کلمه جو
صفحه اصلی

marlin


معنی : نیزه ماهی، ماهی شکاری بزرگ
معانی دیگر : (جانورشناسی) مارلین (انواع نیزه ماهی های ژرف زی به ویژه: makaira nigricans)، ماهی شکاری بزرگ از جنس makaria

انگلیسی به فارسی

(جانورشناسی) مارلین، نیزه‌ماهی، انواع نیزه‌ماهی‌ها (به‌ویژه از گونه‌ی Makaira nigricans)


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
• : تعریف: any of several large ocean game fish that have a long, pointed snout.

• any of various large saltwater game fish with spear-like upper jaw

مترادف و متضاد

نیزه ماهی (اسم)
garfish, gar, garpike, swordfish, marlin, marline, lancelet, marlinespike

ماهی شکاری بزرگ (اسم)
marlin, marline

جملات نمونه

1. But Justice Department spokesperson Myron Marlin said the investigation of the church fires has been a top priority for several months.
[ترجمه ترگمان]اما سخنگوی وزارت دادگستری، Myron Marlin گفت که تحقیقات در مورد آتش سوزی کلیسا چندین ماه است که اولویت بالایی داشته است
[ترجمه گوگل]اما مایرون مارلین، سخنگوی وزارت دادگستری، گفت که تحقیقات در مورد آتش سوزی های کلیسا برای چندین ماه اولویت اصلی بوده است

2. Blaming Sterling Marlin for Earnhardt's death is like blaming an airplane pilot for a skydiver's death.
[ترجمه ترگمان]Blaming استرلینگ Marlin برای مرگ Earnhardt، مانند سرزنش خلبان هواپیما برای مرگ s است
[ترجمه گوگل]سرنگونی مارلین استرلینگ برای مرگ ارناردت همانند سرقت یک خلبان هواپیما برای مرگ اسکندر است

3. Will Cunnane, a former Marlin, pitched two stout innings, running his scoreless streak to 11 / innings.
[ترجمه ترگمان]ویل Cunnane، بازیکن سابق این تیم، دو ضربه محکم به ثمر رساند و به ۱۱ \/ ۲ ضربه زد
[ترجمه گوگل]آیا Cunnane، یک مارلین سابق، دو تساوی قوی را به ثمر رساند، رکورد نزولی خود را به 11 / تساوی رسیده است

4. Marlin was taking his time emptying his bladder.
[ترجمه ترگمان]مارلین \"داشت وقتش رو صرف خالی کردن مثانه ش می کرد\"
[ترجمه گوگل]مارلین وقتش را صرف تخلیه مثانه خود کرد

5. The developer, Marlin Estates, spent £19m on Wisley and decided to steer clear of ancillary activities and concentrate on golf.
[ترجمه ترگمان]توسعه دهنده، Marlin Estates، ۱۹ میلیون پوند صرف Wisley کرد و تصمیم گرفت که از فعالیت های فرعی دور شود و بر روی گلف تمرکز کند
[ترجمه گوگل]توسعه دهنده، مارلین استاتز، 19 میلیارد پوند در ویلیز صرف کرد و تصمیم گرفت تا از فعالیت های جانبی فرار کند و تمرکز خود را بر گلف

6. Marlin groaned with revulsion behind her, and a woman on the pavement screamed.
[ترجمه ترگمان]مرلین با تنفر از پشت سر او غرید و زنی روی زمین جیغ کشید
[ترجمه گوگل]مارلین با عصبانیت در پشت سر زد و یک زن روی پیاده رو جیغ کشید

7. Striped marlin, one of the most ferocious and swiftest of hunters, often operate in groups of three or four.
[ترجمه ترگمان]marlin راه راه یکی از the و سریع ترین شکارچیان است که اغلب در گروه های سه یا چهار کار می کنند
[ترجمه گوگل]مارلین راه راه، یکی از پرخاشگرترین و سریع ترین شکارچیان، اغلب در گروه های سه یا چهار کار می کند

8. Then Marlin made a move to pursue it, and it ran.
[ترجمه ترگمان]، بعد \"مرلین\" یه حرکتی کرد تا دنبالش کنه و فرار کرد
[ترجمه گوگل]سپس مارلین اقدام به دنبال آن کرد و آن را فرار کرد

9. It's all good, darling, a Blue Marlin will please you.
[ترجمه ترگمان]اشکالی نداره، عزیزم، \"مرلین\" - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - -
[ترجمه گوگل]همه چیز خوب است، عزیزم، مارلین آبی شما را خواهم خواند

10. Marlin: That's the Big Guy . Quite a paintbrush he's got. Trueman: Yep .
[ترجمه ترگمان]مارلین \"، اون یارو بزرگه\" یک قلم مو و یک قلم مو آره
[ترجمه گوگل]مارلین: این پسر بزرگ است کاملا یک نقاشی است Trueman: بله

11. Marlin. - Tom lost part of his brain in a hunting accident. His memory lasts 10 seconds.
[ترجمه ترگمان]\"مرلین\" تام قسمتی از مغزش رو تو یه حادثه شکار از دست داد خاطراتش ۱۰ ثانیه مونده
[ترجمه گوگل]مارلین - تام از بخشی از مغز خود در یک تصادف شکار از دست داد حافظه او 10 ثانیه طول می کشد

12. It could have been a marlin or a broadbill or a shark.
[ترجمه ترگمان]ممکنه یه marlin یا یه کوسه یا یه کوسه باشه
[ترجمه گوگل]این می تواند یک مارلین یا یک علامت یا یک کوسه باشد

13. He has hooked 10 a huge marlin the biggest fish he has ever caught!
[ترجمه ترگمان]او ۱۰ عدد بزرگ از بزرگ ترین ماهی را که تا به حال صید کرده است، به دام انداخته است
[ترجمه گوگل]او 10 مارلین بزرگ را بزرگترین ماهی او تا کنون گرفتار کرده است!

14. At sunrise the marlin began to circle.
[ترجمه ترگمان]پیش از طلوع خورشید the شروع به چرخیدن کرد
[ترجمه گوگل]در طلوع آفتاب مارلین شروع به چرخاندن کرد

پیشنهاد کاربران

نیزه ماهی


کلمات دیگر: