کلمه جو
صفحه اصلی

lapwing


معنی : هدهد، شانه بسر، مرغ زیبا، زیاک
معانی دیگر : (جانورشناسی) هدهد، شانه به سر (جنس vanellus)، خروس کولی، مره زیبا

انگلیسی به فارسی

(جانورشناسی) مرغ زیبا، زیاک، هدهد، شانه بسر


لمس کردن، هدهد، مرغ زیبا، زیاک، شانه بسر


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
• : تعریف: a European plover that has a narrow, upswept crest, or any of several related birds.

• european plover (type of bird)
a lapwing is a small bird with dark green feathers, a white breast, and a tuft of feathers on its head. lapwings live mainly in fields and on moorland.

مترادف و متضاد

هدهد (اسم)
hoopoe, lapwing, pewit

شانه بسر (اسم)
hoopoe, lapwing

مرغ زیبا (اسم)
killdeer, lapwing, pewit

زیاک (اسم)
lapwing, pewit

جملات نمونه

1. In fact he was observing a flock of lapwings in a flooded field; his spirits lifted a notch.
[ترجمه ترگمان]در واقع او یک گله of را در یک مزرعه سیل غرق کرده بود و روحیه اش را از دست داده بود
[ترجمه گوگل]در حقیقت او یک گله پرچم در یک میدان سیل را مشاهده کرد؛ روحش بلند شد

2. Look out for lapwing and redshank in particular.
[ترجمه ترگمان]مراقب lapwing و redshank باشید
[ترجمه گوگل]مراقب باشید که به ویژه قربانی کردن و قرمز شدن باشد

3. Look out for birds such as redshank and lapwing.
[ترجمه ترگمان]به پرندگان مانند redshank و lapwing نگاه کنید
[ترجمه گوگل]مراقب پرندگان مانند redshank و lapwing باشید

4. Hawk and heron, teal and lapwing make a habitat in the tall brush and skimpy trees.
[ترجمه ترگمان]مرغ و حواصیل (teal)و lapwing، در میان درختان بلند و درختان کوچک، سکونت گاه خود را می سازند
[ترجمه گوگل]گوشت خوک و قوچ، چوپان و چنگال، در محوطه بلند و درختان نابالغ زیستگاه ایجاد می کنند

5. I made him promise he'd never shoot a lapwing after that, and he didn't.
[ترجمه ترگمان]من به او قول دادم که بعد از آن هرگز a را با تیر نزند، و او این کار را نکرد
[ترجمه گوگل]من او را وعده داده بودم که بعد از آن هرگز گلوله نخورد، و او این کار را نکرد

6. The blue-barred stag twisted away from the steel and found height, dipping like a lapwing, and dropping for a head shot.
[ترجمه ترگمان]گوزن آبی بود که از فولاد دور شده بود و قد بلندی داشت، مثل a شانه بالا می برد و سرش را پایین می انداخت
[ترجمه گوگل]آهسته آهسته جلوتر از فولاد پیچ ​​خورده و ارتفاع را پیدا کرد، غوطه ور مانند یک لکه دار شدن و رها کردن برای یک ضربه سر

7. Shown here is the nictitating membrane of a masked lapwing as it closes over its eye.
[ترجمه ترگمان]در اینجا نشان داده شده است که غشا nictitating یک ماسک ماسک دار بر روی چشم خود بسته شده است
[ترجمه گوگل]در اینجا، غشای خفیفی از یک لکه دار ماسک دیده می شود که آن را روی چشم بسته می کند


کلمات دیگر: