کلمه جو
صفحه اصلی

kurdish


معنی : کردی
معانی دیگر : وابسته به کردها و فرهنگ آنها

انگلیسی به فارسی

کردی


انگلیسی به انگلیسی

• iranian language spoken by the kurds
of kurdistan; of the kurds

مترادف و متضاد

کردی (صفت)
kurdish

جملات نمونه

1. Kurdish leaders saw the visit as an important signal of support.
[ترجمه امیر] تنهایی راحت ترم
[ترجمه ترگمان]رهبران کرد این دیدار را نشانه مهمی از حمایت می دانستند
[ترجمه گوگل]رهبران کرد این دیدار را به عنوان یک نشانۀ مهم حمایت کردند

2. The army may push southwards into the Kurdish areas.
[ترجمه اباریان] ارتش ممکن است به سمت جنوب مناطق کردنشین واردشود
[ترجمه ترگمان]ارتش ممکن است به جنوب وارد مناطق کردنشین شود
[ترجمه گوگل]ارتش ممکن است به سمت جنوب به مناطق کرد تبدیل شود

3. After the Gulf war, thousands of Kurdish refugees fled to the mountains.
[ترجمه ترگمان]پس از جنگ خلیج فارس، هزاران پناهنده کرد به کوهستان گریختند
[ترجمه گوگل]پس از جنگ خلیج، هزاران پناهنده کرد به کوه فرار کردند

4. The area is populated by Kurdish rebels who have long-standing grievances against Hussein.
[ترجمه ترگمان]این منطقه توسط شورشیان کرد اشغال شده است که شکایت بلند مدت علیه حسین دارند
[ترجمه گوگل]این منطقه توسط شورشیان کرد ساخته شده است که شکایات طولانی نسبت به حسین دارند

5. It provided for Kurdish legislative and executive councils, but real power was retained by the central government in Baghdad.
[ترجمه ترگمان]این برنامه برای شورای قانونگذاری و اجرایی کرد تامین شده بود، اما قدرت واقعی توسط دولت مرکزی در بغداد حفظ شد
[ترجمه گوگل]این برای شوراهای قانونگذاری و اجرایی کردی فراهم شد، اما قدرت واقعی توسط دولت مرکزی در بغداد حفظ شد

6. He was due to stand trial for spreading Kurdish propaganda.
[ترجمه ترگمان]قرار بود او برای پخش تبلیغات کردی محاکمه شود
[ترجمه گوگل]او به دلیل محاکمه برای گسترش تبلیغات کرد، محاکمه شد

7. In 1920 the Treaty of Sevres recognised the Kurdish right to statehood.
[ترجمه ترگمان]در سال ۱۹۲۰، پیمان سور، حق کردها را برای تشکیل ایالت ها به رسمیت شناخت
[ترجمه گوگل]در سال 1920، معاهده Sevre حقوق مستقل کردی را به رسمیت شناخت

8. Kurdish separatists have abducted a Japanese tourist and are demanding money for his safe return.
[ترجمه ترگمان]جدایی طلبان کرد یک گردشگر ژاپنی را ربودند و خواستار بازگشت امن وی شدند
[ترجمه گوگل]جدایی طلبان کرد یک گردشگر ژاپنی را ربودند و خواستار پول برای بازگشت امن خود هستند

9. They are steadily forging a distinct Kurdish polity.
[ترجمه ترگمان]آن ها به طور پیوسته در تضاد با نوع حکومت کردی هستند
[ترجمه گوگل]آنها به طور پیوسته یک دولت متشکل از کردها را جعل می کنند

10. The Kurdish people have a right to broadcast, and as viewers to watch these broadcasts.
[ترجمه ترگمان]مردم کرد حق پخش دارند و به عنوان تماشاچی این پخش را تماشا می کنند
[ترجمه گوگل]مردم کرد حق پخش و تماشاگران را دارند تا این برنامه ها را تماشا کنند

11. They all oppose the creation of an independent Kurdish state, and their political manoeuvring has not helped regional stability.
[ترجمه ترگمان]همه آن ها با ایجاد یک دولت مستقل کردی مخالف هستند و مانورهای سیاسی آن ها به ثبات منطقه ای کمک نکرده است
[ترجمه گوگل]آنها همه با ایجاد یک دولت مستقل کردی مخالفت می کنند و مانور سیاسی آنها ثبات منطقه ای را به ثمر رسانده است

12. The document stated that Kurdish cultural rights were to be recognized and that Kurdish regions would enjoy increased autonomy in local government.
[ترجمه ترگمان]این سند اعلام کرد که حقوق فرهنگی کرد باید به رسمیت شناخته شود و مناطق کردنشین از استقلال بیشتر در دولت محلی برخوردار خواهند شد
[ترجمه گوگل]این سند نشان داد که حقوق فرهنگی کردی باید شناخته شود و مناطق کردی از خودمختاری بیشتر در دولت محلی برخوردار شوند

13. Meanwhile goods collected by the Worcester Kurdish Refugee Association are gathering dust in a warehouse.
[ترجمه ترگمان]در همین حال، کالاهایی که توسط انجمن پناهندگان کرد Worcester جمع آوری می شوند گرد و غبار در انبار جمع می شوند
[ترجمه گوگل]در همین حال کالاهای جمع آوری شده توسط انجمن پناهندگان کردی وورستر گرد و غبار را در یک انبار جمع می کنند

14. An agreement on Kurdish autonomy would bring the Kurds back to their towns and villages, rendering a western military presence superfluous.
[ترجمه ترگمان]توافق بر استقلال کرد کردها را به شهرها و روستاهای خود باز می گرداند و حضور نظامی غرب را زائد ساخته است
[ترجمه گوگل]توافق براساس استقلال کردی، کردها را به شهرها و روستاها بازگردانده و حضور نظامی غربی را از دست خواهد داد

15. Concerning the revival of Kurdish terrorism, the army is privately warning that it will close down the Kurdistan Workers Party (PKK) camps in neighboring Iraq if no one else does.
[ترجمه ترگمان]با توجه به احیای تروریسم کردی، ارتش به طور خصوصی هشدار داد که اگر شخص دیگری در اردوگاه های کردستان عراق (ک ک ک)اردوگاه های حزب کارگران کردستان (ک ک ک)را محاصره کند
[ترجمه گوگل]ارتش در خصوص احیای تروریسم کرد، شخصا هشدار می دهد که اردوگاه های کارگران کردستان (پ ک ک) در عراق همسایه را بسته است، اگر هیچ کس دیگری کار نکند

پیشنهاد کاربران

واژه ی �کردی� اشتباه است. صورت صحیح نوشتن ✵کوردی✵ می باشد.


کلمات دیگر: