کلمه جو
صفحه اصلی

malapropism


معنی : سوء استعمال کلمات، استعمال غلط و عجیب و غریب لغات
معانی دیگر : (کاربرد عوضی و خنده آور واژه ها به ویژه واژه های قلمبه سلمبه و خود نمایانه) دژ کاربرد واژه ها، اشتباه لپی (در کاربرد واژه)، گنده پرانی

انگلیسی به فارسی

استعمال غلط وعجیب وغریب لغات، سو استعمال کلمات


ناباروری، سوء استعمال کلمات، استعمال غلط و عجیب و غریب لغات


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
• : تعریف: the humorous or ridiculous misuse of a word, esp. by using a word that sounds similar to the correct word, but whose meaning is inappropriate, as in "waddling in self-pity," rather than "wallowing".

- She accused him of "waddling in self-pity," which had them both laughing at her malapropism.
[ترجمه ترگمان] او را متهم کرد که در حال waddling در حال pity است و هر دو به her می خندیدند
[ترجمه گوگل] او او را متهم کرد که 'در دل خود غمگین است'، که هر دو آنها را خنده دار در malapropism او

• absurd misuse of words (especially the confusion of words which have a similar sound but a different meaning)

مترادف و متضاد

سوء استعمال کلمات (اسم)
malapropism

استعمال غلط و عجیب و غریب لغات (اسم)
malapropism

جملات نمونه

1. In spite of his inane malapropisms, he can talk circles around everyone else in the book.
[ترجمه ترگمان]به رغم حرف های پوچ و پوچ بودنش، اون می تونه دور و بر هر کس دیگه ای که تو این کتاب هست حرف بزنه
[ترجمه گوگل]به رغم ناسازگاری های بی نظیرش، او می تواند در برابر هر کس دیگری در این کتاب بحث کند

2. This is really a kind of malapropism.
[ترجمه ترگمان]این واقعا نوعی malapropism است
[ترجمه گوگل]این واقعا نوعی malapropism است

3. Malapropism, a special language phenomenon as well as a kind of rhetoric method, has not yet caused enough attention is rhetoric circles.
[ترجمه ترگمان]Malapropism، یک پدیده زبان خاص و هم چنین روش معانی بیان، هنوز به اندازه کافی توجه کافی را به خود جلب نکرده است
[ترجمه گوگل]Malapropism، یک پدیده زبان ویژه و همچنین یک نوع روش سخنوری، هنوز توجه کافی به محافل لفظی نداشته است

4. There is a malapropism in his paper.
[ترجمه ترگمان] یه \"malapropism\" توی روزنامه اش - ه
[ترجمه گوگل]در مقاله او یک malapropism وجود دارد

5. This paper tries to search translation strategies of malapropism from Chinese to English by analyzing samples.
[ترجمه ترگمان]این مقاله سعی دارد با تجزیه و تحلیل نمونه ها استراتژی های ترجمه of از زبان چینی به انگلیسی را جستجو کند
[ترجمه گوگل]این مقاله تلاش دارد تا با تجزیه و تحلیل نمونه ها، استراتژی های ترجمه ناباروری را از چینی به انگلیسی جستجو کند

6. However, the five basic principles set up here on the basis of the theory of information equivalence, are available for translating English malapropism .
[ترجمه ترگمان]با این حال، پنج اصل اساسی که در اینجا براساس تئوری برابری اطلاعات تشکیل شده اند برای ترجمه malapropism انگلیسی موجود هستند
[ترجمه گوگل]با این وجود، پنج اصل اساسی که در اینجا بر اساس نظریه هم ارزیابی اطلاعات ایجاد شده است، برای ترجمه ناقص انگلیس انگلیسی در دسترس هستند

7. In fact, I was to say that was only a malapropism, and I was very ugly .
[ترجمه ترگمان]راستش، می خواستم بگویم که فقط یک malapropism بود و من هم خیلی زشت بودم
[ترجمه گوگل]در حقیقت، من باید بگویم که این تنها یک جنایتکار بود و من خیلی زشت بودم

پیشنهاد کاربران

The wrong use of one word instead of another word because they sound similar to each other - - استفاده اشتباه از یک کلمه بجای کلمه ایی دیگر ب دلیل شباهت تلفظی آنها ب یکدیگر

به کار بردن کلمه ی اشتباه
وقتی یه کلمه بصورت سهوی به جای یه کلمه دیگه بکار میره که یه حالت طنز به جمله یا گفته مون میده
مثال:

She's as headstrong as an allegory on the banks of the Nile. ( substituted "allegory" for "alligator"

اشتباه لپی


کلمات دیگر: