کلمه جو
صفحه اصلی

laundering


معنی : شستشو

انگلیسی به فارسی

شستشو


انگلیسی به انگلیسی

• washing of clothes; pass illegal funds through an intermediary in order to disguise the source and make them appear legitimate

دیکشنری تخصصی

[نساجی] عملیات شستشوی کامل - سفید شویی - آبشویی -اطو شویی

مترادف و متضاد

شستشو (اسم)
ablution, wash, rinse, laundering, washout, bathing, souse, purification, embrocation, bath, elution, lavation, lotion

جملات نمونه

1. The country is a major centre for money laundering.
[ترجمه ترگمان]این کشور مرکز اصلی پولشویی است
[ترجمه گوگل]این کشور یک مرکز عمده پولشویی است

2. Officials were accused of laundering the stolen funds overseas before returning them to the US.
[ترجمه ترگمان]مقامات متهم به پولشویی پول های دزدیده شده در خارج از کشور قبل از بازگشت به آمریکا بودند
[ترجمه گوگل]مقامات به پرداخت پول های سرقت شده در خارج از کشور قبل از بازگشت به ایالات متحده متهم شدند

3. She does cleaning and laundering on Sundays.
[ترجمه الن] او یکشنبه ها نظافت و شستشو می کند.
[ترجمه ترگمان]اون یکشنبه ها لباس شویی می کنه
[ترجمه گوگل]او یکشنبه ها تمیز و شستشوی می کند

4. He will now face trial on money laundering charges.
[ترجمه ترگمان]او اکنون با اتهامات پولشویی مواجه خواهد شد
[ترجمه گوگل]او اکنون به اتهام پولشویی محاکمه خواهد شد

5. He was charged with laundering money.
[ترجمه الن] او به جرم پولشویی متهم شد.
[ترجمه ترگمان]او متهم به پول شویی بود
[ترجمه گوگل]او پول شویی را به عهده گرفت

6. Jean-Claude Kausmann doesn't get involved in laundering in his own home - but he does do all the shopping and cooking.
[ترجمه ترگمان]ژان کلود Kausmann در خانه خودش پول شویی ندارد - اما تمام خرید و پخت وپز را انجام می دهد
[ترجمه گوگل]Jean-Claude Kausmann در خانه خود در معالجه پولشویی دخالت نمی کند، اما او همه خرید و پخت و پز را انجام می دهد

7. Louis on charges of money laundering and wire and mail fraud.
[ترجمه ترگمان]لویی به اتهام پولشویی و تقلب و تقلب در ایمیل متهم شد
[ترجمه گوگل]لوئیس به اتهام پولشویی و تقلب سیم و ایمیل

8. Harvey Weinig Convicted of laundering $ 19m for the Cali drug cartel.
[ترجمه الن] هاروی وینیگ به جرم پولشویی 19 میلیون دلاری برای شبکه مواد مخدر کالی متهم شد.
[ترجمه ترگمان]متهم به خاطر پول شویی ۱۹ دلار برای مافیای مواد مخدر بود
[ترجمه گوگل]هاروی وینگی محکوم به شستن 19 میلیون دلار برای کارتل مواد مخدر کالی

9. Santacruz was awaiting trial for illicit enrichment, money laundering and drug trafficking.
[ترجمه ترگمان]Santacruz در انتظار برای غنی سازی نامشروع، پولشویی و قاچاق مواد مخدر بود
[ترجمه گوگل]سانتروکوز در انتظار محاکمه برای غنی سازی غیرقانونی، پولشویی و قاچاق مواد مخدر بود

10. It extends the scope of existing money laundering offences to cover the proceeds of other crimes.
[ترجمه ترگمان]این لایحه محدوده جرائم موجود در پولشویی را گسترش می دهد تا درآمد دیگر جرائم را تحت پوشش قرار دهد
[ترجمه گوگل]این امر دامنۀ جرایم پولی موجود را پوشش می دهد تا درآمد حاصل از جرایم دیگر را پوشش دهد

11. Mr Bowitz was also charged with money laundering.
[ترجمه الن] آقای بویز همچنین به پولشویی متهم شد.
[ترجمه ترگمان]آقای Bowitz نیز متهم به پولشویی شد
[ترجمه گوگل]آقای باویتز نیز به اتهام پولشویی متهم شد

12. C., as well as laundering proceeds from drug deals.
[ترجمه ترگمان]C و نیز پولشویی از معاملات مواد مخدر
[ترجمه گوگل]سی, و همچنین درآمد حاصل از معافیت از داروها

13. In an apparent money laundering scheme, impoverished monastics made contributions for which they were reimbursed.
[ترجمه ترگمان]در یک طرح پول شویی آشکار، سرمایه گذاران فقیر سهم خود را پرداخت کردند
[ترجمه گوگل]در طرح آشکار پولشویی، اقوام فقیرنشین مشارکتهایی را که برای آنها بازپرداخت شده بود، انجام دادند

14. And the spectre of money laundering looms.
[ترجمه ترگمان]و این توهم پولشویی است
[ترجمه گوگل]و طغیان پول شویی می کند

15. Properties and bank accounts used for laundering guerrilla funds would be confiscated, with bank secrecy laws lifted in order to facilitate investigation.
[ترجمه ترگمان]املاک و حساب های بانکی که برای پولشویی وجوه چریکی به کار می رود مصادره خواهد شد و قوانین رازداری بانک به منظور تسهیل انجام تحقیقات از بین خواهند رفت
[ترجمه گوگل]خواص و حساب های بانکی مورد استفاده برای پولشویی چریک های چریکی مصادره می شود و قوانین مربوط به حفظ حریم خصوصی به منظور تسهیل تحقیقات برداشته می شود

پیشنهاد کاربران

پولشویی

این کلمه به معنی شستشو بطور عمومی است
ولی اگر با money همراه شود به معنی پولشویی است.
Money laundering
و منظور از پولشویی ورود پول غیرقانونی و به اصطلاح کثیف به کشوراست، که از طروق مختلف مثل ورود از طریق یک تجارت که در ظاهر قانونیست.
هر چند کلمهlaundering در اخبار سیاسی حتی بدون کلمه money هم میتواند پولشویی ترجمه شود


کلمات دیگر: