1. Julia's handwriting is beautiful and legible.
دست خط جولیا زیبا و خوانا است
2. Nancy hesitated in her reading because the words were scarcely legible.
نانسی در خواندن خود,درنگ می کرد چون کلمات به سختی قابل خواندن بود
3. Our teacher penalizes us for compositions which are not legible.
معلم ما,ما را بخاطر انشاءهایی که خوانا نیستند تنبیه می کند
4. legible handwriting
خط خوانا
5. the date of the letter was not legible
تاریخ نامه خوانا نبود.
6. the price tag of each commodity must be legible
بر چسب قیمت هر کالا باید خوانا باشد.
7. only a few fragments of the manuscript have survived and they are not legible
فقط چند پاره از آن نسخه ی خطی باقی مانده است و آن هم خوانا نیست.
8. Her handwriting was neat and legible.
[ترجمه ترگمان]خطش پاکیزه و خوانا بود
[ترجمه گوگل]دست خط او مهربان و قابل خواندن بود
9. Her handwriting was clearly legible.
[ترجمه ترگمان]خط او به وضوح خوانا بود
[ترجمه گوگل]دست خط او به وضوح قابل خواندن بود
10. He has/writes a good/legible hand.
[ترجمه ترگمان]او یک دست خوب و خوانا نوشته است
[ترجمه گوگل]او یک دست خوب / قابل خواندن دارد / می نویسد
11. Her handwriting was so tiny it was barely legible.
[ترجمه ترگمان]دست خطش خیلی ریز بود و به سختی قابل خواندن بود
[ترجمه گوگل]دست خط او خیلی کوچک بود که به سختی قابل خواندن بود
12. The price must be legible to a purchaser.
[ترجمه ترگمان]خریدار باید قابل خواندن باشد
[ترجمه گوگل]قیمت باید برای خریدار قابل خواندن است
13. The letter was torn and dirty but still legible.
[ترجمه ترگمان]نامه پاره و کثیف بود ولی هنوز خوانا بود
[ترجمه گوگل]این نامه پاره شده و کثیف اما هنوز قابل خواندن است
14. The price must be clearly legible to a prospective purchaser and clearly identifiable as referring to the goods in question.
[ترجمه ترگمان]قیمت باید به وضوح برای یک خریدار بالقوه خوانا باشد و به وضوح به عنوان ارجاع به کالاهای مورد نظر قابل شناسایی باشد
[ترجمه گوگل]قیمت باید به یک خریدار احتمالی واضح باشد و به وضوح قابل شناسایی باشد به عنوان اشاره به کالا مورد نظر
15. Her handwriting is barely legible.
[ترجمه ترگمان]خط او به سختی قابل خواندن است
[ترجمه گوگل]دست خط او به سختی قابل خواندن است
16. Even so, escape sequences are only barely legible.
[ترجمه ترگمان]با این حال، دنباله های فرار فقط به سختی قابل خواندن هستند
[ترجمه گوگل]حتی توالی فرار تنها به ندرت قابل خواندن است
17. Is the date on the coin still legible?
[ترجمه ترگمان]آیا تاریخ آن هنوز هم قابل خواندن است؟
[ترجمه گوگل]آیا تاریخ در سکه هنوز قابل خواندن است؟
18. They are neat, legible, easily handled and can be filed in chronological order.
[ترجمه ترگمان]آن ها تمیز، خوانا و خوانا هستند و می توانند به ترتیب زمانی تنظیم شوند
[ترجمه گوگل]آنها شسته و رفته، قابل خواندن، به راحتی قابل حمل هستند و می توانند به ترتیب زمانی عرضه شوند
19. My handwriting isn't very legible.
[ترجمه ترگمان]دست خط من خیلی خوانا نیست
[ترجمه گوگل]دست خط من بسیار قابل خواندن نیست
20. The signature was still legible.
[ترجمه ترگمان]امضای هنوز هم قابل خواندن بود
[ترجمه گوگل]امضا هنوز قابل خواندن بود
21. Please keep letters as brief as possible, and legible; we reserve the right to edit them.
[ترجمه ترگمان]لطفا حروف را تا حد ممکن کوتاه نگه دارید و خوانا باشد؛ ما حق ویرایش آن ها را ذخیره می کنیم
[ترجمه گوگل]لطفا نامه ها را تا حد ممکن مختصر و قابل خواندن نگه دارید؛ ما حق ویرایش آنها را دارند