کلمه جو
صفحه اصلی

manuscript


معنی : نوشته، دست خط، نسخه خطی، کتاب خطی
معانی دیگر : دست نویس (نوشته شده با دست یا ماشین تحریر ولی چاپ نشده)، نسخه ی خطی (و معمولا قدیمی و مربوط به دوران پیش از اختراع چاپ)

انگلیسی به فارسی

دستخط، کتاب خطی، نسخه خطی، نوشته


دست خط، نسخه خطی


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
(1) تعریف: a text as prepared by the author to submit for publication.
مشابه: copy, draft, submission, text

- She sent the manuscript of her play to one publisher after another.
[ترجمه ش.] او دست نویس نمایش نامه خود را یکی پس از دیگری برای ناشران فرستاد.
[ترجمه گنج جو] نمایشنامه ای رو که دستنویس کرده بود به چند تا ناشر فرستاد.
[ترجمه ترگمان] دستنوشته خود را پس از دیگری برای یکی از ناشران فرستاد
[ترجمه گوگل] او نسخ خطی بازی خود را به یکی از ناشران پس از دیگری فرستاد
- The editor returned his manuscript with a note suggesting that it was far too long.
[ترجمه ترگمان] سردبیر نامه خود را با یادداشتی برگرداند که حاکی از آن بود که خیلی طولانی است
[ترجمه گوگل] سردبیر مجله خود را با یک یادداشت نشان داد که نشان می دهد که خیلی طولانی است

(2) تعریف: a handwritten text, or handwriting as distinguished from print.
مشابه: codex, handwriting, longhand, script, scroll, text

- He couldn't remember the whole speech, and he frequently looked at his crumpled manuscript.
[ترجمه ترگمان] او نمی توانست کل نطق را به خاطر بیاورد، و او بارها به دست خط مچاله شده اش نگاه می کرد
[ترجمه گوگل] او نمیتوانست کل سخنرانی را به خاطر بسپارد و او اغلب به نسخه خطی آن نگاه کرد
- The pharmacist found it difficult to decipher the doctor's manuscript.
[ترجمه ترگمان] داروساز این را دشوار یافت که دست نوشته دکتر را کشف کند
[ترجمه گوگل] داروساز دشوار است که نسخه خطی دکتر را کشف کند
صفت ( adjective )
• : تعریف: handwritten or typed, as distinct from printed.
مشابه: draft, rough, typed

- A manuscript copy of the play still exists.
[ترجمه ترگمان] نسخه خطی این نمایشنامه هنوز وجود دارد
[ترجمه گوگل] یک کپی دست نویس از بازی هنوز وجود دارد

• written composition or document; author's text to be submitted for publication
written by hand
a manuscript is the typed or handwritten version of a book before it is printed.
a manuscript is also an old document that was written by hand before the printing press was invented.

دیکشنری تخصصی

[ریاضیات] نسخه ی خطی

مترادف و متضاد

نوشته (اسم)
record, deposition, writing, opus, inscription, epigraph, manuscript, writ, scrip, paperwork

دست خط (اسم)
hand, writing, script, longhand, manuscript, handwriting, rescript

نسخه خطی (اسم)
manuscript

کتاب خطی (اسم)
manuscript

book, script


Synonyms: article, composition, document, hard copy, palimpsest, text


جملات نمونه

1. manuscript of a low date
نسخه ی خطی سنوات اخیر

2. a manuscript which is full of emendations
دست نویسی که پر از حک و اصلاح است

3. the manuscript had been badly interpolated
نسخه ی خطی به طور بدی تحریف شده بود.

4. this manuscript is full of lacunas
این دست نوشته از قلم افتادگی زیادی دارد.

5. a valuable manuscript of shahnameh
یک نسخه ی خطی پرارزش شاهنامه

6. he delivered the manuscript of his book to the publisher
او متن دست نویس کتابش را به ناشر تحویل داد.

7. to cut a manuscript
متن را کوتاه کردن

8. to submit a manuscript for publication
دست نوشته را به نشر (به ناشر) عرضه کردن

9. an evident erasure in the manuscript
پاک شدگی آشکار در دست نوشته

10. only a few fragments of the manuscript have survived and they are not legible
فقط چند پاره از آن نسخه ی خطی باقی مانده است و آن هم خوانا نیست.

11. it took us hours to style the manuscript
ساعت ها طول کشید تا متن را اصلاح کردیم.

12. they announced the find of an important manuscript
یافتن نسخه ی خطی مهمی را اعلام کردند.

13. he collated the printed text with the original manuscript
او متن چاپ شده را با نسخه اصلی مقابله کرد.

14. The manuscript is just one of the treasures in their possession .
[ترجمه ترگمان]دست نویس فقط یکی از جواهرات آن ها است
[ترجمه گوگل]این دستنوشته تنها یکی از گنجینه های موجود است

15. I read his novel in manuscript.
[ترجمه ترگمان]رمان او را در دست نوشت
[ترجمه گوگل]رمان من را در دستنوشت خواند

16. He cancelled many unnecessary words in his manuscript.
[ترجمه ترگمان]او بسیاری از کلمات غیرضروری را در دست نوشته خود لغو کرد
[ترجمه گوگل]او بسیاری از کلمات غیر ضروری را در دستنوشته خود لغو کرد

17. Who's pissing about with my manuscript? They're all out of order.
[ترجمه ترگمان]کی داره در مورد دست نویس من عصبانی می شه؟ همه چیز مرتب و منظم است
[ترجمه گوگل]چه کسی در مورد دست نویس من چکار می کند؟ آنها همه چیز را فراموش کرده اند

18. The manuscript had yellowed / was yellowed with age.
[ترجمه ترگمان]دست نویس به مرور زمان زرد شده بود و به مرور زمان زرد شده بود
[ترجمه گوگل]این دستنوشته با زرد / زرد شد با سن

19. The original manuscript has been lost.
[ترجمه ترگمان]نسخه اصلی از دست رفته است
[ترجمه گوگل]دستنوشته اصلی از بین رفته است

He delivered the manuscript of his book to the publisher.

او متن دست‌نویس کتابش را به ناشر تحویل داد.


They found those ancient manuscripts in a cave.

آن نسخه‌های خطی قدیمی را در یک غار پیدا کردند.


a valuable manuscript of Shahnameh

یک نسخه‌ی خطی پرارزش شاهنامه


پیشنهاد کاربران

حیطه - زمینه

متن یا نوشته ی پیش نویس

- دست نوشته

پیش نویس اولیه؛ لزوما دست نویس نیست و میتونه تایپ شده هم باشه. الان همه ریسرچر ها وقتی بخوان یه مقاله رو بفرستن واسه یه ژورنال میگن منیوسکریپتش رو سابمیت کردیم. یعنی پیش نویس اولیه رو میفرستند و منتظر نظر داوران میمونن.

پیش نوشته


کلمات دیگر: