1. the marketplace of ideas
بازار اندیشه ها
2. industries must be able to compete in the free marketplace
صنایع بایستی بتوانند در بازار آزاد رقابت کنند.
3. The firm soon achieved complete dominance in the marketplace.
[ترجمه ترگمان]این شرکت به زودی تسلط کامل خود را در بازار به دست آورد
[ترجمه گوگل]این شرکت به زودی به سلطه کامل در بازار دست یافت
4. The marketplace was where commerce was traditionally carried on.
[ترجمه ترگمان]بازار در جایی بود که تجارت به صورت سنتی ادامه داشت
[ترجمه گوگل]بازار، جایی بود که تجارت به طور سنتی ادامه داشت
5. I'll meet you in the marketplace next to the fountain.
[ترجمه ترگمان]من شما را در بازار کنار فواره ملاقات خواهم کرد
[ترجمه گوگل]من شما را در بازار در کنار چشمه دیدار خواهم کرد
6. I love the hustle and bustle of the marketplace.
[ترجمه ترگمان]من از عجله و پر جنب و جوش بازار خوشم می آید
[ترجمه گوگل]من عجله و شلوغی از بازار را دوست دارم
7. This marketplace was once a hive of activity.
[ترجمه ترگمان]این بازار زمانی مرکز فعالیت بود
[ترجمه گوگل]این بازار یک بار فعالیتی بود
8. The marketplace was filled with delightful smells.
[ترجمه ترگمان]بازار با بوهای خوشی پر شده بود
[ترجمه گوگل]بازار با بوی شاداب پر شده بود
9. The marketplace was jammed with a noisy crowd of buyers and sellers.
[ترجمه ترگمان]بازار مملو از انبوهی از خریداران و فروشندگان بود
[ترجمه گوگل]بازار با جمعیت پر سر و صدا از خریداران و فروشندگان آشفته بود
10. Competition in the financial marketplace has eroded profits.
[ترجمه ترگمان]رقابت در بازار مالی سود را از بین برده است
[ترجمه گوگل]رقابت در بازار مالی، سود را کاهش داده است
11. Companies must be able to survive in the marketplace.
[ترجمه ترگمان]شرکت ها باید قادر به زنده ماندن در بازار باشند
[ترجمه گوگل]شرکت ها باید بتوانند در بازار زندگی کنند
12. The marketplace caters to the requirements of advertisers.
[ترجمه ترگمان]بازار به الزامات تبلیغ کنندگان کمک می کند
[ترجمه گوگل]این بازار به الزامات تبلیغ کنندگان تلقی می شود
13. The marketplace for these products is growing.
[ترجمه ترگمان]بازار این محصولات در حال رشد است
[ترجمه گوگل]بازار برای این محصولات در حال رشد است
14. The debate over vitamins takes place in a marketplace overflowing with supplemental pills, powders and potions.
[ترجمه ترگمان]بحث بر سر ویتامین در یک بازار پر از قرص های مکمل، پودر و معجون جای می گیرد
[ترجمه گوگل]بحث در مورد ویتامین ها در یک بازار پر از قرص های مکمل، پودر و معجون ها اتفاق می افتد
15. The market place is hemmed in by shops and banks.
[ترجمه ترگمان]بازار توسط مغازه ها و بانک ها احاطه شده است
[ترجمه گوگل]بازار در مغازه ها و بانک ها تقسیم شده است
16. She threaded her way through the crowded market place.
[ترجمه ترگمان]او راهش را از میان بازار شلوغ باز کرد
[ترجمه گوگل]او راه خود را از طریق بازار شلوغ باز کرد
17. The usual group of shops occupies the market place today, with a new up-to-date health centre.
[ترجمه ترگمان]گروه معمول فروشگاه ها، امروز، با یک مرکز بهداشت به روز جدید، جایگاه بازار را اشغال کرده است
[ترجمه گوگل]گروه معمولی مغازه امروز بازار را با یک مرکز بهداشتی جدید به روز می کند
18. A trawl I made through three small-ad market place papers yielded around four pages of diesel cars per 300-400 page issue.
[ترجمه ترگمان]یک trawl که من از طریق سه آگهی در بازار کوچک ایجاد کردم در حدود چهار صفحه از خودروهای دیزلی در هر ۳۰۰ تا ۴۰۰ صفحه بود
[ترجمه گوگل]یک تریل که من از طریق سه آگهی بازار کوچک ساختم حدود 400 صفحه از اتومبیل های دیزلی در هر صفحه 300 تا 400 صفحه ساخته شد
19. The inevitable result was over-capacity in the market place followed by a vicious price war.
[ترجمه ترگمان]نتیجه اجتناب ناپذیر، بیش از حد در بازار بود و پس از آن یک جنگ با قیمت باطل اعلام شد
[ترجمه گوگل]نتیجه اجتناب ناپذیر ظرفیت بیش از حد در بازار بود و پس از آن یک جنگ قیمت طلبی
20. Many other companies supply products to this market place with varying degrees of compatibility.
[ترجمه ترگمان]بسیاری از شرکت ها محصولات خود را با درجات مختلفی از سازگاری به این بازار عرضه می کنند
[ترجمه گوگل]بسیاری از شرکت های دیگر محصولات خود را به این بازار عرضه می کنند و با درجات متفاوت سازگاری دارند
21. Crowds thronged the market place.
[ترجمه ترگمان]جمعیت در میدان ازدحام کرده بود
[ترجمه گوگل]کارکنان بازار را تکان دادند
22. The whole cast muster in the market place before breaking into extravagant variations of the tarantella.
[ترجمه ترگمان]همه بازیگران، پیش از آنکه به تغییرات عجیب و غریب of دست بزنند، در میدان بازار جمع شدند
[ترجمه گوگل]قبل از شکستن تفاوتهای عجیب و غریب تارانتلا، کل بازیگران را در بازار قرار دهید
23. The competitive pressures of the market place have restrained industrial designers from the austerities that afflicted architects.
[ترجمه ترگمان]فشارهای رقابتی در بازار، طراحان صنعتی را از the که معماران را تحت تاثیر قرار داده است جلوگیری کرده است
[ترجمه گوگل]فشارهای رقابتی بازار، طراحان صنعتی را از ریاکارانه هایی که معماران را تحت تأثیر قرار می دهند، محروم کرده است
24. In the mid 1850s the market place was unpaved and manure, offal and dung were often thrown into the square.
[ترجمه ترگمان]در اواسط دهه ۱۸۵۰، محل بازار بدون سنگفرش و کود بود، و کود و کود اغلب به میدان ریخته می شد
[ترجمه گوگل]در اواسط دهه 1850، بازار به طور غیرمستقیم نبود و کود، علوفه و کود را اغلب به مربع پرتاب کردند
25. The market place can be confusing but Trader Horn picks his way through the mire Going for the grand tour.
[ترجمه ترگمان]مکان بازار می تواند گیج کننده باشد اما Trader هورن راه خود را از طریق باتلاق انتخاب می کند که به دنبال یک تور بزرگ باشد
[ترجمه گوگل]بازار می تواند گیج کننده باشد، اما معامله گران هورن از راه رفتن در مسیر رفتن برای تور بزرگ می آید
26. Employers operate in a competitive market place.
[ترجمه ترگمان]کارفرمایان در یک بازار رقابتی فعالیت می کنند
[ترجمه گوگل]کارفرمایان در یک بازار رقابتی کار می کنند
27. The peasant bought a bag of chemical fertiliser in the market place.
[ترجمه ترگمان]کشاورز یک کیسه کود شیمیایی در بازار خرید
[ترجمه گوگل]دهقان یک کیسه کودهای شیمیایی را در بازار خریداری کرد
28. The peasant bought a bag of chemical fertilizer in the market place.
[ترجمه ترگمان]دهقان یک کیسه کود شیمیایی را در محل بازار خرید
[ترجمه گوگل]دهقان یک کیسه کودهای شیمیایی را در بازار خریداری کرد
29. With a beady eye he watches the drama of the market place.
[ترجمه ترگمان]با چشم ریز نقش بازار را تماشا می کند
[ترجمه گوگل]با یک چشم خالکوبی او درام بازار را تماشا می کند