کلمه جو
صفحه اصلی

masker


معنی : ماسک دار
معانی دیگر : رخپوش زده، آدم نقاب دار، شرکت کننده در مهمانی و غیره که در آن ماسک می زنند

انگلیسی به فارسی

ماسک دار


ماسکر، ماسک دار


انگلیسی به انگلیسی

• one who wears a disguise; one who puts on a mask; one who conceals something for the purpose of protection

مترادف و متضاد

ماسک دار (اسم)
masker

پیشنهاد کاربران

[نظامی] سیستم بی صدا کردن شناور و زیردریایی برای در امان ماندن از سونار فعال و غیر فعال

masker ( شنوایی شناسی )
واژه مصوب: پوشانه 4
تعریف: نوفه ای که برای پوشش گوش غیرآزمایشی به کار می رود|||متـ . نشانک پوششی، سیگنال پوششی masking signal ||| صوت پوششی masking sound, masking tone


کلمات دیگر: