1. Music is such a nebulous thing.
[ترجمه ترگمان]موسیقی چیز عجیبی است
[ترجمه گوگل]موسیقی چنین چیزی مبهم است
2. 'Normality' is a rather nebulous concept.
[ترجمه ترگمان]Normality یک مفهوم نسبتا گنگ است
[ترجمه گوگل]'Normality' یک مفهوم نسبتا مبهم است
3. She has a few nebulous ideas about what she might like to do in the future, but nothing definite.
[ترجمه ترگمان]او چند تا ایده مبهم در مورد کاری که ممکن است در آینده انجام بدهد، دارد، اما هیچ چیز مشخصی ندارد
[ترجمه گوگل]او چند ایده ای مبهم درباره ی آنچه که او در آینده می خواهم بکند، اما هیچ چیز قطعی نیست
4. Statistics grapples with the quantification of such nebulous concepts as probability, certainty and error.
[ترجمه ترگمان]آمار با the مفاهیم nebulous به عنوان احتمال، قطعیت و خطا دست و پنجه نرم می کند
[ترجمه گوگل]آمار با محاسبه چنین مفاهیم مبهم به عنوان احتمال، اطمینان و خطا چسبیده است
5. A nebulous collective leadership, including the chiefs of the powerful armed forces, may still be holding the balance of power.
[ترجمه ترگمان]یک رهبری جمعی گنگ، از جمله روسای نیروهای مسلح قدرتمند، ممکن است هنوز تعادل قدرت را در دست داشته باشد
[ترجمه گوگل]رهبری جمعی غول پیکر، از جمله رهبران نیروهای مسلح قدرتمند، هنوز هم می تواند توازن قدرت را حفظ کند
6. What results, though, is not a nebulous diffusion of Spenserian energies, but their reinforcement.
[ترجمه ترگمان]با این حال، چیزی که منجر به نفوذ گنگ انرژی های Spenserian می شود، اما تقویت آن ها نیست
[ترجمه گوگل]با این حال، چه نتایجی، انتشار اسپری انرژی Spenserian، اما تقویت آنها نیست
7. And if the figures' location is often nebulous, so are the suggested narratives gripping these people.
[ترجمه ترگمان]و اگر این آمار اغلب مبهم است، روایت های پیشنهادی این افراد را فرا گرفته اند
[ترجمه گوگل]و اگر مکان های ارقام اغلب بی رنگ است، بنابراین روایات پیشنهاد شده برای جذب این افراد است
8. The rules are too nebulous to be applied consistently.
[ترجمه ترگمان]قوانین خیلی مبهمه تا به طور مداوم اعمال شوند
[ترجمه گوگل]این قوانین بیش از حد مبهم است که به طور مداوم مورد استفاده قرار گیرد
9. She got up waveringly, disappearing in the nebulous direction in which the cowgirl had gone.
[ترجمه ترگمان]او از جایش بلند شد و در جهتی که دختر گاوچرون رفته بود ناپدید شد
[ترجمه گوگل]او به طرز وحشیانه ای ناپدید شد و در مسیر ناپایدار که در آن گاوچران رفته بود ناپدید شد
10. Something important, still nebulous, about Solomon in all his glory versus the lilies of the field.
[ترجمه ترگمان]چیزی مهم و هنوز گنگ، درباره سولومون در همه افتخارش در برابر سوسن روی زمینه
[ترجمه گوگل]در مورد سلیمان در تمام جلال خود در برابر نیلوفرینها چیزی مهم، هنوز اشباع است
11. And in some ways, netiquette seems as nebulous a concept as ever.
[ترجمه ترگمان]و به هر حال، netiquette تا به حال مفهوم nebulous به نظر می رسد
[ترجمه گوگل]و در بعضی موارد، نویسه به عنوان یک مفهوم مبهم به نظر می رسد
12. Ideas of fairness in taxation are usually nebulous.
[ترجمه ترگمان]عقاید عدالت در اخذ مالیات معمولا مبهم هستند
[ترجمه گوگل]ایده های منصفانه در مالیات معمولا غم انگیز است
13. The company only had a nebulous idea of the next model of car they would manufacture.
[ترجمه ترگمان]این شرکت فقط ایده nebulous از مدل بعدی اتومبیل هایی بود که تولید می کردند
[ترجمه گوگل]این شرکت فقط یک ایده مبهم از مدل بعدی ماشین تولید کرد