کلمه جو
صفحه اصلی

kinsfolk


معنی : خویشاوندان، قوم و خویشان
معانی دیگر : رجوع شود به: kinfolk

انگلیسی به فارسی

خویشاوندان، قوم و خویشان


kinsfolk، خویشاوندان، قوم و خویشان


انگلیسی به انگلیسی

اسم جمع ( plural noun )
• : تعریف: variant of kinfolk.

• relatives, family, kin

مترادف و متضاد

خویشاوندان (اسم)
kinfolk, kinsfolk

قوم و خویشان (اسم)
kinsfolk

جملات نمونه

1. Poor Emily. Her kinsfolk should come to her.
[ترجمه ترگمان] امیلی بیچاره kinsfolk هم باید پیش او بروند
[ترجمه گوگل]ضعیف امیلی خواهرزاده اش باید به او برسد

2. Swiftly they overran the island, driving their dark kinsfolk into the sea.
[ترجمه ترگمان]به سرعت جزیره را ترک می کنند و kinsfolk را به دریا می زنند
[ترجمه گوگل]به سرعت آنها جزیره را جذب کردند، و آنها را به دریا می بردند

3. Band members are generally kinsfolk, related by descent or marriage.
[ترجمه ترگمان]اعضای گروه به طور کلی با نژاد یا ازدواج مرتبط هستند
[ترجمه گوگل]اعضای گروه به طور کلی ازدواج کرده اند یا ازدواج کرده اند

4. David Harris: The kinsfolk is so warm, I wish I crapper join.
[ترجمه ترگمان]دیوید هریس: The خیلی گرم است، من آرزو می کنم که بتوانم به آن ها ملحق شوم
[ترجمه گوگل]دیوید هریس: زوجین خیلی گرم هستند، من آرزو می کنم که با هم بخوریم

5. Kinsfolk appellation is the kinfolks system reflection in language.
[ترجمه ترگمان]نام kinsfolk عبارت است از بازتاب سیستم kinfolks در زبان
[ترجمه گوگل]توصیف Kinsfolk بازتاب سیستم kinfolks در زبان است

6. They can be friend and kinsfolk, play companion.
[ترجمه ترگمان]آن ها می توانند دوست و kinsfolk باشند، رفیق بازی کنند
[ترجمه گوگل]آنها می توانند دوست و همسایه باشند، همدم بازی کنند

7. My kinsfolk have failed, and my familiar friends have forgotten me.
[ترجمه ترگمان]kinsfolk شکست خورده و دوستان صمیمی من مرا فراموش کرده اند
[ترجمه گوگل]زوج های من شکست خورده اند و دوستان آشنا من مرا فراموش کرده اند

8. Kinsfolk appellation is the kinsfolk system reflection in language.
[ترجمه ترگمان]این نام kinsfolk، بازتابی از سیستم kinsfolk در زبان است
[ترجمه گوگل]نام و نام خانوادگی Kinsfolk بازتاب سیستم جنبش در زبان است

9. He has no kinsfolk in America.
[ترجمه ترگمان]او هم در آمریکا kinsfolk ندارد
[ترجمه گوگل]او در آمریکا هیچ کیست؟

10. The Elf fleets cleared the northern seas of their Naggarothi kinsfolk. Trade routes lost during the Sundering were re-opened.
[ترجمه ترگمان]کشتی های الفی، دریاهای شمالی of را از هم باز کردند مسیرهای تجاری که در طی the گم شده بودند دوباره بازگشایی شدند
[ترجمه گوگل]ناوگان الف، دریاهای شمال قربانیان نگارتوتی خود را پاکسازی کردند مسیرهای تجاری که در طول ساندرینگ از دست رفته باز شد

11. Their progeny is secure in their sight ; they see before them their kinsfolk and their offspring.
[ترجمه ترگمان]فرزندان آن ها در دیدرس آن هاست؛ آن ها پیش از آن ها kinsfolk و offspring را می بینند
[ترجمه گوگل]فرزندان آنها در نگاهشان امن است؛ آنها قبل از آنها خواهر و برادرشان و فرزندانشان را می بینند

12. If I were King, my daughter would be the princess and my relatives imperial kinsfolk.
[ترجمه ترگمان]اگر من شاه بودم، دخترم هم پرنسس و اقوام من بود
[ترجمه گوگل]اگر من پادشاه بودم، دختر من خواهد بود شاهزاده خانم و بستگان من kinsfolk امپراتوری


کلمات دیگر: