1. A marabou stork was poking about nearby in a pile of rubbish, and I gave it a wide berth.
[ترجمه ترگمان]یک لک لک آفریقایی در آن نزدیکی بود و من آن را کنار گذاشتم
[ترجمه گوگل]لارو مارابو در مورد یک شمع زباله در اطراف در حال نزدیک شدن بود و من آن را یک اسکله وسیع گذاشتم
2. Hippos and marabou storks wander the shoreline near the tiny fishing villages whose hauls of Nile perch, tilapia, catfish and white herring sustain the local economy.
[ترجمه ترگمان]Hippos و marabou آفریقایی در نزدیکی روستاهای ماهیگیری کوچک که جایگاه ماهی گیری نیل، tilapia ها، گربه ماهی و شاه ماهی برای حفظ اقتصاد محلی هستند، سرگردان هستند
[ترجمه گوگل]طوفان هاپس و مارابو در نزدیکی روستاهای کوچک ماهیگیری که از مناطق نیل، تیلایپیا، گربه و شاه ماهی سفید استفاده می کنند، اقتصاد سرزمین را حفظ می کنند
3. Downy feathers of marabou storks used for trimming garments.
[ترجمه ترگمان]پره ای زینتی marabou آفریقایی برای کاستن از پوشاک به کار می روند
[ترجمه گوگل]پاهای ضخیم از طوایف مارابو برای پیرایش لباس استفاده می شود
4. Red marabou flower can absorb the ammonia in xylene, toluene and consist in chemical fibber, paint.
[ترجمه ترگمان]گل marabou قرمز می تواند آمونیاک را در زایلن تولید کند، تولوین با فرمول شیمیایی fibber، رنگ آمیزی می شود
[ترجمه گوگل]گل مارابو قرمز می تواند آمونیاک را در زایلن، تولوئن و فیبر شیمیایی، رنگ بسازد
5. The animal associated with Anthony is the Marabou, which isalarge African stork which scavenges for food. This plantassociatedwith his name is garlic and the color is yellow.
[ترجمه ترگمان]حیوانی که با انتونی در ارتباط است Marabou است که یک لک لک آفریقایی است که برای غذا scavenges می کند نام او سیر است و رنگ زرد است
[ترجمه گوگل]حیوانات مرتبط با آنتونی مارابو است که عصبانیت افریقایی آفریقایی است که غذا را می سوزاند این گیاه با نام او سیر و رنگ زرد است
6. The animal associated with Anthony is the Marabou, which is a large African stork which scavenges for food.
[ترجمه ترگمان]حیوان مرتبط با انتونی the است که یک لک لک بزرگ آفریقایی است که برای غذا scavenges می کند
[ترجمه گوگل]حیوانات مرتبط با آنتونی مارابو است که یک دروغ بزرگ طاووس آفریقایی است که غذا را می سوزاند
7. That night she was perched on her stool wearing her cape trimmed with marabou over the dress.
[ترجمه ترگمان]آن شب، روی چهارپایه ای نشسته بود و شنلش را با پارچه پوشانده بود
[ترجمه گوگل]در آن شب او در مدفوع خود قرار گرفت و با کلاه خود را با لباس مرابو برش داد
8. The further research that conclusion can learn for effect of old marabou medicinal herbs and resource development are used provide scientific basis.
[ترجمه ترگمان]تحقیقات بعدی که نتیجه گیری می توانند برای تاثیر گیاهان دارویی و گیاهان دارویی قدیمی و توسعه منابع مورد استفاده قرار گیرند، به عنوان اساس علمی مورد استفاده قرار می گیرند
[ترجمه گوگل]تحقیقات بیشتر که نتیجه گیری می تواند برای اثر گیاهان دارویی قدیمی مرابو و توسعه منابع یاد بگیرند استفاده می شود، مبنای علمی را فراهم می کند
9. The California-based company custom-makes lingerie, including hot pink bras trimmed in marabou and lights and "wearable art" bras that have LEDs and sequins arranged in geometric patterns.
[ترجمه ترگمان]لباس های زیر سفارشی در کالیفرنیا، از جمله لباس های صورتی داغ که در marabou و چراغ ها و \"هنر پوشیدنی\" وجود دارند که LED و پولک دارند که در الگوهای هندسی چیده شده اند
[ترجمه گوگل]شرکت مبتنی بر کالیفرنیا سفارشی، لباس زیر زنانه را تولید می کند، از جمله برس های صورتی داغ در مارابو و چراغ و سینه بند 'هنر پوشیدنی' که دارای LEDs و sequins در الگوهای هندسی مرتب شده اند