کلمه جو
صفحه اصلی

marabout


معنی : روحانی، نوعی ابریشم خام، لک لک افریقایی، ادم سبزه یا گندم گون
معانی دیگر : (از عربی: مرابط)، (در افریقای شمالی) راهب، پارسا، مرقد شخص مقدس یا روحانی، پر لک لک

انگلیسی به فارسی

(جانورشناسی) لک لک آفریقایی، پر لک لک، نوعی ابریشم خام، آدم سبزه یا گندم گون، روحانی


مارابوت، روحانی، لک لک افریقایی، نوعی ابریشم خام، ادم سبزه یا گندم گون


مترادف و متضاد

روحانی (اسم)
priest, clergyman, clergy, spiritualist, marabout

نوعی ابریشم خام (اسم)
marabout, marabou

لک لک افریقایی (اسم)
marabout, marabou

ادم سبزه یا گندمگون (اسم)
marabout, marabou


کلمات دیگر: