1. He Lapin, and made him unexpected.
[ترجمه ترگمان]به بیت از خود بی خود شد و او را غیر منتظره جلوه داد
[ترجمه گوگل]او لاپین و او را غیر منتظره ساخته است
2. Cote de Lapin Wine Club invites our member to participate this charity. No matter how much you donated that will be appreciated. Cote de Lapin Wine Club will be the delegate to make donation.
[ترجمه ترگمان]باشگاه \" کوت de واین عضو ما را به شرکت در این خیریه دعوت می کند مهم نیست که چقدر پول اهدا می کنید باشگاه \"کوت de واین\" نماینده خیریه خواهد بود
[ترجمه گوگل]باشگاه شراب Cote de Lapin از اعضای ما برای شرکت در این خیریه دعوت می کند مهم نیست چقدر اهدا شده ام که قدردانی خواهم کرد باشگاه Cote de Lapin Wine Club نماینده خواهد بود که اهدا کند
3. Serve, the first child of a mixed lapin .
[ترجمه ترگمان]این کار را انجام دهید، اولین فرزند یک lapin مختلط
[ترجمه گوگل]خدمت، اولین فرزند یک دامن مخلوط
4. Lapin personnel to the county government departments to coordinate placement, there are difficulties for the proper allocation of funds for state management center for certain compensation.
[ترجمه ترگمان]Lapin پرسنل بخش دولتی استان برای هماهنگ کردن محل کار، مشکلاتی برای تخصیص مناسب بودجه برای مرکز مدیریت دولتی برای جبران خاص وجود دارد
[ترجمه گوگل]پرسنل لپ تاپ به ادارات دولتی شهرستان برای هماهنگی قرار دادن، مشکلات برای تخصیص مناسب صندوق های دولتی برای جبران خسارت وجود دارد
5. They have taken away the property to recover Lapin property company information, developers do not provide the property management space, and other issues, according to the law of the proceedings.
[ترجمه ترگمان]آن ها دارایی خود برای بازیابی اطلاعات شرکت دارایی را از دست داده اند، توسعه دهندگان فضای مدیریت دارایی و مسائل دیگر را براساس قانون دادرسی فراهم نمی کنند
[ترجمه گوگل]آنها دارایی خود را برای بازیابی اطلاعات شرکت ملک Lapin از دست داده اند، توسعه دهندگان فضای مدیریت اموال و سایر مسائل را مطابق با قانون پرونده ارائه نمی کنند
6. This is an unusual letter Lapin people do not dissatisfied, complain, even wrote a thank you back to the company is really unheard of.
[ترجمه ترگمان]این یک حرف غیر عادی است که مردم ناراضی نیستند، شکایت می کنند، و حتی یک تشکر هم نوشتند که شما به شرکت واقعا بی سابقه است
[ترجمه گوگل]این یک نامه غیر معمول است که مردم لاپین ناراضی نیستند، شکایت دارند، حتی یک تشکر از شما را به شرکت واقعا بی احترامی نوشته است
7. Todd Lapin founded Telstar Logistics, a fictional company whose name and mark is used to gain access to places most of us couldn't reach.
[ترجمه ترگمان]تاد Lapin یک شرکت تخیلی را تاسیس کرد که نام و علامت آن برای دستیابی به مکان هایی که اغلب ما نمی توانستیم به آن دسترسی داشته باشیم، استفاده می شود
[ترجمه گوگل]تاد لاپین Telstar Logistics را تاسیس کرد که یک شرکت داستانی است که نام و علامت آن برای دسترسی به مکان هایی است که اکثر ما نمی توانستیم به آن دسترسی پیدا کنیم
8. Fifi Lapin is an extremely stylish rabbit.
[ترجمه ترگمان]فیفی Lapin یک خرگوش بسیار شیک و شیک است
[ترجمه گوگل]Fifi Lapin یک خرگوش بسیار شیک است
9. The results showed that lapin bile has obvious therapeutic effects and produces much better effects if combined with camphol.
[ترجمه ترگمان]نتایج نشان داد که lapin صفرا اثرات درمانی آشکاری دارد و اثرات بهتری را در صورت ترکیب با camphol تولید می کند
[ترجمه گوگل]نتایج نشان داد که صفراوی لاتین دارای اثرات درمانی واضح است و در صورت ترکیب شدن با کامفول، اثرات بسیار بهتر را به همراه می آورد
10. This is why lapin syntax validator is giving precious informations such as the error line number and a description of what went wrong.
[ترجمه ترگمان]به همین دلیل است که validator های نحوی lapin اطلاعات بسیار ارزشمندی مانند شماره سطر خطا و توصیف آنچه که اشتباه رخ داده است ارایه می دهد
[ترجمه گوگل]به همین دلیل است که اعتبار سنج نحو لابین، اطلاعات ارزشمندی مانند خط شماره خطا و توضیح آنچه را که اشتباه گرفته شده است
11. At the first sight it looks like a staggering lionhead lapin but then it is more than obvious that it is a Siamese.
[ترجمه ترگمان]در نگاه اول به نظر می رسد که یک lionhead staggering است اما بعد از آن چیزی بیش از آن است که واضح است که آن یک Siamese است
[ترجمه گوگل]در نگاه اول، به نظر می رسد مانند یک لانه گزاف گوزن غول پیکر، اما پس از آن است که بیش از آشکار است که آن است که سیامی