کلمه جو
صفحه اصلی

kitchen garden


معنی : باغ مخصوص سبزیکاری، جالیز
معانی دیگر : باغچه ی سبزی کاری خانگی (که محصول آن در خود منزل مصرف می شود)، باغ خانگی، باه مخصوص سبزیکاری سبزی کار ی، بستان

انگلیسی به فارسی

باغ مخصوص سبزیکاری


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
مشتقات: kitchen gardener (n.)
• : تعریف: a garden in which vegetables, and sometimes herbs and fruit, are grown for personal use.

• garden for growing vegetables and plants used in cooking
a kitchen garden is a part of a garden in which vegetables, herbs, and fruit are grown.

مترادف و متضاد

باغ مخصوص سبزیکاری (اسم)
kitchen garden

جالیز (اسم)
kitchen garden

جملات نمونه

1. The kitchen garden was full to overflowing with fresh vegetables.
[ترجمه ترگمان]حیاط آشپزخانه پر از سبزیجات تازه بود
[ترجمه گوگل]باغ آشپزخانه پر از سبزیجات تازه بود

2. At the risk of sounding smug, my ornamental kitchen garden gave me no such problems.
[ترجمه ترگمان]با وجود ریسکی که به نظر می رسید، باغچه آراسته من هیچ مشکلی به من نداد
[ترجمه گوگل]در معرض خطر صدای خشن، باغ وحش باغبانی زینتی من چنین مشکلی را به من نداد

3. The next day they wandered out of the kitchen garden.
[ترجمه ترگمان]روز بعد از حیاط آشپزخانه بیرون رفتند
[ترجمه گوگل]روز بعد آنها از باغ آشپزخانه سرگردان شدند

4. The fourth section is the Kitchen Garden with an avenue of Ballerina fruit trees, trained cherries and golden-leaved hazels.
[ترجمه ترگمان]بخش چهارم یک باغ آشپزخانه با خیابانی از درختان میوه ballerina، گیلاس ها و برگ های طلایی است
[ترجمه گوگل]بخش چهارم باغ آشپزخانه با یک خیابان از درختان میوه بالرین، گیلاس های آموزش داده شده و فندق گل طلایی است

5. I got on with my kitchen garden.
[ترجمه ترگمان] من با باغچه آشپزخونه ام تماس گرفتم
[ترجمه گوگل]من با باغ آشپزخانه ام کنارم

6. Rotary cultivators are ideal in the kitchen garden for digging and preparing seed beds quickly, particularly on difficult soils.
[ترجمه ترگمان]پرورش دهندگان روتاری در باغ آشپزخانه برای حفر و آماده سازی سریع بس تر بذر، به ویژه در زمین های سخت، ایده آل هستند
[ترجمه گوگل]کولتیواتور روتاری در باغ آشپزخانه ای مناسب برای حفاری و تهیه بذر بذر به ویژه در خاک های دشوار است

7. It was then time to dig over the kitchen garden, although we now had help.
[ترجمه ترگمان]آن وقت وقتش بود که باغچه آشپزخانه را حفر کنم، هرچند که حالا کمک داشتیم
[ترجمه گوگل]وقت آن است که در باغ آشپزخانه غرق شویم، اگرچه اکنون ما به آن کمک کرده ایم

8. At the end of the kitchen garden, by the stile to the open fields, he had looked back.
[ترجمه ترگمان]در انتهای باغ، کنار نرده در مزارع باز، به پشت سر نگاه کرده بود
[ترجمه گوگل]در انتهای باغ آشپزخانه، توسط سبک به زمینه های باز، او به عقب نگاه کرد

9. The kitchen garden has a large conservatory with an old vine and cucumber frames straight out of Beatrix Potter.
[ترجمه ترگمان]باغ آشپزخانه یک گلخانه بزرگ با تاک کهن و قاب های خیار درست از هری پاتر دارد
[ترجمه گوگل]باغ آشپزخانه دارای سالن های بزرگی با یک انگور قدیمی و فریم های خیار مستقیما از Beatrix Potter است

10. The hotel have its own kitchen garden.
[ترجمه ترگمان]هتل باغ خودش را دارد
[ترجمه گوگل]هتل دارای باغ آشپزخانه خود است

11. A kitchen garden, It'smells of herbs in the day, jasmine in the evening.
[ترجمه ترگمان]یک باغ آشپزخانه، بوی گیاهان در آن روز، یاسمن در شامگاه
[ترجمه گوگل]یک باغ آشپزخانه، آن روزها از سبزیجات، یاسمن در شب است

12. Don't trust a goat with the kitchen garden, or a wolf with sheepfold.
[ترجمه ترگمان]به یک بز با باغ آشپزخانه یا یک گرگ در آغل گوسفند اعتماد نکن
[ترجمه گوگل]به یک بز با باغ آشپزخانه یا یک گرگ با گوسفند اعتماد نکنید

13. The hotel has its own kitchen garden.
[ترجمه ترگمان]هتل باغ خودش را دارد
[ترجمه گوگل]این هتل دارای باغ آشپزخانه خود است

14. A horse takes them on errands, and a kitchen garden helps keep them well fed.
[ترجمه ترگمان]یک اسب برای انجام دادن کارها به آن ها نیاز دارد، و یک باغچه آشپزخانه به آن ها کمک می کند که به خوبی تغذیه کنند
[ترجمه گوگل]اسب آنها را بر فراز می گیرد و یک باغ آشپزخانه به آنها کمک می کند تا آنها را به خوبی تغذیه کنند

پیشنهاد کاربران

جالیز - زمینی که در آن صیفی جات و سبزیجات کشت میشود


کلمات دیگر: