1. More rarely, the tubes have been malformed from birth.
[ترجمه ترگمان]به ندرت، لوله ها از تولد معیوب شده اند
[ترجمه گوگل]به ندرت، لوله ها از زمان تولد نادرست است
2. Some parents feel reluctant to see their malformed babies at first and express a need to temper the intensity of the experience.
[ترجمه ترگمان]برخی از والدین نسبت به دیدن کودکان معلول خود در ابتدا بی میل هستند و نیاز به خلق کردن شدت این تجربه دارند
[ترجمه گوگل]بعضی از والدین در ابتدا احساس گناه می کنند که نوزادان نادرست خود را ببینند و نیاز به تمیز کردن تجربه دارند
3. One severely malformed boy climbs out of bed and crawls across the floor, crab-like.
[ترجمه ترگمان]یک پسر به شدت معیوب از رختخواب بیرون می آید و روی زمین می خزد، مثل خرچنگ
[ترجمه گوگل]یک پسر به شدت نادرست از رختخواب بیرون می آید و در سراسر طبقه فرو می ریزد، مانند خرچنگ
4. The malformed blood vessels of one side of the brain essentially put both sides of the brain out of commission.
[ترجمه ترگمان]رگه ای خونی ناقص یک طرف مغز اساسا هر دو طرف مغز را از کمیسیون خارج می کنند
[ترجمه گوگل]عروق خونی مغزی یک طرف مغز اساسا هر دو طرف مغز را از کار بیرون می آورد
5. Was it malformed, or merely hypothermic, the last to hatch?
[ترجمه ترگمان]آیا این، معلول است، یا فقط دمای هوا، آخرین دریچه؟
[ترجمه گوگل]آیا آن را ناقص و یا فقط hypotermic، آخرین چسبیده؟
6. Technicians can identify only obvious problems, such as malformed sperm heads or tails.
[ترجمه ترگمان]تکنسین ها می توانند فقط مشکلات آشکاری را تشخیص دهند، مانند سر یا دم اسپرم ناقص
[ترجمه گوگل]تکنسین ها می توانند تنها مشکلات آشکاری مانند سر و گردن اسپرم را نادیده بگیرند
7. Although television and newspaper reports about malformed children abound, it is reassuring to appreciate that abnormalities are relatively rare.
[ترجمه ترگمان]اگرچه گزارش ها روزنامه ها و روزنامه ها درباره کودکان معلول زیاد است، اما برای قدردانی از این که نا abnormalities نسبتا نادر هستند، دلگرم کننده است
[ترجمه گوگل]اگر چه تلویزیون و روزنامه در مورد کودکان ناقص فرموده اند، اما اطمینان حاصل می کند که ناهنجاری ها نسبتا نادر هستند
8. Your client has issued a malformed or illegal request.
[ترجمه ترگمان]مشتری شما یک درخواست ناقص یا غیر قانونی صادر کرده است
[ترجمه گوگل]مشتری شما یک درخواست نادرست یا غیرقانونی صادر کرده است
9. Many animals died during these experiments, including ones malformed at birth.
[ترجمه ترگمان]بسیاری از حیوانات در طی این آزمایش ها از جمله کودکانی که در هنگام تولد دچار خطا شده اند، جان خود را از دست دادند
[ترجمه گوگل]در طی این آزمایشات بسیاری از حیوانات جان باختند
10. If the heart be malformed, the condition may be ascertained by the X - ray examination.
[ترجمه ترگمان]اگر قلب خراب شود، این شرط ممکن است با آزمایش اشعه ایکس مشخص شود
[ترجمه گوگل]اگر قلب نادرست باشد، این وضعیت ممکن است توسط بررسی اشعه ایکس تایید شود
11. This is likely caused by a malformed conditional statement.
[ترجمه ترگمان]این به احتمال زیاد ناشی از یک بیانیه مشروط معیوب است
[ترجمه گوگل]این احتمالا ناشی از بیانیه مشروط نادرست است
12. The average number of packets containing malformed data received per second.
[ترجمه ترگمان]تعداد متوسط بسته هایی که حاوی داده های معیوب در ثانیه هستند
[ترجمه گوگل]میانگین تعداد بسته های حاوی اطلاعات نادرست در هر ثانیه دریافت می شود
13. Your client has issued a malformed or illegal request. That's all we know.
[ترجمه ترگمان]مشتری شما یک درخواست ناقص یا غیر قانونی صادر کرده است این تنها چیزی است که ما می دانیم
[ترجمه گوگل]مشتری شما یک درخواست نادرست یا غیرقانونی صادر کرده است این تمام چیزی است که ما میدانیم
14. The number of packets containing malformed data received.
[ترجمه ترگمان]تعداد بسته های حاوی داده های ناقص دریافتی
[ترجمه گوگل]تعداد بسته های حاوی اطلاعات نادرست دریافت شده است
15. Bad or malformed serialization info for the message object.
[ترجمه ترگمان]اطلاعات serialization ناقص یا ناقص برای شی پیغام
[ترجمه گوگل]اطلاعات سریالیزاسیون بد یا بد برای شیء پیام