1. I lay on my back and looked up at the stars.
[ترجمه ترگمان]به پشت دراز کشیدم و به ستاره ها نگاه کردم
[ترجمه گوگل]من پشت سرم گذاشتم و ستاره ها را نگاه کردم
2. A coil of rope lay on the beach.
[ترجمه ترگمان]یک حلقه طناب روی ساحل افتاده بود
[ترجمه گوگل]یک سیم پیچ از طناب در ساحل قرار دارد
3. He lay on the beach, sifting the sand through his fingers.
[ترجمه ترگمان]او روی ساحل دراز کشیده بود و شن ها را در میان انگشتانش الک می کرد
[ترجمه گوگل]او در ساحل قرار داشت، شن و ماسه را از طریق انگشتانش ریخت
4. We lay on our backs under the tree.
[ترجمه ترگمان]پشت درختی دراز کشیدیم
[ترجمه گوگل]ما در پشت درختانمان قرار گرفتیم
5. No matter what he talks he likes to lay on the colours.
[ترجمه ترگمان]مهم نیست که او چه می گوید دوست دارد روی رنگ ها دراز بکشد
[ترجمه گوگل]مهم نیست که او صحبت می کند، دوست دارد در رنگ ها قرار بگیرد
6. They lay on free entertainment at the club every day.
[ترجمه ترگمان]هر روز در باشگاه تفریح می کردند
[ترجمه گوگل]آنها هر روز در باشگاه سرگرمی آزاد قرار می گیرند
7. The animal lay on the ground, its whole body twitching and jerking.
[ترجمه ترگمان]حیوان روی زمین افتاده بود و تمام بدنش می لرزید و تکان می خورد
[ترجمه گوگل]حیوان بر روی زمین فرود می آید، تمام بدن آن را تکان می دهد و تکان می دهد
8. Coils of rope lay on the quayside.
[ترجمه ترگمان]بار انداز روی زمین بار انداز دراز کشیده بود
[ترجمه گوگل]کویل طناب در کوچه قرار دارد
9. A leaden weight lay on her heart as she waved him goodbye.
[ترجمه ترگمان]وقتی دستش را برای خداحافظی تکان می داد، بار سنگینی بر قلبش افتاده بود
[ترجمه گوگل]وزن سرب در قلب او، او را خداحافظی کرد
10. They lay on the firm sands, listening to the plaintive cry of the seagulls.
[ترجمه ترگمان]روی شن ها دراز کشیده بودند و به صدای ناله های رقت انگیز مرغان دریایی گوش می دادند
[ترجمه گوگل]آنها بر روی شنهای شرکت قرار می گیرند، گوش دادن به گریه های گنگ ماهرانه
11. Stars twinkled above them as they lay on the hill.
[ترجمه ترگمان]همچنان که روی تپه دراز کشیده بودند، ستارگان بالای سرشان برق می زدند
[ترجمه گوگل]ستاره ها در بالای تپه ها به هم چسبیده اند
12. A thin, veined hand lay on the coverlet.
[ترجمه ترگمان]دستی نازک و خون آلود روی روانداز قرار داشت
[ترجمه گوگل]یک دست نازک و رشته ای روی پرده پوشیده بود
13. An open suitcase lay on her bed.
[ترجمه ترگمان]یک چمدان باز روی تختش افتاده بود
[ترجمه گوگل]یک چمدان باز روی تختش گذاشت
14. He was kicked and punched as he lay on the ground.
[ترجمه ترگمان]او لگد زده و با مشت روی زمین افتاده بود
[ترجمه گوگل]او روی زمین لگد زد و ضربه زد
15. A thick layer of dust lay on the furniture.
[ترجمه ترگمان]قشر ضخیمی از گرد و خاک روی مبل ها افتاده بود
[ترجمه گوگل]لایه ضخیم گرد و غبار بر روی مبلمان قرار می گیرد