معنی : مدارا، ملایمت، نرمی، شفقت، رحم، رقت قلب
معانی دیگر : پر مدارایی، ارفاق، سخت نگیری، آسان گیری، گذشت، عمل مدارا آمیز، کار گذشت آمیز
lenity
معنی : مدارا، ملایمت، نرمی، شفقت، رحم، رقت قلب
معانی دیگر : پر مدارایی، ارفاق، سخت نگیری، آسان گیری، گذشت، عمل مدارا آمیز، کار گذشت آمیز
انگلیسی به فارسی
نرمی، ملایمت، مدارا، رقت قلب، رحم، شفقت
تسلیم، رقت قلب، ملایمت، نرمی، مدارا، رحم، شفقت
انگلیسی به انگلیسی
اسم ( noun )
• : تعریف: the condition or quality of being lenient, mild, or merciful.
• متضاد: severity
• متضاد: severity
• softness, gentleness; mercifulness
مترادف و متضاد
مدارا (اسم)
forbearance, reserve, affability, toleration, condescension, moderateness, civility, lenity
ملایمت (اسم)
calmness, amenity, gentleness, leniency, mildness, moderation, softness, warmth, lenity, quietness
نرمی (اسم)
subtlety, suavity, amenity, leniency, softness, plasticity, lubricity, gloss, unction, lenity, pash, malleability
شفقت (اسم)
mercy, benignity, compassion, lenity, ruth, tendresse
رحم (اسم)
womb, mercy, compassion, lenity, ruth, matrix, clemency, uterus, pity, compunction
رقت قلب (اسم)
lenity
پیشنهاد کاربران
سخت نگیر بدو بیا
softhearted
permissiveness
softhearted
permissiveness
کلمات دیگر: