1. Now and than a magpie would call.
[ترجمه ترگمان] حالا و بیشتر از یه کلاغ زنگ می زنه
[ترجمه گوگل]در حال حاضر و از یک قاتل تماس بگیرید
2. This young man is really a magpie.
[ترجمه ترگمان]این مرد جوان واقعا یک کلاغ است
[ترجمه گوگل]این مرد جوان واقعا قورباغه است
3. Up in a nearby tree a magpie chattered at her.
[ترجمه ترگمان]در یک درخت نزدیک، یک کلاغ، که به او حرف می زد، حرف می زد
[ترجمه گوگل]در یک درخت نزدیک درختی یک قارچ خوراکی به او زد
4. A magpie overhead, its long tail black and belly white.
[ترجمه ترگمان]یک کلاغ، بالای سرش، دم دراز و شکم بزرگ دارد
[ترجمه گوگل]سربالایی قحطی، دم بلند سیاه و سفید و سفید
5. Yet, because of its magpie genesis, the new Look was vulnerable to the sharp-eyed but short of cash.
[ترجمه ترگمان]با این وجود، به خاطر magpie پیدایش آن، نگاه جدید در برابر چشم تیز و تیز بسیار آسیب پذیر بود
[ترجمه گوگل]با این حال، به علت پیدایش مجسمه سازی، نگاه جدید به چشم تیز، اما کم نقدی شدید بود
6. They've all read the Magpie column but arrive at differing conclusions.
[ترجمه ترگمان]همه آن ها ستون Magpie را می خوانند اما به نتایج متفاوتی می رسند
[ترجمه گوگل]آنها همه ستون Magpie را خوانده اند اما نتیجه های مختلفی را به دست می آورند
7. As a result, the magpie population dropped dramatically: in one village, from 259 birds to just 7
[ترجمه ترگمان]در نتیجه مغز استخوان به طور چشمگیری کاهش یافت: در یک روستا از ۲۵۹ ماده تا فقط ۷
[ترجمه گوگل]در نتیجه، جمعیت خلبانان به شدت کاهش یافت: در یک روستا، از 259 پرنده تا 7 ساله
8. Her fa-ther stood up, and the magpie, delighted, flew round and round with a marvelous clatter.
[ترجمه ترگمان]پدرش از جا بلند شد و کلاغ، با خوشحالی سر و صدا کرد و با سر و صدا به دور و برش برگشت
[ترجمه گوگل]او مجرد ایستاده بود و قورباغه، خوشحال، دور و دور با کلفت های شگفت انگیز پرواز کرد
9. Not that I would suggest reviving Magpie, nor even another favourite of my youth, the Saturday morning show Tiswas.
[ترجمه ترگمان]نه اینکه من پیشنهاد احیای Magpie را پیشنهاد کنم، و یا حتی یک مورد دیگر از جوانان من، شنبه صبح Tiswas را نشان می دهم
[ترجمه گوگل]صبح شنبه تیسواس را نشان می دهد که نه من پیشنهاد می کنم دوباره مجیدی و نه حتی یکی دیگر از جوانان من را نشان بدهم
10. One of these birds is depicted as a magpie.
[ترجمه ترگمان]یکی از این پرندگان به عنوان کلاغ به تصویر کشیده می شود
[ترجمه گوگل]یکی از این پرندگان به عنوان یک قارچ نشان داده شده است
11. One old magpie began wrapping itself up very carefully.
[ترجمه ترگمان]یک کلاغ پیر با دقت خودش را جمع و جور کرد
[ترجمه گوگل]یک قورباغه قدیمی بسیار دقت بسته شد
12. The moon magpie, wind, not in packaging.
[ترجمه ترگمان]ماه درد می کند، باد، نه در بسته بندی
[ترجمه گوگل]قورباغه ماه، باد، نه در بسته بندی
13. A magpie rests on the power line.
[ترجمه ترگمان]A به خط قدرت تکیه دارد
[ترجمه گوگل]یک قورباغه بر روی خط قدرت استوار است
14. Superstitious people believe that the sight of magpie is a good omen.
[ترجمه ترگمان]مردم Superstitious بر این باورند که دیدن magpie نشانه خوبی است
[ترجمه گوگل]مردم روحانی بر این باورند که دید قورباغه یک علامت خوب است