کلمه جو
صفحه اصلی

maidenhood


معنی : بکارت، دوشیزگی، تازگی
معانی دیگر : باکرگی، دوران دختری، دوشیزگی (maidhood هم می گویند)

انگلیسی به فارسی

دوشیزگی، بکارت، (مجازا) تازگی


عروسی، دوشیزگی، بکارت، تازگی


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
• : تعریف: the period of time or condition of being unmarried or a virgin.

• time when one is a maiden, state of being an unmarried woman or girl, state of being a virgin

مترادف و متضاد

بکارت (اسم)
maidenhead, virginity, maidenhood

دوشیزگی (اسم)
virginity, maidenhood

تازگی (اسم)
verdancy, novelty, maidenhood, recency

جملات نمونه

1. Just as the kiss of the Prince awakens Sleeping Beauty, so the kiss of her own Prince Charming fractures the bride's slumber of maidenhood and initiates her into adult life.
[ترجمه ترگمان]درست در همان هنگام که بوسه شاهزاده در خواب، زیبای خفته را در خواب بیدار می کند، به این ترتیب، بوسه شاهزاده خانم زیبای خفته او را در خواب بیدار می کند و به زندگی بزرگ ترها ادامه می دهد
[ترجمه گوگل]همانطور که بوسه ی شاهزاده از زیبایی خواب بیدار می شود، لذا بوسه شاهزاده ی معروف او، شکسته شدن عروس از زاد و ولد را آغاز می کند و او را به زندگی بزرگسال تبدیل می کند

2. After vows, the bride'the floral wreath, which symbolizes her maidenhood, is removed and set afire by the mistress of ceremonies.
[ترجمه ترگمان]پس از سوگند خوردن، عروس حلقه گل که نشانه maidenhood او است، برداشته شد و توسط بانوی مراسم به آتش کشیده شد
[ترجمه گوگل]پس از وفات، عروسی گردن گل، که نماد زاد و ولد اوست، توسط معشوقه مراسم از بین می رود

3. The recuperative power which pervaded organic nature was surely not denied to maidenhood alone.
[ترجمه ترگمان]قدرتی که طبیعت آلی را در بر گرفته بود مسلما به alone تجاوز نمی کرد
[ترجمه گوگل]قدرت احیاگرانه ای که طبیعت آلی را به وجود آورد، قطعا به نفع منزوی نبود

4. After vows, the bride's floral wreath, which symbolizes her maidenhood, is removed and set afire by the mistress of ceremonies.
[ترجمه ترگمان]بعد از پیمان، حلقه گل عروس که نشانه maidenhood او است، برداشته شد و توسط بانوی مراسم به آتش کشیده شد
[ترجمه گوگل]پس از اعطای جایزه، عروسی گلدان گل، که نماد زاد و ولد او است، توسط معشوقه مراسم از بین می رود

5. After vows, the bride's floral wreath, which symbolizes her maidenhood, is removed and set afire by the mistress of ceremonies.
[ترجمه ترگمان]بعد از پیمان، حلقه گل عروس که نشانه maidenhood او است، برداشته شد و توسط بانوی مراسم به آتش کشیده شد
[ترجمه گوگل]پس از اعطای جایزه، عروسی گلدان گل، که نماد زاد و ولد او است، توسط معشوقه مراسم از بین می رود

6. Tired of her dull marital life, Emma insisted to continue the dreams from her maidenhood.
[ترجمه ترگمان]اما در حالی که از زندگی زناشویی خسته و خسته خود خسته شده بود، اصرار ورزید که به maidenhood ادامه بدهد
[ترجمه گوگل]اما خسته از زندگی زناشویی غم انگیز، اما اصرار داشت تا رویاهای خود را از دوران نوجوانی اش ادامه دهد

7. I'm the bloody Kingslayer, remember? When I say you have honor, that's like a whore vouchsafing your maidenhood .
[ترجمه ترگمان]من پادشاه لعنتی پادشاه هستم، یادته؟ وقتی من می گویم شما افتخار دارید، این مثل یک فاحشه است که از دوشیزگی خود خوشتان می آید
[ترجمه گوگل]من Kingslayer خونین، به یاد داشته باشید؟ هنگامی که می گویید شما افتخار دارید، این همانند یک فاحشه است


کلمات دیگر: