کلمه جو
صفحه اصلی

lariat


معنی : طناب، خام، کمند، با کمند بستن، با کمند دستگیر کردن
معانی دیگر : افسار اسب (به ویژه طنابی که برای افسار به کار می رود)، با طناب یا کمند گرفتن یا بستن

انگلیسی به فارسی

کمند، با کمند بستن، باکمند دستگیر کردن


لاریات، کمند، خام، طناب، با کمند بستن، با کمند دستگیر کردن


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
• : تعریف: a long rope with a slipping noose at one end, used to catch running animals such as cattle or horses.

• lasso, rope with a noose at one end

مترادف و متضاد

طناب (اسم)
loop, cord, rope, tow, lasso, lariat

خام (اسم)
lasso, lariat

کمند (اسم)
snare, tether, snarl, lasso, lariat, noose, springe

با کمند بستن (فعل)
lariat

با کمند دستگیر کردن (فعل)
lariat

جملات نمونه

1. He wore white shoes, a dark shirt and lariat tie, a nice-looking panama hat.
[ترجمه ترگمان]او کفش های سفید داشت، پیراهن مشکی و کراوات با کراوات و یک کلاه توری زیبا
[ترجمه گوگل]او کفش های سفید، پیراهن تیره و کراوات لاریات، کلاه پاناما زیبا را پوشید

2. Their dayisgreedy as a lariat in the air.
[ترجمه ترگمان]dayisgreedy به عنوان یک کمند در هوا
[ترجمه گوگل]روزمره آنها را به عنوان یک پرستار در هوا

3. The lariat hitched on one of his ears.
[ترجمه ترگمان]The یکی از گوش هایش را کج کرد
[ترجمه گوگل]لاریات یکی از گوش هایش را گرفت

4. This lariat style necklace is adjustable from 15 to 18 inches.
[ترجمه ترگمان]این گردن بند به سبک lariat از ۱۵ تا ۱۸ اینچ قابل تنظیم است
[ترجمه گوگل]این گردنبند سبک لاریات قابل تنظیم از 15 تا 18 اینچ است

5. If they turned to ranching, they needed a lariat, a branding iron, and a pair of pliers.
[ترجمه ترگمان]اگر به ranching برگشتند، به یک lariat، یک آهن آرم و یک انبردست نیاز داشتند
[ترجمه گوگل]اگر آنها به دامداری تبدیل شدند، آنها نیاز به یک لاریات، یک نام تجاری آهن و یک جفت انبردست داشتند

6. If they turned to ranching, they needed a lariat(or rope), a branding iron, and a pair of pliers.
[ترجمه ترگمان]اگر به ranching تبدیل می شدند، به lariat (یا طناب)، یک آهن آرم و یک انبردست نیاز داشتند
[ترجمه گوگل]اگر آنها به دامداری تبدیل شدند، به آنها نیاز داشتند (یا طناب)، یک نام تجاری آهن و یک جفت انبردست

7. A bridle, a lariat, and, during the cattle drives, probably a well-balanced six-shooter completed the cowboys' outfit.
[ترجمه ترگمان]یک افسار، یک lariat، و در حین رانندگی گاو، احتمالا یک فرد شش تیرانداز، لباس cowboys را به پایان رسانده است
[ترجمه گوگل]یک خیمه، یک قاشق چایخوری، و در طی رانندگان گاو، احتمالا یک شش تیرانداز متعادل متعادل لباس های گاوچران را به پایان رسانده است

8. The vice president grabbed Cyrus's long microphone cord and and began whipping it around like a lariat.
[ترجمه ترگمان]معاون رئیس جمهور سیم بلند میکروفون را گرفت و شروع به شلاق زدن به آن کرد
[ترجمه گوگل]معاون رئیس جمهور کابل کشی بلند میکروفون را گرفت و شروع به شلاق زدن آن کرد

9. The bond is broken releasing the 5' end of the intron and attaching it to the branch point sequence, The intron now forms a tailed loop structure called a lariat.
[ترجمه ترگمان]پیوند بین ۵ انتهای of شکسته می شود و آن را به زنجیره نقطه ای متصل می کند، intron اکنون یک ساختار حلقه دم به نام a را شکل می دهد
[ترجمه گوگل]این پیوند شکسته است و انتهای 5 'اینترون را آزاد می کند و آن را به ترتیب نقطه شاخه ای متصل می کند اینترن اکنون یک ساختار حلقه ای به نام لاریات ایجاد می کند

10. This went on until the morning hours as they made their way to an after-party at the Lariat Saloon.
[ترجمه ترگمان]این کار تا ساعات صبح ادامه داشت، همان طور که راه خود را به میخانه، در میخانه، پیش گرفتند
[ترجمه گوگل]این کار تا ساعت های صبح انجام می شد، زیرا آنها در سالن Lariat راه خود را به یک حزب پس گرفتند

11. Car rental receipts on Agent Mulder's Visa. (The receipts are from Lariat Rental Car) Four consecutive weekends in May.
[ترجمه ترگمان]رسیده ای خرید اتومبیل به ویزای نماینده (رسیده ای دارای اجاره lariat)چهار آخر هفته متوالی در ماه می هستند
[ترجمه گوگل]اقامت اجاره اتومبیل در ویزای نمایندگی ملودر (دریافتی از ماشین کرایه اتومبیل لاریات) چهار تعطیلات آخر هفته در ماه مه

12. Will Rogers, often referred to as the nation's Poet Lariat about only rope tricks.
[ترجمه ترگمان]ویل راجرز، که اغلب به عنوان شاعر کشور یاد می شود، تنها در مورد حقه طناب به آن اشاره می کند
[ترجمه گوگل]راجرز، که اغلب به عنوان شاعر لاریات کشور در مورد تنها کلاههای طناب شناخته می شود

13. And in February 200 on a pre-Valentine's Day trip to Colorado, he surprised her with a return visit to the Lariat Saloon.
[ترجمه ترگمان]و در روز ۲۰۰ فوریه در سفر روز قبل از روز ولنتاین به کلرادو، او را با بازدید مجدد از سالن lariat غافلگیر کرد
[ترجمه گوگل]و در ماه فوریه سال 200 در یک روز قبل از ولنتاین سفر به کلرادو، او را با سفر بازگشت به سالن Lariat غافلگیر کرد


کلمات دیگر: