کلمه جو
صفحه اصلی

legman


معنی : پادو، خبرنگار محلی
معانی دیگر : (خبرگزاری) پادو خبری (که رویدادها را برای ویرایش و پخش به اداره ی مرکزی گزارش می دهد)، خبرگزار سیار

انگلیسی به فارسی

خبرنگار محلی، پادو


لگن، خبرنگار محلی، پادو


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
حالات: legmen
• : تعریف: anyone whose job is to run errands or gather information.

• pageboy, one who collects information for a newspaper

مترادف و متضاد

پادو (اسم)
peon, footman, lackey, page, busboy, scullion, errand boy, flunkey, flunky, footboy, lacquey, legman

خبرنگار محلی (اسم)
legman


کلمات دیگر: