کلمه جو
صفحه اصلی

kneecap


معنی : سر خر، کاسه زانو، استخوان کشگک
معانی دیگر : (کالبدشناسی) کاسه ی زانو، کشکک، کنده ی زانو (patella و kneepad هم می گویند)، کاسه زانو، سرزانو، گنده زانو، زانوپوش کاسه زانو

انگلیسی به فارسی

کاسه زانو


( patella = kneepan =) کاسه زانو، استخوان کشگک


kneecap، کاسه زانو، سر خر، استخوان کشگک


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
• : تعریف: the flat, roughly circular bone located in front of the knee joint; patella.

• knee bone, patella; knee protector, knee pad
shoot in the kneecap or knee; cripple by shooting in the kneecap
your kneecaps are the bones at the front of your knees.
knee bone, patella, kneepan; knee protector, knee pad

دیکشنری تخصصی

[ریاضیات] کاسه ی زانو، کاسه ی زانویی

مترادف و متضاد

سر خر (اسم)
nuisance, bore, spoiler, kneecap, odd man out, patella

کاسه زانو (اسم)
kneecap, patella, kneepan, scutum

استخوان کشگک (اسم)
kneecap, kneepan

جملات نمونه

1. a knee jerk as a result of a mild blow under the kneecap
تکان غیر ارادی زانو در اثر ضربه ی ملایم به زیر کاسه ی زانو

2. His twice broken kneecap still bears the scars - for Lawrence today was the test he's been waiting for.
[ترجمه ترگمان]او دو بار زانوی شکسته او هنوز جای زخم ها را دارد - برای لارنس امروز آزمایشی بود که او منتظر بود
[ترجمه گوگل]زانو زده دو بار شکسته او هنوز زخم ها را تحمل می کند؛ زیرا لارنس امروز آزمون بود که منتظر بود

3. A subluxation occurs when the kneecap is pulled toward the outside of the knee.
[ترجمه ترگمان]هنگامی که کاسه زانو به سمت خارج از زانو کشیده می شود، یک subluxation رخ می دهد
[ترجمه گوگل]کمخونی زمانی رخ می دهد که زانو کمپ به سمت خارج از زانو کشیده می شود

4. Kay had dislocated her left kneecap in her semi - final match of the round robin tournament.
[ترجمه ترگمان]خوب بود که کاسه زانوی چپش در مسابقه نهایی مسابقه رابین دررفته بود
[ترجمه گوگل]کای در جناح نیمه نهایی مسابقات رینگ دور توپ را به سمت چپ زانو زد

5. Roll the leg inward until the kneecap faces the other leg.
[ترجمه ترگمان]پا را به جلو دراز کن تا به پای دیگر کاسه زانو بزند
[ترجمه گوگل]ران پا را به سمت داخل بکشید تا زانوی کاسه در کنار پای دیگر قرار بگیرد

6. The doctors don't know if they can fix my kneecap.
[ترجمه ترگمان]دکترها نمی دانند که آیا می توانند کاسه زانوی من را تعمیر کنند یا نه
[ترجمه گوگل]پزشکان نمی دانند که آیا می توانند زانو را درمان کنند

7. David Lawrence, whose first overseas Test came to a tragic end when he broke his kneecap while bowling.
[ترجمه ترگمان]دیوید لاورنس که اولین مسابقه خارج از کشور او هنگامی که کاسه زانوی او را شکست در حالی که بولینگ را شکست داد به یک پایان غم انگیز رسید
[ترجمه گوگل]دیوید لارنس، اولین تست خارج از کشور هنگامی که او در حالی که بولینگ شکستن زانو خود را به پایان غم انگیز رساند

8. The tendon typically tears or detaches at the point where it connects to the kneecap.
[ترجمه ترگمان]The معمولا در نقطه ای که به کاسه زانو متصل می شود گریه می کند یا گریه می کند
[ترجمه گوگل]تاندون معمولا در نقطه ای که در آن به زانو کمپ وصل می شود، پاره می شود

9. Collisions with concrete walls have broken three of his ribs and shattered a kneecap.
[ترجمه ترگمان]Collisions با دیواره ای سیمانی سه تن از دنده های او را شکسته و یک کاسه زانوی شکسته را شکسته
[ترجمه گوگل]برخورد با دیوارهای بتنی، سه شکاف را به هم متصل کرده و زانو زده است

10. Lawrence himself revealed today he had originally thought his broken kneecap would put him out of the game for ever.
[ترجمه ترگمان]خود لارنس امروز معلوم شده بود که کاسه زانوی شکسته او را برای همیشه از بازی بیرون خواهد کشید
[ترجمه گوگل]لاورنس امروز خود را نشان داد که او در ابتدا تصور می کرد که شلوار شکسته او شکسته می شود او را از بازی خارج شده است

11. The saga of his single-minded remedial schedule, following the serious kneecap injury in New Zealand, has been well documented.
[ترجمه ترگمان]داستان برنامه درمانی انفرادی او پس از آسیب دیدگی جدی کاسه زانو در نیوزیلند به خوبی ثبت شده است
[ترجمه گوگل]حماسه ای از برنامه اصلاح شده ی منحصر به فرد خود، پس از آسیب جدی زانو در نیوزیلند، به خوبی ثبت شده است

12. It is unclear who social conservatives would rally around if they wanted to kneecap the front - runner.
[ترجمه ترگمان]روشن نیست که چه کسی محافظه کاران اجتماعی در صورت تمایل به کاسه زانو زدن، دور هم جمع خواهند شد
[ترجمه گوگل]معلوم نیست که محافظهکاران اجتماعی در صورت تساوی در صدر قرار خواهند گرفت

13. Tibia and fibula fracture were the most ( 0%), and the others were thighbone neck, kneecap and anklebone.
[ترجمه ترگمان]شکستگی ساق پا و نازک نی بیش ترین (۰ درصد)بود و بقیه گردن، کاسه زانو و استخوان ران بودند
[ترجمه گوگل]شکستگی تیبیا و فیبلا بیشترین (0٪) و دیگری گردن، زانو کانک و مچ پا بود

14. Undead Female - " I heard a knee slapper once, and skipped my kneecap right across a lake. "
[ترجمه ترگمان]Undead زن گفت: \" من یک بار زانو زدم و کاسه زانو را درست روی یک دریاچه رها کردم \"
[ترجمه گوگل]Undead Female - 'یک شنای زانو را یک بار شنیدم و زانویش را به سمت راست در دریاچه پرتاب کردم '

پیشنهاد کاربران

شکستن زانو ها ( ی یک شخص ) ، که معمولا توسط ضربه یا شلیک گلوله به زانو ها، به عنوان مجازات توسط مجرمان یا تروریست ها انجام می شود.

زانوبند


کلمات دیگر: