1. Life is ten percent what you make it and ninety percent how you take it.
[ترجمه ترگمان]زندگی ۱۰ درصد چیزی است که شما آن را درست می کنید و نود درصد آن را چگونه می گیرید
[ترجمه گوگل]زندگی ده درصد آن چیزی است که شما آن را انجام می دهید و نود درصد آن چطور است
2. Money often unmakes the men who make it.
[ترجمه ترگمان]پول اغلب کسانی را که این کار را می کنند جذب می کنند
[ترجمه گوگل]پول اغلب مردان را که آن را می سازند باز می کند
3. Life is what you make it.
[ترجمه ترگمان] زندگی چیزیه که تو می خوای
[ترجمه گوگل]زندگی آن چیزی است که شما آن را
4. Many things make it difficult for women to reach the top in US business.
[ترجمه علیرضا] بسیاری از چیزها کار را برای زنان سخت می کنند تا به مقام مهم تجاری در آمریکا برسند
[ترجمه ترگمان]بسیاری از چیزها برای زنان دشوار است که به صدر امور تجاری آمریکا برسند
[ترجمه گوگل]بسیاری از امور زنان را برای کسب درآمد در کسب و کار ایالات متحده دشوار می کند
5. Life is a wonderful journey. Make it your journey and not someone else's.
[ترجمه ترگمان]زندگی سفر فوق العاده ای است آن را به سفر خود تبدیل کنید و نه یک نفر دیگر
[ترجمه گوگل]زندگی یک سفر فوق العاده است سفر خود را انجام دهید و نه شخص دیگری
6. She's absolutely certain she's going to make it in the world.
[ترجمه ترگمان]او کاملا مطمئن است که او قصد دارد آن را در دنیا درست کند
[ترجمه گوگل]او کاملا مطمئن است که او را در جهان خواهد ساخت
7. Don't hide. Run! You'll make it to tomorrow.
[ترجمه ترگمان]قایم نشو ! فرار کنین فردا این کار را خواهی کرد
[ترجمه گوگل]پنهان نکن اجرا کن! شما آن را فردا می کنید
8. We'll make it up as we go along.
[ترجمه ترگمان]همان طور که پیش می رویم آن را درست می کنیم
[ترجمه گوگل]ما آن را به هم می ریزیم
9. I'll make it up to you, I promise.
[ترجمه ترگمان]قول می دهم برایت جبران کنم
[ترجمه گوگل]من آن را به شما تحمیل می کنم، قول می دهم
10. I can't make it in ten minutes.
[ترجمه ترگمان]تا ده دقیقه دیگر نمی توانم آن را درست کنم
[ترجمه گوگل]من نمی توانم آن را ظرف ده دقیقه بکنم
11. Life is just like a painting. Many things make it colorful and meaningful.
[ترجمه ترگمان]زندگی مثل یک نقاشی است بسیاری چیزها آن را رنگی و معنی دار می کنند
[ترجمه گوگل]زندگی فقط یک نقاشی است بسیاری از چیزها آن را رنگی و معنی می دهند
12. He added sand to the soil to make it more porous.
[ترجمه ترگمان]او شن را به خاک اضافه کرد تا it شود
[ترجمه گوگل]او ماسه را به خاک اضافه کرد تا آن را متخلخل کند
13. We have changed the course to make it more challenging.
[ترجمه ترگمان]ما مسیر را تغییر داده ایم تا آن را چالش برانگیز تر کنیم
[ترجمه گوگل]ما دوره را تغییر داده ایم تا چالش برانگیز باشد
14. Few of the trainee footballers make it to the top.
[ترجمه ترگمان]تعداد کمی از کارآموزان حرفه ای آن را به بالا منتقل می کنند
[ترجمه گوگل]تعداد کمی از بازیکنان حرفه ای آن را به بالاترین سطح می رسانند