کلمه جو
صفحه اصلی

marplot


معنی : ادم فضول، مداخله کننده، انگشت به شیر زن، ادم مناعالخیر
معانی دیگر : (آدم یا شی) کار خراب کن، نقشه بهم زن

انگلیسی به فارسی

انگشت به شیر زن، آدم فضول، مداخله کننده، آدم مناع الخیر


marplot، انگشت به شیر زن، ادم فضول، مداخله کننده، ادم مناعالخیر


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
• : تعریف: one who ruins a plan or project by meddlesome, officious interference.

• meddler, interferer, one who ruins a plan by interfering

مترادف و متضاد

ادم فضول (اسم)
busybody, marplot, quidnunc

مداخله کننده (اسم)
intermediary, intermediate, marplot, tamperer

انگشت به شیر زن (اسم)
marplot

ادم مناع الخیر (اسم)
marplot


کلمات دیگر: