1. Malapropos, controlled on Feburary 2 dimensional occurrence problem, website in succession is entered two days do not go.
[ترجمه ترگمان]Malapropos، تحت کنترل مساله وقوع دو بعدی، وب سایت جانشین پروری وارد دو روز می شود
[ترجمه گوگل]Malapropos، کنترل شده در 2 فوریه 2، بعد از ظهر مشکل، وب سایت به صورت متوالی به دو روز وارد نشده است
2. Thing malapropos, the car buys the buttock to had not sat hot, drive before last face to check, was closed down.
[ترجمه ترگمان]مساله malapropos، ماشین که کپل را می خرد، قبل از اینکه آخرین چهره را بررسی کند، چشمانش را بسته بود
[ترجمه گوگل]مالاپروپا، ماشین قهوه ای را می بخشد تا گرما نداشته باشد، قبل از اینکه آخرین چهره برای چک کردن، رانندگی کند، بسته شد
3. A few regulations of the court are malapropos, did not consider the characteristic of network tort, also raised the dimension authority cost of obligee.
[ترجمه ترگمان]برخی از مقررات دربار malapropos هستند، که ویژگی شبکه را در نظر نمی گیرند، بلکه هزینه اقتدار بعدی of را نیز افزایش داده اند
[ترجمه گوگل]تعدادی از مقررات دادگاه مالاپروپوس، ویژگی مشخصی از نقض شبکه را در نظر نگرفتند، همچنین هزینه های مربوط به ابعاد مجریه را افزایش دادند
4. Even the most mindful, meticulous, and maniacal systems administrator cannot prevent the inevitable: Hardware fails, and typically at the most malapropos time.
[ترجمه ترگمان]حتی the، موشکافی، و سیستم عصبی سیستم را نمی توان از اجتناب ناپذیر بودن: سخت افزار، و به طور معمول در the زمان مورد استفاده قرار داد
[ترجمه گوگل]حتی مدیر سیستم های درخشان، دقیق و مانیکال می تواند اجتناب ناپذیر را جلوگیری کند: سخت افزار ناپدید می شود، و معمولا در زمان بدتر شدن
5. Be in the United States on literary history, very few somebody can resemble Emily · Di Jinsen is alone in that way, malapropos in that way.
[ترجمه ترگمان]در تاریخ ادبی آمریکا باشید، تعداد کمی از افراد می توانند شبیه امیلی و دی Jinsen باشند
[ترجمه گوگل]در تاریخ ادبیات در ایالات متحده باشید، تعداد بسیار کمی از افراد ممکن است به امیلی شباهت داشته باشد · دی جینسن به این ترتیب به تنهایی، به این ترتیب، بدرفتاری می کند
6. From this angle for, civil administration branch gives out what have vigilant interest quite to remind right now, much rarer dot is malapropos.
[ترجمه ترگمان]از این زاویه به بعد، شاخه مدیریت مدنی آنچه را که در حال حاضر به درستی به آن ها یادآوری می کند، نشان می دهد، مقدار بسیار کم malapropos است
[ترجمه گوگل]از این جهت، شعبه اداره امور مدنی، آنچه را که امروزه به خاطر داشته باشید، به خوبی یادآوری می کند، بسیار نادر است
7. This problem also can become: The communal transmission of portal type whether will malapropos?
[ترجمه ترگمان]این مساله همچنین می تواند به صورت زیر باشد: انتقال دسته جمعی چه نوع پورتال ممکن است؟
[ترجمه گوگل]این مشکل همچنین می تواند تبدیل شود: انتقال جمعی از نوع پورتال آیا malapropos چیست؟
8. If there still is many cold tonal adornment in the home, too malapropos.
[ترجمه ترگمان]اگر خانه پر از تن و رنگ های سرد تن در خانه باشد بیش از حد قابل پوشیدن است
[ترجمه گوگل]اگر در منزل وجود دارد، بسیاری از دکوراسیون های تونال سرد وجود دارد
9. Of course, on one hand cannot the feudal the Confucian or feudal ethical code with follow pedantry ancient time and malapropos value sense.
[ترجمه ترگمان]البته، از یک سو نمی توانند اصول اخلاقی فئودالی یا فئودالی را با پیروی از فضل فروشی زمان قدیم و مفهوم ارزش malapropos، دنبال کنند
[ترجمه گوگل]البته، از یک سو نمی توان فئودال کد اصول کنفوسیوس یا فئودال را با پیروی از زمان قدیم و معنا ارزش معرفتی پیروی کرد
10. Should pass the industrialized strategy with old reform and malapropos experience farming system and system, restrain and eliminate price scissors, reduce farmer burden thereby.
[ترجمه ترگمان]باید از استراتژی صنعتی با اصلاحات قدیمی و تجربه سیستم و سیستم کشاورزی و سیستم، جلوگیری و حذف قیچی قیمت، کاهش بار کشاورز به این وسیله عبور کند
[ترجمه گوگل]باید استراتژی های صنعتی را با اصلاحات قدیمی و ساز و کارهای تجسمی تجربه کند، سیستم و سیستم کشاورزی را محدود کند و قیچی های قیمت را از بین ببرد و بار کشاورزان را کاهش دهد
11. The electronic business affairs that with the 20 pattern that establish before New Year more and thinking superintendency change quickly, globalization competes, the likelihood is malapropos.
[ترجمه ترگمان]مسایل تجاری الکترونیکی که با الگوی ۲۰ که قبل از سال نو ایجاد می شوند و تفکر درباره تغییر سریع، جهانی شدن رقابت می کند، احتمال malapropos است
[ترجمه گوگل]امور کسب و کار الکترونیکی که با 20 الگو که قبل از سال جدید ایجاد می شود بیشتر است و سرپرستی تفکر به سرعت تغییر می کند، جهانی شدن رقابت می کند، احتمال این امر بسیار نامطلوب است
12. " Wang Feng is alluded to media, the La Gang that begins promotion formally nowadays is online the brand that already owned oneself and target, talk easily again " golden hill " some are malapropos .
[ترجمه ترگمان]\"وانگ فنگ\" به رسانه ها اشاره می کند، گروه لا که به طور رسمی ارتقا را آغاز می کند، نام تجاری است که در حال حاضر خود و هدف را در اختیار دارد و به راحتی با \"تپه طلایی\" برخی دیگر صحبت می کنند
[ترجمه گوگل]'وانگ فنگ به رسانه ها اشاره می کند، لا گانگ که از امروز به طور رسمی تبلیغ می کند، برند آنلاین است که در حال حاضر متعلق به خود و هدف است، به راحتی دوباره' تپه طلایی 'برخی از malapropos
13. I am sorry, earnest tell you, this is a little malapropos.
[ترجمه ترگمان]ببخشید، جدی می گویم، این یک خرده malapropos است
[ترجمه گوگل]متاسفم، به شدت به شما بگویم، این یک malapropos کمی است