کلمه جو
صفحه اصلی

marauding


معنی : غارتگری

انگلیسی به فارسی

از دست دادن، غارتگری


انگلیسی به انگلیسی

• a marauding person or animal is looking for something to steal or kill; an old-fashioned word.

مترادف و متضاد

غارتگری (اسم)
robbery, incursion, ransack, sack, pillage, plunder, sacking, marauding, plundering, pillaging

جملات نمونه

1. They went in fear of attack by marauding bands.
[ترجمه ترگمان]آن ها با ترس از حمله به گروه های غارتگر همراه شدند
[ترجمه گوگل]آنها با ترس از اعتراض گروهی از ترس حمله کردند

2. A marauding tiger was often seen prowling around the village.
[ترجمه ترگمان]یک ببر غارتگر دیده می شد که در اطراف دهکده پرسه می زد
[ترجمه گوگل]یک ببر مخرب اغلب در اطراف روستا دیده می شود

3. Witnesses reported gangs of marauding soldiers breaking into people's houses and setting fire to them.
[ترجمه ترگمان]شاهدان گزارش دادند که دسته های سربازان غارتگر در خانه های مردم نفوذ کرده و به آن ها شلیک می کنند
[ترجمه گوگل]شاهدان گزارش دادند که سربازانی که سربازانی را که به خانه های مردم وارد شده اند و به آنها آتش زده اند، گزارش داده اند

4. Marauding gangs of armed men have been looting food relief supplies.
[ترجمه ترگمان]گروهه ای مسلح مردان مسلح، تدارکات غذایی را غارت کرده اند
[ترجمه گوگل]از بین بردن باند مردان مسلح، غذاهای امدادی غذایی غارت شده است

5. The countryside was overrun by marauding bands.
[ترجمه ترگمان]حومه شهر پر از گروه های غارتگر بود
[ترجمه گوگل]حومه شهر توسط مأموریت های گروهی از بین رفته بود

6. Gangs of marauding youths filled the streets.
[ترجمه ترگمان]گروه هایی از جوانان غارتگر خیابان ها را پر کردند
[ترجمه گوگل]باند جوانان مهاجم خیابان ها را پر کرد

7. The town survived the depredations of marauding gangs.
[ترجمه ترگمان]این شهر از the گروه های دزدی جان سالم به در برد
[ترجمه گوگل]این شهر از تخریب باندهای مزاحم جان سالم به در برد

8. If marauding gulls appear, the aunties sound an alarm and the young cluster tightly around them.
[ترجمه ترگمان]اگر مرغان نوروزی ظاهر شوند، aunties آژیر خطر را به صدا درمی آورد و خوشه جوان دور آن ها حلقه می زند
[ترجمه گوگل]اگر مورچه ها ظاهر شوند، صدف ها صدای هشدار و خوشه جوان را در اطراف آنها می بینند

9. Marauding birds such as herring gulls will grab and swallow a chick if they get a chance.
[ترجمه ترگمان]پرندگان دریایی مانند ماهی دودی اگر شانسی داشته باشند، یک جوجه را قورت می دهند و یک دختر را قورت می دهند
[ترجمه گوگل]در صورت شکستن پرندگان مانند ماهیگیرهای شاه ماهی، اگر یک شانسی داشته باشند، جوجه را می گیرند و جوجه را فرو بردند

10. Major routes were cart-tracks and marauding bandits and unscrupulous innkeepers thought nothing of robbery and murder.
[ترجمه ترگمان]در این میان راه چاره ای جز دزدی و دزدی نبود
[ترجمه گوگل]مسیرهای عمده ای بودند که سبد خرید و راهزنان مخرب و غیرقابل انکار بودند و هیچ چیز از سرقت و قتل نداشتند

11. Insects, diseases, marauding deer and woodchucks.
[ترجمه ترگمان]حشرات، بیماری ها، گوزن فاسد و woodchucks
[ترجمه گوگل]حشرات، بیماری ها، از بین بردن گوزن و چوب تراشه

12. These refugees fell prey to marauding gangs, even to troopers, or to one another.
[ترجمه ترگمان]این پناهندگان طعمه تبهکاران غارت شده بودند، حتی برای سربازان
[ترجمه گوگل]این پناهجویان سقوط کردند تا از باند ها، حتی سربازان و یا دیگران نیز مأیوس شوند

13. They were attacked by marauding soldiers.
[ترجمه ترگمان]سربازان روس به آن ها حمله کردند
[ترجمه گوگل]آنها توسط سربازان مهاجم مورد حمله قرار گرفتند

14. The trucks tried to drive to the British base, running the gauntlet of marauding bands of gunmen.
[ترجمه ترگمان]کامیون ها تلاش کردند تا به پایگاه انگلیسی ها حرکت کنند و مبارزه با گروه های مسلح مردان مسلح را اداره کنند
[ترجمه گوگل]کامیونها تلاش کردند تا به پایگاه بریتانیایی رانندگی کنند، دست کم از دستگیرشدگان گروههای مسلح استفاده میکردند

پیشنهاد کاربران

رجوع شود به maraud
غارتگر، دزد، چپاولگر


کلمات دیگر: