1. Look at a manlike he's the devil, and you'll never understand his motives.
[ترجمه ترگمان]به یک مرد مانند که شیطان است نگاه کن و هیچ وقت motives را نخواهی فهمید
[ترجمه گوگل]به مردی نگاه کنید که شیطان است و هرگز انگیزه های او را درک نمی کنید
2. People bring forth requirement for more natural and manlike synthesis speech. But there is still a big gap between the requirements and what we have got.
[ترجمه ترگمان]افراد نیاز به بیان سنتز طبیعی تر و manlike دارند اما هنوز یک شکاف بزرگ بین الزامات و آنچه که داریم وجود دارد
[ترجمه گوگل]مردم نیاز به گفتار سنتز طبیعی و انسانی بیشتری دارند اما هنوز شکاف بزرگی بین الزامات و آنچه ما داریم وجود دارد
3. For decades, large, hairy, manlike beasts called Bigfoot e occasionally been reported by eyewitnesses across America.
[ترجمه ترگمان]چندین دهه است که حیوانات بزرگ، پرمو و manlike به نام Bigfoot به عنوان شاهدان عینی در سراسر آمریکا گزارش شده اند
[ترجمه گوگل]چندین دهه، حیوانات بزرگ، مودار، مردانه به نام Bigfoot و گاهی اوقات شاهدان عینی در سراسر آمریکا گزارش شده است
4. For decades, large, hairy, manlike beasts called Bigfoot have occasionally been reported by eyewitnesses across America.
[ترجمه ترگمان]چندین دهه است که حیوانات بزرگ و پرمو به نام Bigfoot به عنوان شاهدان عینی در سراسر آمریکا گزارش شده اند
[ترجمه گوگل]چندین دهه، شاهدان عینی در آمریکا گاهی اوقات گزارش می کنند که حیوانات بزرگ، مودار، مردانه به نام بیگ فو تان گزارش شده اند
5. For decades, large, hairy, manlike beasts called Bigfoot have occasionally been reported by eyewitnesses across Bmerica.
[ترجمه ترگمان]چندین دهه است که حیوانات بزرگ و پرمو به نام Bigfoot به عنوان شاهدان عینی در سراسر Bmerica گزارش شده اند
[ترجمه گوگل]چندین دهه، شاهدان عینی در سراسر بماریا، گاوهای بزرگ، مودار، مردانه به نام بیبفوت گاهی گزارش شده است
6. DO, who, though she carried a manlike outside, had a true woman's heart, and feared to look on her own sword?
[ترجمه ترگمان]چه کسی، با وجود یک مرد مانند بیرون آمدن از بیرون، قلب یک زن واقعی داشت و می ترسید که به شمشیر خود نگاه کند؟
[ترجمه گوگل]DO، کسی که، هرچند او مردی بیرون را حمل کرد، قلب زن واقعی داشت، و از ته دلش به شمشیرش نگاه می کرد؟
7. Men regarded the women pioneers in this movements as very manlike .
[ترجمه ترگمان]مردان به زنان پیشگام در این حرکات به عنوان very نگاه می کردند
[ترجمه گوگل]مردان، زنان پیشگام در این جنبش ها را بسیار مردانه میدانستند
8. In This paper discusses the fact that it is a trend accordance with the table tennis law that sportswoman has manlike technology.
[ترجمه ترگمان]در این مقاله به این حقیقت می پردازیم که این یک روند مطابق با قانون تنیس روی میز است که sportswoman تکنولوژی manlike دارد
[ترجمه گوگل]در این مقاله در مورد این واقعیت است که مطابق با قوانین تنیس روی میز است که ورزشکار دارای فن آوری manlike است
9. Horizon takes audience on an exceptional travelling into the manlike memory.
[ترجمه ترگمان]افق باعث می شود که بینندگان در یک سفر استثنایی به حافظه manlike شرکت کنند
[ترجمه گوگل]افق مخاطبان را در سفرهای استثنایی به حافظه مردانه می برد