کلمه جو
صفحه اصلی

kerb


معنی : حاشیه پیاده رو
معانی دیگر : (انگلیس) رجوع شود به: curb، جدول

انگلیسی به فارسی

جدول، حاشیه پیاده رو


انگلیسی به انگلیسی

• (british) raised edge of a sidewalk (also curb)
the kerb is the part of a pavement that is immediately next to the road.

دیکشنری تخصصی

[زمین شناسی] جدول حاشیه خیابان

مترادف و متضاد

حاشیه پیاده رو (اسم)
curb, kerb

جملات نمونه

1. The driver bumped the kerb while reversing.
[ترجمه ترگمان]راننده جدول را با دنده عقب کنار زد
[ترجمه گوگل]راننده در حالی که عقب نشینی می کرد، جلو می رفت

2. The car bumped against the kerb.
[ترجمه ترگمان]اتومبیل روی جدول ضرب گرفت
[ترجمه گوگل]این ماشین در برابر مهار سقوط کرد

3. The boy sat on the kerb and watched the cars go by.
[ترجمه ترگمان]پسر روی جدول نشست و اتومبیل را تماشا کرد که می گذشتند
[ترجمه گوگل]پسر بچه در کناره نشست و تماشا کرد که اتومبیل ها از آن عبور کنند

4. Park about nine inches clear of the kerb.
[ترجمه ترگمان]حدود ۹ اینچ از جدول فاصله داشت
[ترجمه گوگل]پارک حدود نه اینچ روشن از جلو

5. He was arrested for kerb crawling.
[ترجمه ترگمان]به خاطر پیاده رو به کار افتاده بود
[ترجمه گوگل]او برای جلوگیری از خزیدن دستگیر شد

6. The car hit the kerb, rolled over and came to rest in a ditch.
[ترجمه ترگمان]اتومبیل به جدول برخورد کرد، غلتی زد و به داخل یک گودال آمد
[ترجمه گوگل]ماشین به جلو و عقب رانده شده و به گودال میرود

7. He clipped the edge of the kerb with his front tyre.
[ترجمه ترگمان]لبه جدول را با لاستیک های جلویی خود محکم کرد
[ترجمه گوگل]او با لبه جلو خود را لبه بدنه را کوتاه کرد

8. The car pulled away from the kerb.
[ترجمه ترگمان]اتومبیل از روی جدول کنار رفت
[ترجمه گوگل]ماشین از دور خارج شده است

9. I parked at the kerb and waited.
[ترجمه ترگمان]کنار جدول پارک کردم و منتظر ماندم
[ترجمه گوگل]من در کمربند پارک شده و منتظر بودم

10. The car's tyres grazed the kerb.
[ترجمه ترگمان]لاستیک های اتومبیل جدول پیاده رو را grazed
[ترجمه گوگل]تایرهای خودرو بر روی تخت افتادند

11. Make sure you park clear of the kerb.
[ترجمه ترگمان] مطمئن شو که روی جدول پارک می کنی
[ترجمه گوگل]اطمینان حاصل کنید که پارک را از محدودیت دور کنید

12. The car mounted the kerb and knocked over a pedestrian.
[ترجمه ترگمان]اتومبیل روی جدول بالا رفت و بر زمین افتاد
[ترجمه گوگل]ماشین ماشین را نصب کرد و روی یک عابر پیاده زد

13. They stood on the kerb waiting to cross the road.
[ترجمه ترگمان]روی جدول ایستاده بودند تا از جاده عبور کنند
[ترجمه گوگل]آنها در انتظار انتظار عبور از جاده ایستاده بودند

14. She put a kerb on her spending.
[ترجمه ترگمان]جدول spending را روی جدول نهاد
[ترجمه گوگل]او مخارج خود را گذاشت

پیشنهاد کاربران

kerb ( حمل‏ونقل درون شهری - جاده ای )
واژه مصوب: جدول
تعریف: مکعب‏مستطیل بتنی برای جداسازی سطوح سواره‏رو از پیاده‏رو و باغچه


کلمات دیگر: