کلمه جو
صفحه اصلی

juridical


معنی : شرعی، قانونی، حقوقی، قضایی، فقهی
معانی دیگر : دادیکی (juridic هم می گویند)

انگلیسی به فارسی

(رسمی) قضایی، حقوقی، قانونی، شرعی، فقهی


انگلیسی به انگلیسی

صفت ( adjective )
مشتقات: juridic (adj.), juridically (adv.)
• : تعریف: of or pertaining to the law or to the administration of justice.
مشابه: legal

• legal, of the law

دیکشنری تخصصی

[حقوق] حقوقی، قانونی، قضایی

مترادف و متضاد

شرعی (صفت)
canonical, legal, judicial, juridical, judiciary

قانونی (صفت)
valid, rightful, lawful, standard, canonical, legal, juridical, legitimate, statutory, forensic, normative, licit

حقوقی (صفت)
legal, juridical, civil

قضایی (صفت)
judicial, juridical, judiciary, judicious

فقهی (صفت)
juridical

جملات نمونه

1. There was no neat distinction between juridical and discursive forms of power.
[ترجمه ترگمان]هیچ تمایزی بین صورت های حقوقی و قیاسی قدرت وجود نداشت
[ترجمه گوگل]هیچ تمایزی شفاف بین اشکال قدرت و اختلاف نظر وجود ندارد

2. In contrast the precise juridical basis for third party rights under the Convention remains uncertain.
[ترجمه ترگمان]بر خلاف اصول دقیق حقوقی برای حقوق شخص ثالث تحت کنوانسیون، همچنان نامعلوم است
[ترجمه گوگل]در مقابل، اساس قانونی دقیق حقوق شخص ثالث تحت کنوانسیون هنوز نامشخص است

3. The considerations here are not so much juridical as ethical.
[ترجمه ترگمان]این ملاحظات در اینجا به اندازه اصول اخلاقی و اخلاقی نیست
[ترجمه گوگل]ملاحظات در اینجا خیلی قانونی نیستند به عنوان اخلاقی

4. Among the juridical problems was the effect on other treaty parties, third parties to the devolution agreement.
[ترجمه ترگمان]از جمله مسائل فقهی، تاثیر بر سایر احزاب معاهده، طرف های ثالث به قرارداد تفویض اختیارات بود
[ترجمه گوگل]در میان مشکلات قانونی، تأثیر آن بر احزاب دیگر معاهده و اشخاص ثالث در توافقنامه تحریم

5. The mining concession application shall include the juridical person's and legal representative's registration data, as appropriate.
[ترجمه ترگمان]کاربرد امتیاز استخراج معدن باید شامل داده های مربوط به فرد حقوقی و حقوقی باشد، به صورتی که مناسب باشد
[ترجمه گوگل]درخواست اعطای معادن باید اطلاعات مربوط به ثبت نام نمایندگی قانونی و حقوقی را در صورت لزوم داشته باشد

6. In the frondose juridical practice, there are inspires of Dworkin's Theory of Legal Principle to our juridical judge.
[ترجمه ترگمان]در عمل حقوقی frondose، الهام از نظریه حقوقی حق قانونی به قاضی قضایی ما ایجاد شده است
[ترجمه گوگل]در عمل قانونی فوندو، الهام بخش نظریه ی حقوقی Dworkin به قاضی قانونی ما وجود دارد

7. Juridical translation : contracts and judicial writings.
[ترجمه ترگمان]ترجمه ماشینی: قراردادها و نوشته های قضایی
[ترجمه گوگل]ترجمه ی قانونی: قراردادها و نوشته های قضائی

8. The juridical document issued by people's court has a double nature legal moral conotitutes the essene of juridical document and it is guided under the writing principles.
[ترجمه ترگمان]سند قضایی صادر شده توسط دادگاه مردم دارای ماهیت حقوقی دوگانه و اصول حقوقی است و تحت اصول نوشتاری هدایت می شود
[ترجمه گوگل]سند حقوقی صادر شده توسط دادگاه های مردمی دارای دو اصل قانونی قانونی قانونی است که اساس اسناد حقوقی است و تحت اصول نوین هدایت می شود

9. The second layer is the juridical person property of the enterprise and the marketing rights.
[ترجمه ترگمان]لایه دوم، دارایی شخص حقوقی شرکت و حقوق بازاریابی است
[ترجمه گوگل]لایه دوم مالکیت قانونی شرکت و حقوق بازاریابی است

10. It is unique in international law in its juridical and legalistic system for disputes.
[ترجمه ترگمان]این قانون در حقوق بین الملل و در نظام حقوقی و فقهی آن برای مناقشات، منحصر به فرد است
[ترجمه گوگل]این در قوانین بین المللی در سیستم قانونی و قانونی خود برای اختلافات منحصر به فرد است

11. A sovereign state is a " juridical person . "
[ترجمه ترگمان]دولت مستقل یک \"فرد حقوقی\" است
[ترجمه گوگل]یک دولت مستقل یک شخص حقوقی است '

12. In the juridical practice of crimes of producing and marketing toxic and foods, the subjective aspects of doer knowingly or not is the critical limits of culpability or not.
[ترجمه ترگمان]در عمل حقوقی جرایم تولید و بازاریابی مواد سمی و سمی، جنبه های ذهنی فاعل دانسته یا نادرست محدودیت مهم مقصر بودن یا نبودن آن است
[ترجمه گوگل]در عمل قانونی جنایات تولید و بازاریابی سمی و مواد غذایی، جنبه های ذهنی انجام دهنده به صورت آگاهانه یا نه، محدودیت های مهمی برای تخلف است

13. The second layer is the juridical person properly of the enterprise and the marketing rights.
[ترجمه ترگمان]لایه دوم، فرد حقوقی مناسب شرکت و حقوق بازاریابی است
[ترجمه گوگل]لایه دوم شخص حقوقی به درستی از شرکت و حقوق بازاریابی است

14. In juridical practice, the determination of contract fraud crime becomes a hot and difficult problem in the justice because of various reasons.
[ترجمه ترگمان]در عمل حقوقی، تعیین جرم کلاهبرداری قرارداد به دلیل دلایل مختلف، به یک مشکل حاد و دشوار تبدیل می شود
[ترجمه گوگل]در عمل قانونی، تعیین جرم قرارداد قرارداد، به دلیل دلایل مختلف، به یک مشکل داغ و دشوار در عدالت تبدیل می شود


کلمات دیگر: