کلمه جو
صفحه اصلی

leant


معنی : خم شدن، خم کردن
معانی دیگر : زمان گذشته و اسم مفعول فعل: lean (به معنی کج شدن و غیره)، انگلیس ماضی فعل lean

انگلیسی به فارسی

(انگلیس) ماضی فعل


انگلیسی به انگلیسی

• leant is a past tense and past participle of lean.

مترادف و متضاد

خم شدن (فعل)
decline, bow, lean, bend, be inclined, stoop, sag, recline, leant, buckle, wilt

خم کردن (فعل)
bow, incline, bend, curve, crank, leant, crook, flex, wry, limber, inflect, hunch, twist

جملات نمونه

1. He leant forward to kiss her and she recoiled in horror.
[ترجمه ترگمان]به جلو خم شد تا او را ببوسد، و از وحشت عقب رفت
[ترجمه گوگل]او به سمت او بوس می کند و او در وحشت می افتد

2. The old man leant on a long wooden staff.
[ترجمه ترگمان]پیرمرد به عصای چوبی بلندی تکیه داده بود
[ترجمه گوگل]پیرمرد روی یک کارکنان چوبی طول می کشد

3. He leant against the car, gulping in the cold air.
[ترجمه ترگمان]به اتومبیل تکیه داد و در هوای سرد فرو رفت
[ترجمه گوگل]او در برابر ماشین جا خورد و در هوای سرد خوابید

4. She leant forward and tweaked both ends of his moustache.
[ترجمه ترگمان]به جلو خم شد و دو ته سبیلش را پیچ داد
[ترجمه گوگل]او به سمت جلو حرکت می کند و هر دو انتهای سبیلش را خنثی می کند

5. Franklin leant over and conferred with his attorneys.
[ترجمه ترگمان]فرانکلین بهش خم شده بود و با وکلای خودش مشورت می کرد
[ترجمه گوگل]فرانکلین با وکلای خود قرارداد دارد

6. She leant towards him and listened.
[ترجمه ترگمان]به سوی او خم شد و گوش فرا داد
[ترجمه گوگل]او به سمت او می کشد و گوش می دهد

7. She leant forward to peruse the document more closely.
[ترجمه ترگمان]به جلو خم شد تا اسناد را به دقت بررسی کند
[ترجمه گوگل]او سعی می کند سند را دقیق تر ببیند

8. He leant against the wall[Sentence dictionary], fighting for strength to continue.
[ترجمه ترگمان]او به دیوارها (فرهنگ لغت حکم)تکیه داد و برای ادامه مبارزه مقاومت کرد
[ترجمه گوگل]او بر روی دیوار [Sentence Dictionary] ملحق می شود، برای ادامه قدرت تلاش می کند

9. He leant forward/forwards to see better.
[ترجمه ترگمان]به جلو خم شد تا بهتر ببیند
[ترجمه گوگل]او برای جلوگیری از پیشرفت به سمت جلو حرکت می کند

10. He leant towards me and murmured that he had to leave.
[ترجمه ترگمان]به طرف من خم شد و زیر لب گفت که باید از اینجا برود
[ترجمه گوگل]او به سمت من حرکت کرد و زمزمه کرد که او باید ترک کند

11. The defendant leant forward and spoke to his barrister, sotto voce.
[ترجمه ترگمان]متهم به جلو خم شد و با وکیل his صحبت کرد
[ترجمه گوگل]متهم به جلو و به دادستانی دادگستری می گوید، sotto voce

12. He leant his bicycle against the fence.
[ترجمه ترگمان]دوچرخه اش را به نرده تکیه داد
[ترجمه گوگل]او دوچرخه خود را در برابر حصار می کشد

13. The old man leant upon his stick.
[ترجمه ترگمان]پیرمرد به عصایش تکیه داده بود
[ترجمه گوگل]پیرمرد روی چوبش تکیه می دهد

14. She leant over and I caught a flash of pink underwear.
[ترجمه ترگمان]خم شد و من لباس زیر صورتی پوشیدم
[ترجمه گوگل]او بیش از حد متلاشی شده و یک فلاش لباس زیر صورتی گرفت

15. Canada, the UK and Japan leant towards the US view.
[ترجمه ترگمان]کانادا، انگلستان و ژاپن به دیدگاه آمریکا خم شدند
[ترجمه گوگل]کانادا، بریتانیا و ژاپن نسبت به دیدگاه ایالات متحده متکی هستند

پیشنهاد کاربران

تکیه دادن ( به دیوار یا چیزی. . . )


کلمات دیگر: