1. I couldn't make out what she meant.
[ترجمه مزمل] من نتوانستم بفهمم منظورش ( خانم ) چه بود ؟
[ترجمه fattah] من نتوانستم منظورش رو بفهمم؟
[ترجمه عیسی ذوقی] من نتونستم سر در بیارم منظورش چی بود.
[ترجمه Koorosh] من نتوانستم منظور او را بفهمم/دریابم/کشف کنم.
[ترجمه ترگمان]نمی توانستم منظور او را بفهمم
[ترجمه گوگل]من نمیتوانستم آنچه را که به معنای آن بود، بفهمم
2. I could just about make out his sleeping form on the bed.
[ترجمه ترگمان]من فقط میتونم فرم خوابش رو روی تخت درست کنم
[ترجمه گوگل]من فقط می توانم در مورد خواب خود را بر روی بستر را تشکیل می دهند
3. Distantly, to her right, she could make out the town of Chiffa.
[ترجمه ترگمان]Distantly، به سمت راست، می توانست شهر of را از شهر خارج کند
[ترجمه گوگل]به راستی، او می تواند شهر چیفا را تشخیص دهد
4. Please make out a bill for these goods.
[ترجمه ترگمان]لطفا برای این کالاها لایحه تهیه کنید
[ترجمه گوگل]لطفا یک لایحه برای این کالاها بسازید
5. I could just make out a tall, pale, shadowy figure tramping through the undergrowth.
[ترجمه ترگمان]می توانستم فقط هیکل بلند، رنگ پریده و سایه وار در میان بوته های خار راه بروم
[ترجمه گوگل]من فقط می توانم یک شکل بلند، رنگ پریده و سایه ای را از طریق زیرزمینی بچرخانم
6. Distantly, to her right, she could make out the city of Shanghai.
[ترجمه ترگمان]به سمت راست، به سمت راست او می توانست شهر شانگهای را ترک کند
[ترجمه گوگل]به راستی، او می تواند شهر شانگهای را تشخیص دهد
7. When he squinted his eyes, he could just make out a house in the distance.
[ترجمه ترگمان]وقتی چشمانش را تنگ کرد، می توانست از دور یک خانه درست کند
[ترجمه گوگل]وقتی چشمانش را می زد، می توانست خانه را در فاصله ای قرار دهد
8. I could make out a dark figure in the twilight.
[ترجمه ترگمان]می توانستم در تاریکی یک هیکل تیره پیدا کنم
[ترجمه گوگل]من می توانم یک رقم تاریک در تاریکی بسازم
9. Through the mist I could just make out a vague figure.
[ترجمه ترگمان]از میان مه فقط می توانستم شکل مبهمی تشخیص دهم
[ترجمه گوگل]از طریق غبار، من می توانم فقط یک شکل مبهم را تشخیص دهم
10. How did you make out with your classmates?
[ترجمه ترگمان]با همکلاسی هات چطوری اومدی بیرون؟
[ترجمه گوگل]چگونه با همکلاسی های خود آشنا شدید؟
11. I could just make out the tiny points of a car's headlights far away.
[ترجمه ترگمان]فقط می توانستم نقطه کوچکی از چراغ های اتومبیل را دور کنم
[ترجمه گوگل]من فقط می توانم نقاط کوچک یک چراغ اتومبیل را دور بچرخم
12. In the early morning we could just make out the dark forms of the mountains.
[ترجمه ترگمان]صبح زود، ما فقط می توانیم شکل تاریک کوه ها را تشخیص دهیم
[ترجمه گوگل]صبح زود می توانستیم فرم های تاریک کوه ها را بیاموزیم
13. You could certainly make out a case for this point of view.
[ترجمه ترگمان]تو واقعا می تونستی یه پرونده رو برای این هدف حل کنی
[ترجمه گوگل]شما مطمئنا می توانید یک مورد را برای این دیدگاه بیابید
14. I could hear voices but I couldn't make out what they were saying.
[ترجمه ترگمان]می توانستم صداهایی را بشنوم، اما نتوانستم چیزی را که آن ها می گفتند تشخیص دهم
[ترجمه گوگل]من می توانستم صداها بشنوم اما نمیتوانستم آنچه را که می گفتم بیاموزم
15. I could just make out the dim outlines of the house in the mist.
[ترجمه ترگمان]می توانستم نمای مبهم خانه را در مه تشخیص دهم
[ترجمه گوگل]من فقط می توانستم چشمان کم عمق خانه را در مه قرار دهم