1. At the same time, Landau persuaded the Boss to renege on statements that he never would play arenas or stadiums.
[ترجمه ترگمان]در همان زمان، لاندو رئیس را متقاعد کرد که روی اظهارات خود انکار کند که او هرگز در استادیوم یا استادیوم بازی نخواهد کرد
[ترجمه گوگل]در همان زمان، لانداو رئیس را متقاعد کرد تا از اظهارات خود مبنی بر اینکه او هرگز در عرصه ها یا استادیوم ها بازی نخواهد کرد
2. Martin Landau dressed as another monarch in a dark suit and tie.
[ترجمه ترگمان]مارتین لاندو را با کت و شلوار تیره پوشید و کراوات خود را بست
[ترجمه گوگل]مارتین لانداو به عنوان پادشاه دیگری در کت و شلوار تاریک لباس پوشید
3. Dr. Eli Landau, an Israeli, wrote a pork cookbook that includes his recipe for bacon frittata.
[ترجمه ترگمان]دکتر الی ندو، یک اسرائیلی، یک کتاب آشپزی خوک نوشته که دستور پخت گوشت خوک را شامل می شود
[ترجمه گوگل]دکتر الی لانداو، یک اسرائیلی، یک کتاب آشپزی خوشمزه نوشت که شامل دستور العمل او برای بیکن فریتاتا است
4. The studies of plasma wave dispersion law and landau damping are of fundamental interest in plasma physics.
[ترجمه ترگمان]مطالعات مربوط به قانون انتشار موج پلاسما و damping landau دارای علاقه بنیادی در فیزیک پلاسما هستند
[ترجمه گوگل]مطالعات قانون پراکندگی موج پلاسما و مهار زمینو علاقه فیزیکی به پلاسما دارند
5. Israeli Cabinet Minister Uzi Landau said the territory is not negotiable.
[ترجمه ترگمان]وزیر کابینه اسرائیل، یوزی لا ندو گفت که این منطقه قابل مذاکره نیست
[ترجمه گوگل]وزیر کابینه اسرائیل، یزی لانداو گفت، این قلمرو قابل مذاکره نیست
6. The landau with their two steaming horses were in front of the door when I arrived.
[ترجمه ترگمان]آن کالسکه دواسبه در مقابل در ایستاده بود که من رسیدم
[ترجمه گوگل]وقتی که من وارد شدم، سرزمینی با دو اسب بخار در کنار درب بود
7. AGENT LANDAU: ( on radio ) Bunkhouse. We're in the dorm.
[ترجمه ترگمان]نماینده ادبی: (در رادیو)Bunkhouse ما در خوابگاه بودیم
[ترجمه گوگل]لندن AGENT: (در رادیو) Bunkhouse ما در خوابگاه هستیم
8. The landau hadn't pulled up before she shot out of the hall door and into it.
[ترجمه ترگمان]قبل از اینکه از در سرسرا بیرون برود سوار کالسکه شده بود و وارد آن نمی شد
[ترجمه گوگل]قبل از اینکه از داخل سالن بیرون بیایید و به آن بپیچید، Landau قبل از اینکه از درب سالن بیرون بیفتد کشیده نشده بود
9. In the framework of the Landau theory of phase transition, we derived an expression of the ferroelectric critical size.
[ترجمه ترگمان]در چارچوب نظریه تحول فازی لا ندو، ما یک بیان از اندازه critical (ferroelectric ferroelectric)بدست می آوریم
[ترجمه گوگل]در چارچوب نظریه انتقال فاز لانداو، بیانگر اندازه بحرانی فرآیند الکتریکی است
10. AGENT LANDAU: ( on radio ) I'm with Agent Scully.
[ترجمه ترگمان]من با مامور اسکالی هستم
[ترجمه گوگل]AGAND LANDAU: (در رادیو) من با عامل Scully هستم
11. Dr. Landau also touts his Viennese-style pork neck schnitzel cut very thick.
[ترجمه ترگمان]دکتر لا ندو نیز از نوع گوشت خوک مخصوص خود، که پر از نژاد خوک بود، تشکیل می داد
[ترجمه گوگل]دکتر لانداو نیز به اندازه کافی شانه ای از گردن خوک خود را در بریتانیا برش می دهد
12. AGENT LANDAU: ( on radio ) Right across the room from her.
[ترجمه ترگمان]نماینده ادبی: (در رادیو)درست در سرتاسر اتاق از او
[ترجمه گوگل]آژانس LANDAU: (در رادیو) درست در اطراف اتاق از او
13. Conduit cars 2 and 6 posing with their crews, local boys and a landau near North Pier.
[ترجمه ترگمان]ماشین های Conduit ۲ و ۶ با خدمه خود، پسران محلی و یک کالسکه بزرگ در نزدیکی اسکله شمالی ژست می گیرند
[ترجمه گوگل]اتومبیل های 2 و 6 کانال با خدمه، پسران محلی و یک سرنشین در نزدیکی پارک شمالی قرار می گیرند
14. To understand this behaviour we must consider the magnetic quantisation in terms of the Landau levels.
[ترجمه ترگمان]برای درک این رفتار باید the های مغناطیسی را از لحاظ سطوح لاندو در نظر بگیریم
[ترجمه گوگل]برای درک این رفتار ما باید quantiations مغناطیسی از نظر سطح لانداو را در نظر بگیریم
15. After visiting Province House, the Duke and Duchess of Cambridge rode on a landau carriage led by Canadian mounted police, known as mounties.
[ترجمه ترگمان]دوک و دوشس کمبریج، پس از بازدید از کاخ Province، سوار بر یک کالسکه چهار نفره به رهبری پلیس سوار کانادایی، که به نام mounties شناخته می شود، سوار شدند
[ترجمه گوگل]پس از بازدید از مجلس نمایندگان، دوک و دوشس کمبریج سوار بر فرمان فرود مأموریت شده توسط پلیس نصب شده کانادایی شدند که به نام قصر شناخته می شود