.
[ترجمه ترگمان]زن دمدمی مزاجی و شهوت انگیز او را ریشخند می کرد
[ترجمه گوگل]زن وفادار و خوش شانسی توسط مردم پرورش داده شد
11. Is lascivious online content, traditionally on top, losing its lustre?
[ترجمه ترگمان]آیا یک محتوای آنلاین شهوانی، به طور سنتی روی بالا، از دست دادن درخشش خود است؟
[ترجمه گوگل]آیا محتوای آنلاین جذاب، به طور سنتی در بالا، از دست دادن لرزش خود را؟
12. His mind cleared instantly of the idle, lascivious thoughts it had been occupied with.
[ترجمه ترگمان]ذهنش از افکار پوچ و شهوت انگیز رها شد که با آن درگیر شده بود
[ترجمه گوگل]ذهن او بلافاصله پس از بیدار شدن، افکار پرشور که توسط اشغال شده بود، پاک شد
13. She was starred into nervousness and unease by his lascivious eyes.
[ترجمه ترگمان]او در حالت عصبی و ناراحتی با چشم های شهوانی خود بازی می کرد
[ترجمه گوگل]او به عصبانیت ستاره دار شده بود و با چشم های خیره کننده اش نگران شد
14. Thanks to her looks, blonde hair and figure, being chatted up by lascivious males was an ongoing nuisance.
[ترجمه ترگمان]با تشکر از نگاه او، موهای بلوند و اندام او در حال گپ زدن با مردان شهوت انگیز، موجب آزار و آزار او شده بود
[ترجمه گوگل]با تشکر از ظاهر او، موهای بلوند و شکل، که با مردان گمراه کننده صحبت می کرد، مزاحم جاری بود