کلمه جو
صفحه اصلی

learner


معنی : شاگرد، یادگیرنده
معانی دیگر : یادگیرنده

انگلیسی به انگلیسی

• one who learns, student, pupil
a learner is someone who is learning about a particular subject or how to do something.

مترادف و متضاد

شاگرد (اسم)
votary, follower, disciple, mate, apprentice, student, pupil, prentice, protege, famulus, footboy, journeyman, learner

یادگیرنده (اسم)
learner

person who receives education


Synonyms: abecedarian, apprentice, beginner, bookworm, catechumen, disciple, initiate, neophyte, novice, probationer, pupil, scholar, student, trainee


Antonyms: ignoramus


جملات نمونه

1. She was a quick learner, and her German got better by the day.
[ترجمه امید] او یک شاگرد سریع ( تیز و زرنگ ) بود و آلمانی او روز به روز بهتر میشد
[ترجمه Sharareh] او یک فراگیر بسیار سریع بود و روز به روز زبان آلمانی اش بهتر میشد .
[ترجمه N] او به سرعت یاد می گرفت و زبان آلمانی اش روز به روز بهتر می شد.
[ترجمه رضا دستوان گشایش] او دانش آموزش تیز هوشی بود و زبان آلمانی اش روز به روز بهتر میشد.
[ترجمه ترگمان]او به سرعت به یاد گیرنده افتاد و زبان آلمانی روز به روز بهتر شد
[ترجمه گوگل]او یک آموزگار سریع بود، و آلمان او روز به روز بهتر شد

2. A slow learner can keep back the whole class.
[ترجمه ترگمان]یادگیرنده کند می تواند کل کلاس را عقب نگه دارد
[ترجمه گوگل]یادگیرنده آهسته می تواند کل کلاس را حفظ کند

3. Each learner can proceed at his own speed.
[ترجمه ترگمان]هر یادگیرنده می تواند با سرعت خود عمل کند
[ترجمه گوگل]هر یادگیرنده می تواند سرعت خود را ادامه دهد

4. He's a fast learner.
[ترجمه نوید امانی] او سریع یاد میگیرد
[ترجمه ترگمان]او به سرعت یاد گیرنده است
[ترجمه گوگل]او یک آموزگار سریع است

5. Her teachers said she was a slow learner, whereas in actual fact she was partially deaf.
[ترجمه ترگمان]معلم او گفت که او یاد گیرنده کند بود، در حالی که در واقع او تا حدی ناشنوا بود
[ترجمه گوگل]معلمانش می گویند او یک آموزگار آهسته بود، در حالی که در واقع او ناشنوا بود

6. Syntactic differences often present the learner with difficulties.
[ترجمه ترگمان]تفاوت های Syntactic اغلب با دشواری ها به یاد گیرنده می رسند
[ترجمه گوگل]تفاوت های متمایز اغلب یادگیرنده را با مشکلات مواجه می کند

7. I think I'm a reasonably quick learner.
[ترجمه ترگمان]من فکر می کنم که من به طور منطقی به یاد گیرنده هستم
[ترجمه گوگل]فکر میکنم من یک یادگیرنده نسبتا سریع هستم

8. He was not so quick a learner as his brother.
[ترجمه ترگمان]او به اندازه برادرش سریع عمل نمی کرد
[ترجمه گوگل]او به عنوان برادرش یادگیرنده نبود

9. I am not a learner as such-I used to ride a bike years ago.
[ترجمه ترگمان]من یاد گیرنده نیستم - - سال ها پیش به دوچرخه سواری می رفتم
[ترجمه گوگل]من یک یادگیرنده نیستم سالها قبل دوچرخه سواری داشتم

10. Learner drivers are not allowed on the motorways.
[ترجمه ترگمان]به رانندگان یاد شده در جاده ها اجازه داده نمی شود
[ترجمه گوگل]رانندگان دانش آموز در بزرگراه ها مجاز نیستند

11. I'm still only a learner, so don't expect perfection!
[ترجمه ترگمان]من هنوز فقط یاد می گیرم، پس انتظار کمال رو نداشته باش!
[ترجمه گوگل]من هنوز تنها یادگیرنده هستم، بنابراین کم کم فکر نمی کنم!

12. One rule specifies that learner drivers must be supervised by adults.
[ترجمه ترگمان]یک قانون مشخص می کند که رانندگان یاد گیرنده باید توسط بزرگسالان تحت نظارت قرار بگیرند
[ترجمه گوگل]یک قانون مشخص می کند که رانندگان یادگیرنده باید توسط بزرگسالان نظارت شوند

13. Einstein was said to be a rather slow learner in his boyhood.
[ترجمه ترگمان]گفته می شد انیشتین در دوران کودکی به یاد گیرنده کند
[ترجمه گوگل]گفته می شود انیشتین در دوران کودکی خود یک آموزگار نسبتا کند است

14. As a learner rider you must not carry a pillion passenger.
[ترجمه ترگمان]به عنوان یک دوچرخه سوار، نباید ترک سواری را حمل کنید
[ترجمه گوگل]شما به عنوان یک سوار یادگیرنده نباید یک مسافر پریچونی داشته باشید

پیشنهاد کاربران

مبتدی

یادگیرنده

فراگیر، فراگیرنده، زبان آموز

کارآموز، نوآموز


یادگیرنده، شاگرد،

دانش پژوه

دانش آموز ، یادگیرنده ، کار آموز


کلمات دیگر: