کلمه جو
صفحه اصلی

lavage


معنی : انجدان رومی، شستشوی معده یازخم
معانی دیگر : (پزشکی) شستشو (شکم یا روده ها یا سینوس ها و غیره)، شویش، شستشو دادن زخم

انگلیسی به فارسی

(گیاه‌شناسی) انجدان رومی، شستشوی معده یازخم، شستشو دادن(زخم)


لواژ، انجدان رومی، شستشوی معده یازخم


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
• : تعریف: a cleaning or washing out, as of the sinuses or digestive organs, by repeated water injections.

• rinsing, washing; irrigation, cleansing (medicine); cleansing of the stomach (medicine)

مترادف و متضاد

انجدان رومی (اسم)
lavage, lovage

شستشوی معده یا زخم (اسم)
lavage

جملات نمونه

1. The influence of lavage was evaluated by comparing the corresponding concentrations on both days.
[ترجمه ترگمان]تاثیر of با مقایسه غلظت های متناظر در هر دو روز مورد ارزیابی قرار گرفت
[ترجمه گوگل]تأثیر لواژ با مقایسه مقادیر متناظر در هر دو روز مورد بررسی قرار گرفت

2. Bronchoalveolar lavage(BALF)and analysis of cellular type are a routine measurement for diffuse parenchymal lung diseases(DPLD).
[ترجمه ترگمان]bronchoalveolar lavage (BALF)و آنالیز نوع سلولی، یک اندازه گیری روتین برای انتشار diffuse بیماری های ریوی هستند
[ترجمه گوگل]لارو برونکلو آلوئولار (BALF) و تجزیه و تحلیل نوع سلولی یک اندازه گیری معمول برای بیماری های منتشر پانکیمال ریه (DPLD) می باشد

3. Gastric lavage with lime water maybe performed by a physician.
[ترجمه ترگمان]Gastric lavage با آب لیمو ممکن است توسط یک پزشک انجام شود
[ترجمه گوگل]لواژ معده با آب آهک ممکن است توسط یک پزشک انجام شود

4. The bronchial lavage has achieved a good effect in diagnosing diseases of air duct in neonatus clinic.
[ترجمه ترگمان]lavage bronchial به یک اثر خوب در تشخیص بیماری های مجاری هوایی در کلینیک neonatus دست یافته است
[ترجمه گوگل]لارو برونش اثر خوبی در تشخیص بیماری مجاری هوا در درمانگاه نوزادان به دست می دهد

5. Gastric lavage is preferable to emetics in poisoning.
[ترجمه ترگمان]عمل کوچک کردن معده نسبت به emetics in است
[ترجمه گوگل]لواژ معده در معرض مسمومیت بهتر است

6. A lavage is a liquid that doctors introduce into the lung to wash out unwanted material.
[ترجمه ترگمان]lavage مایعی است که پزشکان وارد ریه می شوند تا مواد ناخواسته را شستشو دهند
[ترجمه گوگل]لارو مایع است که پزشکان برای رفع مواد ناخواسته وارد ریه می شوند

7. Methods Bronchial biopsies and bronchoalveolar lavage ( BAL) were performed on 12 asthmatic patients and 10 control subjects with fibreoptic bronchoscopy .
[ترجمه ترگمان]روش های bronchial biopsies و bronchoalveolar lavage (bal)در ۱۲ بیمار مبتلا به آسم و ۱۰ سوژه کنترلی با fibreoptic bronchoscopy انجام شد
[ترجمه گوگل]روش های بیوپسی برونکلی و لارو برونکلو آلوئولار (BAL) بر روی 12 بیمار مبتلا به آسم و 10 نفر از افراد کنترل شده با برونکوسکوپی فیبروپتیک انجام شد

8. Conclusion:Abdominocentesis, peritoneal lavage, ultrasonic B and X ray examinations played an important role in the diagnosis of closed abdominal injuries with high accuracy and simplicity.
[ترجمه ترگمان]نتیجه گیری: Abdominocentesis، peritoneal lavage، ultrasonic B و اشعه ایکس، نقش مهمی در تشخیص جراحت های کمر بسته با دقت بالا و سادگی ایفا کردند
[ترجمه گوگل]نتیجه گیری: شکستگی Abdominocentesis، لواژی صفاقی، امواج اولتراسونیک B و اشعه X در تشخیص آسیب های شکمی بسته با دقت و سادگی بسیار مهم بوده است

9. Methods: Gastric lavage with gastrotomy and meticulous nursing care were applied in the treatment of 1cases of oral drug poisoning.
[ترجمه ترگمان]روش ها: Gastric lavage با مراقبت های پرستاری دقیق و دقیق در درمان ۱ مورد مسمومیت با مواد مخدر اعمال شد
[ترجمه گوگل]روش ها: لواژ معده با گاستروتومی و مراقبت های پرستاری دقیق در درمان 1 مورد مسمومیت دارویی استفاده می شود

10. Along with gastric lavage, you recommend the P . O . administration of a 5 % solution of structure.
[ترجمه ترگمان]همراه با lavage (gastric gastric)، [ p ] را توصیه می کنید ا مدیریت یک راه حل ۵ % سازه
[ترجمه گوگل]همراه با لارو معده شما P را توصیه می کنید O تزریق محلول 5٪ از ساختار

11. Objective : To evaluate the effect of Bronchoalveolar lavage ( BAL ) with azithromycin ( AZM ) to treat pediatric pneumonia.
[ترجمه ترگمان]هدف: ارزیابی اثر of lavage (bal)با azithromycin (AZM)برای درمان ذات الریه کودکان
[ترجمه گوگل]هدف: ارزیابی اثر لارو برونکوآلوئولار (BAL) با آزیترومایسین (AZM) برای درمان پنومونی کلیوی

12. A case of stomach perforation during gastric lavage for chlordiazepoxide poisoning is reported.
[ترجمه ترگمان]یک مورد از perforation معده در طول lavage معده برای مسمومیت chlordiazepoxide گزارش شده است
[ترجمه گوگل]گزارش مواردی از سوراخ شدن معده در طی لواژ معده برای مسمومیت با کلردیاازپوکساید گزارش شده است

13. Bronchoalveolar lavage is the best treatment up to now.
[ترجمه ترگمان]شستشوی مغزی بهترین درمان در حال حاضر است
[ترجمه گوگل]لارو برونکوه آلوئولار بهترین درمان تاکنون است

14. The eosinophils in broncho-alveolar lavage fluid (BALF) were separated by density gradient centrifugation.
[ترجمه ترگمان]فشارسنج در سیال broncho - alveolar lavage (BALF)با centrifugation گرادیان چگالی جدا شد
[ترجمه گوگل]ائوزینوفیل ها در مایع لاروی برونکلی آلوئولار (BALF) با سانتریفیوژ گرادیان چگالی جدا شدند

15. Ten days after presentation(sentence dictionary), she developed Pneumocystis carinii pneumonia which was confirmed by identification of the organism in bronchial lavage specimens.
[ترجمه ترگمان]ده روز پس از معرفی (فرهنگ لغت)، او pneumocystis carinii pneumonia را ایجاد کرد که با شناسایی ارگانیسم در نمونه های bronchial مورد تایید قرار گرفت
[ترجمه گوگل]ده روز پس از ارائه (فرهنگ لغت جمله) او Pneumocystis carinii pneumonia را ایجاد کرد که با شناسایی ارگانیزم در نمونه های لارو برونش تایید شد

پیشنهاد کاربران

درمورر مفصلی تخلیه مفصل

مایع حاصل از شستشو ی ارگانهایی مانند معده و ریه


کلمات دیگر: