1. A black kerchief modestly veiled her hair.
[ترجمه ترگمان]یک روسری سیاه، با حجب و حیا موهای او را پوشانده بود
[ترجمه گوگل]مروارید سیاه و سفید به آرامی موهایش را پوشانده بود
2. Jozia blew her red nose into her kerchief.
[ترجمه ترگمان]Jozia بینی سرخش را در روسری خود فرو برد
[ترجمه گوگل]جوسیا بینی قرمز او را به لبه ی خود می اندازد
3. Philippa had taken her black kerchief off and twisted it around her fingers as she sat at Lee's feet.
[ترجمه ترگمان]Philippa روسری سیاه او را برداشت و در حالی که روی پای لی نشسته بود آن را چرخاند
[ترجمه گوگل]فیلیپا او را به سمت چپ خود گرفت و انگشتان دستش را به هم زد
4. It was all wrapped up in a knotted kerchief.
[ترجمه ترگمان]همه چیز در یک روسری گره دار پیچیده شده بود
[ترجمه گوگل]همه چیز در لبه دار پیچیده پیچیده شده بود
5. Her kerchief is dirty with oil.
[ترجمه ترگمان]روسری او با نفت کثیف است
[ترجمه گوگل]کلاه گیس او با روغن کثیف است
6. I uncover the red kerchief on your head.
[ترجمه ترگمان]دستمال قرمز رو روی سرت باز می کنم
[ترجمه گوگل]من سر توری قرمز را روی سرت می کشم
7. Don't worry about it. With your kerchief and your clothes you look very feminine.
[ترجمه ترگمان]نگران نباش با kerchief و لباسات خیلی زنانه به نظر می رسی
[ترجمه گوگل]نگران نباشید با کلاه گیس و لباس های شما بسیار زنانه هستید
8. The kerchief, as a kind of trimmings, there is important function.
[ترجمه ترگمان]این روسری، به عنوان یک نوع تزئینات، یک تابع مهم است
[ترجمه گوگل]حجاب، به عنوان یک نوع قیچی، عملکرد مهم است
9. This kerchief doesn't suit a person of your age.
[ترجمه ترگمان]این kerchief برای یک نفر از سن شما مناسب نیست
[ترجمه گوگل]این لارو برای فردی از سن شما مناسب نیست
10. She's leaving. Let's give her a silk kerchief as a token of our friendship.
[ترجمه ترگمان]داره میره بیا به او یک روسری ابریشمی به عنوان یک نشانه دوستی به او بدهیم
[ترجمه گوگل]او می رود بیایید او را چارقد های ابریشم را به عنوان یک نشانه دوستی ما
11. They feature an unsavoury brown splodge with a white kerchief around its upper region.
[ترجمه ترگمان]آن ها یک splodge قهوه ای روشن با یک روسری سفید در اطراف منطقه بالایی آن را مشخص می کنند
[ترجمه گوگل]آنها یک قهوه تلخ ناراحت کننده با یک چتر سفید در اطراف منطقه فوقانی خود دارند
12. Now that they were a block from church she pulled off the kerchief and slipped the bobby pins from her hair.
[ترجمه ترگمان]حالا که یک بلوک از کلیسا دور شده بود، روسری را کنار زد و سنجاق های مو را از موهایش بیرون کشید
[ترجمه گوگل]حالا که آنها بلوک کلیسا بود، او کلاه گیس خود را از بین برد و پین های بابی را از موهایش برداشت
13. I imagined a sorceress inside performing her rites behind the window, with a red kerchief.
[ترجمه ترگمان]یک جادوگر جادوگر را تصور کردم که در پشت پنجره، یک ساحره سرخ را در پشت پنجره اجرا می کرد و یک روسری قرمز داشت
[ترجمه گوگل]من تصور عجیب و غریب در داخل انجام مراسم خود را در پشت پنجره، با یک سرپوش قرمز
14. But since people sometimes tied money into the knot of a large kerchief, it also means a hoard of money.
[ترجمه ترگمان]اما از آنجا که مردم گاه به گره دستمال بزرگی گره می خورند، پول زیادی به جیب می زنند
[ترجمه گوگل]اما از آنجا که مردم گاهی پول گره گره ای از گره های بزرگ را گره می زنند، این بدان معنی است که پول خرج می کند