کلمه جو
صفحه اصلی

lave


معنی : چکیدن، کشیدن، شستشو کردن، ریختن
معانی دیگر : (شعر قدیم)، استحمام کردن، جاری بودن در امتداد چیزی، (اسکاتلند) پس مانده، ته مانده

انگلیسی به فارسی

ریختن، کشیدن، چکیدن، شستشو کردن


خب، ریختن، کشیدن، چکیدن، شستشو کردن


انگلیسی به انگلیسی

فعل گذرا ( transitive verb )
حالات: laves, laving, laved
(1) تعریف: to wash or bathe.
مترادف: bathe, wash
مشابه: clean, cleanse, launder, rinse, scrub

(2) تعریف: to wash against or past, as waves or flowing water.
مشابه: lap, splash, sweep

• wash; wash oneself; flow; draw out, pour (archaic)

دیکشنری تخصصی

[عمران و معماری] گدازه

مترادف و متضاد

چکیدن (فعل)
drop, abstract, ooze, drip, trickle, dribble, fall, lave, plash

کشیدن (فعل)
trace, figure, heave, string, stretch, drag, pluck, draw, haul, weigh, pull, avulse, drain, strap, lave, suffer, subduct, thole, shove, chart, plot, experience, lengthen, hale, drawl, entrain, evulse, snick, magnetize, trawl

شستشو کردن (فعل)
bath, tub, wash out, bathe, lave

ریختن (فعل)
infuse, pour, found, lave, besprinkle, shed, cast, splash, bestrew, strew, decant, dust, melt, disembogue, disgorge

جملات نمونه

1. The quiet and the cool laved her.
[ترجمه ترگمان]سکوت و the که در آن غوطه می خورد
[ترجمه گوگل]آرام و خنک او را لخت کرد

2. The volcano spurts smoke and lave after 3 years of silence.
[ترجمه ترگمان]فوران آتشفشان فوران می کند و پس از ۳ سال سکوت فوران می کند
[ترجمه گوگل]این آتشفشان پس از 3 سال سکوت، دود می کند

3. The lave net was a simple but very effective contraption for catching salmon.
[ترجمه ترگمان]تور lave یک ابتکار ساده ولی بسیار موثر برای صید ماهی سالمون بود
[ترجمه گوگل]خال خال مخزن ساده اما بسیار موثر برای گرفتن ماهی قزل آلا بود

4. It is also in these channels that the lave fishermen will stand.
[ترجمه ترگمان]همچنین در این کانال ها است که ماهیگیران lave می ایستند
[ترجمه گوگل]همچنین در این کانال ها ماهیگیران چادری ایستاده اند

5. Lave ejected from the volcano. Luckily, it did not hurt people.
[ترجمه ترگمان]Lave از آتشفشان بیرون آمد خوشبختانه، به مردم صدمه نزده بود
[ترجمه گوگل]از آتشفشان خارج شده است خوشبختانه، مردم آسیب ندید

6. When a volcano erupts,[sentence dictionary] It'spouts flame and lave.
[ترجمه ترگمان]هنگامی که یک آتشفشان فوران می کند، [ فرهنگ لغت [ جمله ] شعله و lave را فوران می زند
[ترجمه گوگل]هنگامی که یک آتشفشان فوران می کند، [واژه فرهنگ لغت] آن را شعله ور و آتش زده است

7. I lave a lot of interesting storybooks.
[ترجمه ترگمان]من آدم های جالبی رو مجبور به این کار می کنم
[ترجمه گوگل]من بسیاری از داستان های جالب را می خوانم

8. She will never lave home; she is too tied to her mother's apron strings.
[ترجمه ترگمان]او هرگز به خانه باز نخواهد گشت؛ او بیش از اندازه به دامن مادرش بسته شده
[ترجمه گوگل]او هرگز خانه را نخوانده است؛ او نیز به رشته های پرده مادرش وابسته است

9. Some say lave, it is hunger, an endless aching need.
[ترجمه ترگمان]بعضی می گویند شستشو، گرسنگی، درد بی پایان
[ترجمه گوگل]بعضی ها می گویند که گاو، گرسنگی، نیاز به درد بی پایان است

10. Carnegie Mellon University Economics Professor Lester Lave says the economic crisis made the change urgent.
[ترجمه ترگمان]پروفسور لس تر Lave، استاد اقتصاد دانشگاه کارنگی، می گوید که بحران اقتصادی این تغییر را ضروری کرده است
[ترجمه گوگل]پروفسور لستر لوا، اقتصاد دانشگاه Carnegie Mellon می گوید بحران اقتصادی تغییر را ضروری ساخته است

11. The green wire gauze and the white lave curtain screened everything inside.
[ترجمه ترگمان]پرده سبز توری و پرده سفید، همه چیز را از درون پنهان می کرد
[ترجمه گوگل]گاز پانسمان سبز و پرده ی سفید سفید، همه چیز را در داخل نمایش می دهند

12. We've instructions to lave them be. '
[ترجمه ترگمان]ما دستور داریم که آن ها را مجبور کنیم که این کار را بکنند
[ترجمه گوگل]ما دستورالعمل هایی برای برطرف کردن آنها داریم '

13. Bids are free, so you lave nothing to lose.
[ترجمه ترگمان]bids آزاد هستند، پس چیزی برای از دست دادن ندارید
[ترجمه گوگل]پیشنهادات رایگان هستند، بنابراین شما چیزی برای از دست دادن ندارید

14. Teaching reforms in colleges and universities lave close relationship with quality education, life - long physical education education.
[ترجمه ترگمان]تدریس اصلاحات در کالج ها و دانشگاه ها رابطه نزدیکی با آموزش باکیفیت، آموزش و پرورش فیزیکی و آموزشی دارد
[ترجمه گوگل]تدریس اصلاحات در کالج ها و دانشگاه ها ارتباط نزدیکی با آموزش و پرورش کیفیت، آموزش عالی تربیت بدنی طولانی مدت دارد

15. I lave done my duty.
[ترجمه ترگمان]من به وظیفه ام عمل کردم
[ترجمه گوگل]من وظیفه ام را انجام می دهم

پیشنهاد کاربران

گدازه آتش فشان


کلمات دیگر: