کلمه جو
صفحه اصلی

lawn


معنی : چمن، مرغزار، علفزار، میدان گلف
معانی دیگر : چمن (به ویژه در اطراف خانه)، پارچه ی ریزباف و فرانما (برای پشت دری یا زیرپوش زنانه)، مکمل، باپارچه صافی کردن

انگلیسی به فارسی

چمن، علفزار، مرغزار، باپارچه صافی کردن


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
• : تعریف: a stretch or plot of ground planted with grass or other low-growing ground covers and usu. mowed short.
مترادف: yard
مشابه: field, glade, grass, grassland, green, greensward, herbage, meadow, sward, turf, verdure
اسم ( noun )
• : تعریف: a fine, sheer, woven fabric, usu. of cotton or linen.

• stretch of grass-covered land (usually around a house or estate); glade, forest clearing (archaic); fine cotton fabric, sheer linen
a lawn is an area of grass that is kept cut short. a lawn is usually part of a garden or park.

دیکشنری تخصصی

[عمران و معماری] چمن
[نساجی] کتان نازک و ظریف - نوعی پارچه پنبه ای سفید شده خیلی سبک و لطیف جهت زیرپوش و لباس زنانه و بچه گانه

مترادف و متضاد

چمن (اسم)
arbor, grass, lawn, turf, sod, meadow, green, grass plot, prairie, greensward, sward

مرغزار (اسم)
field, lawn, meadow, callow, grassland, hayfield, mead, food plain

علفزار (اسم)
lawn, meadow, pasture, lea, veldt, veld

میدان گلف (اسم)
lawn

cultivated area of green grass


Synonyms: backyard, garden, grass, grassplot, green, park, plot, terrace, yard


جملات نمونه

1. lawn tennis
تنیس روی چمن

2. a lawn infested with weeds
چمنی پر از علف هرزه

3. the lawn is riddled with weeds
چمن پر از علف هرزه است.

4. the lawn was white with frost
چمن در اثر برفک سفید شده بود.

5. a dewy lawn
چمن پوشیده از شبنم

6. a mangy lawn
چمن کم پشت و بد

7. a riding lawn mower
چمن زن که می توان سوار آن شد (سواری)

8. trees fringed the lawn
حاشیه ی چمن درخت بود.

9. we cut across the lawn
ما از میان چمن رد شدیم.

10. distributing the seed over the lawn
پاشیدن تخم بر روی چمن

11. two rabbits were hopping on the lawn
دو خرگوش روی چمن ورجه وورجه می کردند.

12. the children were horsing around on the lawn
بچه ها روی چمن جست و خیز می کردند.

13. the boy made a quick dart across the lawn
پسر مثل تیر از میان چمن رد شد.

14. They are lying on a grassy lawn.
[ترجمه ترگمان]آن ها روی چمن پوشیده از چمن دراز کشیده بودند
[ترجمه گوگل]آنها بر روی چمن گیاهی دروغ می گویند

15. Pete was trimming the lawn around the roses.
[ترجمه ترگمان]پیت داشت چمن باغچه گل رز را مرتب می کرد
[ترجمه گوگل]پیت پیرامون چمن در اطراف گلهای رز بود

16. She raked the dead leaves off the lawn.
[ترجمه ترگمان]برگ های مرده را از روی چمن ها بیرون کشید
[ترجمه گوگل]او برگ های مرده را از چمن چیده بود

17. In the summer holidays,they busied themselves keeping the lawn in order.
[ترجمه ترگمان]در تعطیلات تابستان خود را سرگرم نگه داشتن چمن زار بود
[ترجمه گوگل]در تعطیلات تابستان، آنها خود را در حال نگهداری چمن به منظور

18. You can't mow the grass/lawn if it's wet.
[ترجمه ترگمان]اگر باران ببارد، نمی توانی چمن و چمن ها را کوتاه کنی
[ترجمه گوگل]اگر مرطوب باشد، می توانید چمن / چمن را بچرخانید

19. The lawn is interspersed with red flowers.
[ترجمه ترگمان]چمن ها با گل های سرخ در میان است
[ترجمه گوگل]چمن با گل قرمز درهم آمیخته است

پیشنهاد کاربران

چمنزار، فضای سبز

یک زمین با چمن در باغ و یا پارک

Grass : علف - چمن
Lawn : زمین چمن - محیط پوشیده شده از چمن


کلمات دیگر: