کلمه جو
صفحه اصلی

kith


معنی : علم اداب معاشرت، دانش و معرفت، همشهریان، وطن مالوف
معانی دیگر : دوستان، آشنایان، همسایگان (امروزه فقط بدین صورت به کار می رود: دوستان و خویشاوندان kith and kin)

انگلیسی به فارسی

دانش و معرفت، علم اداب معاشرت، وطن مالوف، همشهریان


کیت، دانش و معرفت، همشهریان، علم اداب معاشرت، وطن مالوف


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
• : تعریف: those with whom one shares friendship, a common language and culture, and the like. (See kith and kin.)

• friends and acquaintances, neighbors; family members, relatives

مترادف و متضاد

علم اداب معاشرت (اسم)
etiquette, kith

دانش و معرفت (اسم)
kith

همشهریان (اسم)
kith

وطن مالوف (اسم)
kith

جملات نمونه

1. Better be blamed by our kith and kin, than be kissed by the enemy.
[ترجمه ترگمان]در این صورت دشمنان و قوم و خویش ما را در آغوش گرفتن دشمن ملامت خواهند کرد
[ترجمه گوگل]بهتر از کت و شلوار ما سرزنش می شود، تا از دشمن بوسید

2. All John's kith and kin came to his wedding.
[ترجمه ترگمان]همه اقوام جان و خویشان جان به عروسی او آمدند
[ترجمه گوگل]همه جان و جین جان به عروسی اش آمدند

3. Don't quarrel with him; he's your own kith and kin. Sentence dictionary
[ترجمه ترگمان]با او دعوا نکنید، قوم و خویش های خودتان است لغت نامه از جمله
[ترجمه گوگل]با او نمانید؛ او خود و خانواده اش است فرهنگ لغت جمله

4. Such quarrels take place even among one's own kith and kin.
[ترجمه ترگمان]این دعواها حتی در میان قوم و خویش های قوم و kin هم صدق می کند
[ترجمه گوگل]چنین نزاع هایی حتی در بین خود و خانواده اش رخ می دهد

5. No, he's neither kith nor kin to me.
[ترجمه ترگمان]نه، او نه خویشاوند من است و نه خویشاوند من
[ترجمه گوگل]نه، او نه من و نه کین من

6. He has returned to live in Italy, where he'll be surrounded by his kith and kin.
[ترجمه ترگمان]او برگشت تا در ایتالیا زندگی کند، جایی که در آن با قوم و خویش ها احاطه شده بود
[ترجمه گوگل]او در ایتالیا زندگی می کند، جایی که او توسط کیت و سینما احاطه شده است

7. Naval husbands, she said, were loyal to their shipmates ahead of kith, kin or country.
[ترجمه ترگمان]گفت: شوهران تازه نفس، به رفقای their که پیش از ایشان هستند وفادار هستند
[ترجمه گوگل]او گفت، شوهران نیروی دریایی، نسبت به همتایان خود، پیش از کیت، کین یا کشور، وفادار بودند

8. Chinese people living all over the world are our kith and kin.
[ترجمه ترگمان]مردم چین که در سراسر دنیا زندگی می کنند خویشاوند و خویشاوند ما هستند
[ترجمه گوگل]مردم چینی که در سراسر جهان زندگی می کنند، ما و همسایگان ما هستند

9. How could he do such an awful thing to his own kith and kin?
[ترجمه ترگمان]چه گونه می توانست چنین کار وحشتناکی را با دوستان و اقوام خود انجام دهد؟
[ترجمه گوگل]چگونه او می تواند چنین چیز بدی را به خود و خانواده اش انجام دهد؟

10. The vicinity always has many smoker, or parents, or kith and kin, or neighbour, they always blow a cloud because of us.
[ترجمه ترگمان]این حوالی همیشه سیگاری دارد، یا پدر و مادر، یا قوم و خویش، یا همسایه، و یا همسایه، آن ها همیشه یک ابر را به خاطر ما منفجر می کنند
[ترجمه گوگل]مجاورت همیشه سیگاری و یا پدر و مادر، یا همسر و همسایه یا همسایه آنها هستند، آنها همیشه به خاطر ما یک ابر را می کشند


کلمات دیگر: