1. The town is built on a malodorous swamp.
[ترجمه ترگمان]شهر روی یک مرداب زشت ساخته شده است
[ترجمه گوگل]این شهر بر روی یک باتلاق مضر ساخته شده است
2. It was malodorous, peculiarly rancid, sulphurous.
[ترجمه ترگمان]این بوی بد بو و گوگردی بود
[ترجمه گوگل]این خجالت آور بود، به طرز عجیبی گشنیز، سولفور
3. A malodorous checked jacket, stiff with grime, was unbuttoned, the left flap lying open.
[ترجمه ترگمان]یک ژاکت بد بو که از چرک و چرک و چرک شده بود، دکمه های چپش را باز کرده بود
[ترجمه گوگل]یک جلیقه چکش مضطرب، با سستی سفت و محکم محکم شده بود، فلپ سمت چپ باز بود
4. Skunks repel attackers with a malodorous spray.
[ترجمه ترگمان]skunks مهاجم را با اسپری ضد آفتاب دفع می کنند
[ترجمه گوگل]Skunks مهاجمین را با یک اسپری مضر دفع می کند
5. Aristophanes calls him a stinking exponent of a malodorous trade.
[ترجمه ترگمان]Aristophanes او را به صورت یک معامله بد بو برده
[ترجمه گوگل]ارسطوف او را یک نماینده مضحک تجارت عصبی می نامد
6. Based on the analysis of the malodorous black water bodies' background, the serious organic pollution of rivers and obvious tendency to eutrophication were demonstrated.
[ترجمه ترگمان]براساس آنالیز پیش زمینه بدنه های آبی malodorous، آلودگی جدی ارگانیک رودخانه ها و تمایل آشکاری به انباشتگی خوراکه نشان داده شد
[ترجمه گوگل]بر اساس تجزیه و تحلیل پس زمینه های آب سیاه و ناراحت کننده، آلودگی آلی جدی رودخانه ها و تمایل واضح به ائوتروفیکی نشان داده شده است
7. Trimethylamine is a kind of malodorous compound which possesses the speciality of excessive emission and low threshold concentration.
[ترجمه ترگمان]trimethylamine نوعی ترکیب شیمیایی است که دارای تخصص بالای انتشار بیش از حد و غلظت کم آستانه است
[ترجمه گوگل]تریمتییلامین نوعی از ترکیب نامناسب است که دارای خاصیت انتشار بیش از حد و غلظت آستانه کم است
8. The photolysis of simulating carbon disulfide malodorous gas was studied under UV irradiation emitted by microwave electrodeless lamps.
[ترجمه ترگمان]قابلیت شبیه سازی گاز سولفید شده دی اکسید گوگرد تحت تابش UV که از لامپ های microwave microwave ساطع می شد مورد مطالعه قرار گرفت
[ترجمه گوگل]فتولیز شبیه سازی گاز مضر کربن دی سولفید، تحت اشعه ماوراء بنفش منتشر شده توسط لامپ های الکترومغناطیسی مایکروویو مورد مطالعه قرار گرفت
9. Some people harbor more species of malodorous bacteria than others do, which may be why certain individuals are especially halitosis -prone.
[ترجمه ترگمان]برخی از مردم بیشتر از بقیه از باکتری های malodorous استفاده می کنند، که ممکن است به همین دلیل است که افراد خاصی به خصوص مستعد خطا هستند
[ترجمه گوگل]بعضی افراد باکتری های مضر بیشتری نسبت به دیگران دارند، که ممکن است به همین دلیل است که افراد خاصی به خصوص هالیتوزیس هستند
10. It had been caused great attention to malodorous gas for its serious hazard to people.
[ترجمه ترگمان]این مرکز توجه زیادی به گاز malodorous برای خطرات جدی خود به مردم کرده بود
[ترجمه گوگل]این امر به خاطر گاز خطرناکی که برای مردم ایجاد می کند، توجه زیادی به گاز می دهد
11. Respondents also nominated their own malodorous offenders that were not part of Renuzit's original suggestions, with the top being spoiled meat, sewers and pet urine.
[ترجمه ترگمان]پاسخ دهندگان همچنین offenders malodorous خود را نامزد کرده اند که بخشی از پیشنهادها اصلی Renuzit نبوده و این در حالی است که گوشت فاسد، فاضلاب و ادرار حیوانات خانگی فاسد شده است
[ترجمه گوگل]پاسخ دهندگان همچنین مجرمان ناراضی خود را معرفی کردند که بخشی از پیشنهادهای اصلی Renuzit نبودند؛ گوشت فاسد شده، فاضلاب و ادرار حیوانات
12. Make sure to toss out any malodorous items that might be causing the bad smell.
[ترجمه ترگمان]مطمئن شوید که هر گونه کالایی را که ممکن است باعث ایجاد بوی بد شود، پرتاب کنید
[ترجمه گوگل]اطمینان حاصل کنید که مواردی را که ممکن است بوی نامطبوع ایجاد کند، از بین ببرید
13. Malodorous gases require gas phase filtration prior to exhausting from irrigation tanks and pumping stations.
[ترجمه ترگمان]گازهای malodorous قبل از خستگی از مخازن آبیاری و ایستگاه های پمپاژ، به تصفیه فاز گاز نیاز دارند
[ترجمه گوگل]قبل از خروج از مخازن آبیاری و ایستگاه های پمپاژ، گازهای مضر به فیلتر کردن فاز گاز نیاز دارند
14. Frequently, people throw water in front of their doors, and the dust gives way to mud and malodorous fumes.
[ترجمه ترگمان]اغلب مردم در مقابل دره ای خود آب می ریزند و گرد و غبار به گل و غبار تبدیل می شود
[ترجمه گوگل]اغلب مردم در مقابل درب خود آب می اندازند و گرد و غبار به جوش و گدازه های ناخوشایند می انجامد
15. The three young people stood in a rather hostile and malodorous silence waiting for something to happen.
[ترجمه ترگمان]هر سه جوان در سکوتی نسبتا خصمانه و شوم ایستاده بودند و منتظر چیزی بودند که اتفاق بیفتد
[ترجمه گوگل]سه جوان در یک سکوت غلط خصومت آمیز و مضرانه در انتظار چیزی بود که اتفاق می افتاد