1. a malignant enemy
دشمن بدخواه
2. a malignant growth under the lefteye
یک گندمه ی بدخیم زیر چشم چپ
3. a malignant tumor
آموی بدخیم
4. her malignant thoughts
اندیشه های بدجنسانه ی او
5. they believed in the malignant power of the stars
آنان به تاثیر بد ستارگان اعتقاد داشتند.
6. the tumor in his eye is malignant
غده ی درون چشم او بدخیم است.
7. the lump found in her breast is malignant
غده ای که در پستان او پیدا شده بدخیم است.
8. The process by which malignant cancer cells multiply isn't fully understood.
[ترجمه ترگمان]فرآیندی که سلول های بدخیم در آن تکثیر می شوند به طور کامل درک نمی شوند
[ترجمه گوگل]فرایندی که سلول های سرطانی بدخیم آن افزایش می یابد به طور کامل درک نمی شود
9. Alexander got a malignant slander.
[ترجمه ترگمان]الکساندر تهمت شیطنت آمیزی زد
[ترجمه گوگل]الکساندر خدشه ای بدخیم گرفت
10. Is the tumour malignant or benign?
[ترجمه ترگمان]آیا تومور بدخیم است یا خوش خیم؟
[ترجمه گوگل]آیا تومور بدخیم یا خوش خیم است؟
11. She developed a malignant tumour in her breast.
[ترجمه ترگمان]او یک تومور بدخیم در سینه اش ایجاد کرد
[ترجمه گوگل]او در پستان خود یک تومور بدخیم ایجاد کرد
12. He was died of a malignant tumour.
[ترجمه ترگمان]اون از یه تومور بدخیم مرده
[ترجمه گوگل]او از یک تومور بدخیم درگذشت
13. In humans, malignant melanoma - a cancer of the cells containing skin pigment - is a particular hazard of excess sunbathing.
[ترجمه ترگمان]در انسان ها، سرطان بدخیم - سرطان سلول های حاوی رنگدانه های پوستی - یک خطر خاص از حمام آفتاب بیش از حد است
[ترجمه گوگل]در انسان، ملانوم بدخیم - سرطانی از سلولهای حاوی رنگدانه پوست - خطر خاصی برای آفتاب گرفتن بیش از حد است
14. Their use in malignant strictures provides immediate drainage, avoiding the early complications encountered with plastic stents.
[ترجمه ترگمان]استفاده از آن ها در strictures بدخیم زه کشی سریع را تامین می کند و از عوارض زودرس ناشی از استنت گذاری جلوگیری می کند
[ترجمه گوگل]استفاده آنها در شیوه های بدخیم باعث تخلیه فوری می شود، از اجتناب از عوارض اولیه در مواجهه با استنت های پلاستیکی
15. They removed malignant tissue from his prostate during an operation last Friday.
[ترجمه ترگمان]آن ها در طی عملیاتی در جمعه گذشته بافت بدخیم را از خود دور کردند
[ترجمه گوگل]جمعه گذشته در طی عملیات، پروستات را از پروستات بدخیم جدا کرد
16. The increased concentration and urokinase in malignant tissues may partly explain the finding of increased concentrations of urokinase in malignant ascites.
[ترجمه ترگمان]غلظت افزایش یافته و urokinase در بافت های بدخیم ممکن است تا حدودی علت افزایش غلظت urokinase در ascites بدخیم را توضیح دهد
[ترجمه گوگل]افزایش غلظت و یورکیناز در بافت های بدخیم ممکن است تا حدودی نتیجه گیری افزایش غلظت یورکیناز در آسکیت بدخیم را توضیح دهد
17. The malignant potential of many other virus types mainly found in association with mild to moderate dysplastic smears is uncertain.
[ترجمه ترگمان]پتانسیل بدخیم بسیاری از انواع ویروس های دیگر عمدتا در ارتباط با mild متوسط to متوسط یافت می شود
[ترجمه گوگل]پتانسیل بدخیم بسیاری از انواع دیگر ویروس که عمدتا در ارتباط با اسمیرهای پلاکتی ملایم و متوسط مشاهده شده است نامشخص است